کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
اواخر آذرماه و در شماره هفتادوهشتم «کارنگ»، گزارش ویژهای در همین صفحه با عنوان «صندلیهای خالی، میزهای متروک» منتشر شد که در آن به وضعیت فضاهای کار اشتراکی در گیرودار قطعی اینترنت پرداختیم. در همان گزارش بود که برای اولینبار محمدرضا سبحان با عنوان رئیس انجمن فضاهای کار اشتراکی ایران و بهعنوان یکی از فعالان این حوزه معرفی شد.
حالا این انجمن ذیل اتاق بازرگانی و همکاری سازمان ملی کارآفرینی رسماً شروع به کار کرده است. هرچند کسبوکارها در ماههای اخیر دچار آسیبهای فراوانی شدهاند و آنچه جای خالیاش به وفور در همه جا دیده میشود امید است، شکلگیری چنین تشکلهایی برای انسجام و مطالبهگری در اجزای اکوسیستم میتواند پرش نبض اکوسیستم باشد و شاید بتوان امیدوار بود که هنوز منافذی از امید را میتوان در این روزگار تیرهوتار کسبوکارها ایجاد کرد.
در ادامه پاسخهای محمدرضا سبحان، مریم نجفی و کاوه گودرزی را به سؤالات کارنگ درباره افقهای این انجمن و اعضایش، چالشها و راهکارها و ظرفیتهای این کسبوکار میخوانید.
محمدرضا سبحان، رئیس هیئترئیسه و مدیرعامل تیوان / سبک کار در دنیا در حال تغییر است. افراد زیادی ترجیح میدهند فضای کارشان با سبک کارشان هماهنگ باشد. به همین دلیل فضاهای کار اشتراکی مورد استقبال بسیاری از کسبوکارها قرار گرفته است.
از سال ۲۰۱۰ که صنعت فضای کار اشتراکی شکل واقعیتری به خود گرفته، تا امروز شاهد رشد در این حوزه بودهایم. امروز بیش از ۴۰ هزار فضای کار اشتراکی در دنیا شناختهشده و در حال ارائه خدمت به کسبوکارها هستند و به جایی رسیدهایم که دیگر فقط افراد فریلنسر و تیمهای کوچک نیستند که به دنبال بهرهمندی از این فضاها هستند.
بسیاری از شرکتهای بزرگ و مطرح هم در این مجموعهها مستقر میشوند. این بدان معنی است که این صنعت به رشد زیادی نیازمند است و خصوصاً در ایران باید به آن توجه زیادی شود، ولی هنوز در ایران نوپاست و بسیاری از مسائل این صنعت نیاز به شناخته شدن دارد.
به همین دلیل فعالان این صنعت که به نوعی آغازگران این حوزه بودهاند، گرد هم آمدند تا از ظرفیتهای هم بهره ببرند و به رشد یکدیگر کمک کنند. این رشد به کاربران ما هم کمک میکند منافع بیشتری کسب کنند و از خدمات باکیفیتتری بهرهمند شوند. سوءتفاهمی وجود دارد که بعضاً فضاهای کار اشتراکی را بهعنوان یک مجموعه حمایتگر میشناسند.
اولاً این مجموعهها خودشان یک نهاد اقتصادی و یک کسبوکار هستند، پس باید بتوانند از پس هزینههای خودشان بربیایند و البته سودآور هم باشند. یکی از نقاط ضعف ما این است که اقتصادمان هنوز آنقدر جذاب نشده که سرمایهگذاران جدید را جذب کند. ما باید توقع حمایتی را به سمت کسانی ببریم که وظیفهشان حمایت کردن است. شرایط به گونهای پیش رفته که بسیاری از فضاهای کار اشتراکی، نقش حمایتگرانه را که باید حاکمیت بازی کند، به عهده گرفتهاند.
در جلسهای که چندی پیش با معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری داشتیم این موضوع را عنوان کردیم که دولت نقش حمایتگر خود را در این صنعت بازی کند. ما نگرانیم؛ چراکه بخش مهمی از درآمدهای ما از محل دریافت اجاره از تیمهای مستقر است و با افزایش هزینهها، چارهای جز افزایش اجاره نداریم و این برای کسبوکارهایی که در این فضای پرریسک نتوانند دوام بیاورند، گزینه دیگری باقی نمیگذارد.
اینجاست که معاونت علمی باید در کنار ما قرار بگیرد و بخشی از هزینه اجاره این تیمها را تقبل کند. از روز اول شکلگیری فضاهای کار اشتراکی در ایران این برداشت اشتباه به وجود آمده که این فضاها باید از کسبوکارها حمایت کنند. در صورتی که در هیچ جای دنیا اینگونه نیست. با این حال ما این حمایت را تا امروز و در حد توان انجام دادهایم. اما این تا کجا میتواند ادامه داشته باشد؟
در دوران کرونا برای اینکه بسیاری از تیمهای مستقر در فضاهای کار اشتراکی ورشکست نشوند، تخفیفها و امتیازهای زیادی دادیم و میدانستیم که قرار نیست از خود ما حمایتی شود. ما باید این تفکیک را قائل شویم و بدانیم که فضاهای کار اشتراکی زیرساختی برای رشد کسبوکارها هستند و نقش حمایتگر ندارند.
دولت باید این موضوع را درک کند و بخش خصوصی هم در قالب مسئولیت اجتماعی از ما و تیمهای مستقر حمایت کند. اشکال بزرگ در این است که ما بهعنوان زیرساخت رشد کسبوکار شناخته نشدهایم و تأثیر این فضاها در رشد اکوسیستم جدی گرفته نمیشود.
ما با ۲۰ مجموعه انجمن را شکل دادیم و حال که این انجمن شکل گرفته، تعداد بیشتری از مجموعهها هم به ما اضافه خواهند شد. شکلگیری انجمن ذیل اتاق ایران بوده و قطعاً خودمان را زیرمجموعهای از اتاق ایران میدانیم و تلاش داریم از همین طریق و به کمک سازمان ملی کارآفرینی، ارتباطمان را با نهادهای حاکمیتی ایجاد کنیم و چالشهایمان را از این طریق به گوش آنها برسانیم.
مریم نجفی، نایبرئیس انجمن فضاهای کار اشتراکی ایران و مدیرعامل فینوا / صنعت فضای کار اشتراکی در ایران بسیار کوچک است. در دنیا هم البته نوپاست، اما در ایران ظرفیت رشد بسیار زیادی دارد و طبیعتاً جذابیتهای این صنعت برای مخاطبانش مشخص است.
مخاطب اصلی در این صنعت، کسبوکارهای نوآور و استارتاپی هستند و شاخصه خلاقیت و نوآفرینی در آنها پررنگ است. فضاهای کار اشتراکی کمک میکند دغدغههای اصلی این دسته از مخاطبان متمرکز بر چالشهای کسبوکاریشان باشد، اما خود ما هم بهعنوان کسبوکار نوپا چالشهایی داریم که البته طبیعی هم هست؛ چراکه هرکسبوکار، صنعت تازه و هر نوآوری در بدو شکلگیری نیاز به رگولاتوری دارد و نیازمند قوانین و مقررات مختص خود است.
یکی از مهمترین چالشهای این حوزه هم نبود قوانین متناسب با فضاهای کار اشتراکی است و این باعث شده هرکدام از فضاهای کار اشتراکی به شیوه خود با چالشهای موجود دستوپنچه نرم کنند. به عنوان مثال هر یک از فضاهای کار اشتراکی در تعامل با سازمانها و نهادهای مختلف نظیر سازمان امور مالیاتی، بیمه، شهرداری، پست و… دچار چالش هستند که نبود چهارچوب و ساختار مشخص قانونی موجب برخوردهای سلیقهای میشود.
ما این چالشها را جمعبندی کردهایم و بر اساس اولویت برای هر یک از آنها راهکار طراحی کردهایم. طبیعتاً در انجمن روی هر یک از این چالشها بر اساس اولویت، تمرکز و اقدام خواهیم کرد.
امیدواریم در طول یک سال پیش رو بتوانیم به اعضای این انجمن در رفع چالشها، بزرگتر شدن این صنعت و بیشتر شدن مساحت فضاهای کار اشتراکی کمک کنیم. درست است که نام این مجموعهها فضای کار اشتراکی است، اما این مجموعهها صرفاً فضا ارائه نمیدهند. ما در واقع به هر کسی که تصمیم میگیرد دفتر شخصی نداشته باشد، زیرساخت ارائه میدهیم.
حضور شرکتهای بزرگ در فضاهای کار اشتراکی برای تیمهای کوچکتر بسیار مفید است و این حضور حتی برای شرکتهای بزرگ هم میتواند مزیتهای متعددی به همراه داشته باشد و اجتماعی که بهواسطه این فضاها ایجاد میشود و یکی از ارزشهای اصلی آنهاست به همافزایی کمک کند. در دل این اجتماع فرصتهای همکاری بسیار جذابی نهفته است و در تعاملات و شبکهسازی تیمها با هم، فرصت ایجاد پروژههای مشترک و حتی خلق کسبوکارهای جدید فراهم است.
چیزی که باید به آن توجه شود این است که فضای کار اشتراکی صنعت است و دو رویکرد کلی در آن وجود دارد: اول اینکه نهادهای حاکمیتی با ایجاد چنین فضاهایی علاوه بر ارائه زیرساخت، نقش حمایتگر را هم بازی میکنند که در چنین رویکردی بحث سودآوری چندان اهمیت ندارد.
اما روندهای تازهای در کشور نشان از این موضوع دارد که حجم زیادی از فضاهای اشتراکی تخصصی در حال شکلگیری است که هم برای صاحبان فضا و هم مخاطبان آنها بسیار جذاب است و این فضاها را تبدیل به یک هاب تخصصی میکند که ارزشهای به مراتب گرانقیمتی برای اعضای آن به وجود میآورد. امیدواریم مانند هر تشکل صنفی دیگر در پلتفرم این انجمن بتوانیم نقشآفرینی کنیم و به بزرگترشدن این صنعت نوپا و جذاب کمک کنیم.
کاوه گودرزی، عضو هیئتمدیره و مدیرعامل مرکز نوآوری جهش / فضای کار اشتراکی یکی از زیرمجموعههای مفهوم بزرگ اقتصاد اشتراکی به شمار میرود و در کشور ما از مفاهیمی است که از آینده میآید و آینده پیش رو را به ما نشان میدهد و پیشبینی آینده هم کار خیلی سختی نیست؛ چراکه نمونههای زیادی از این تغییرات را در حوزههای مختلف دیدهایم.
به طور مثال تاکسیهای آنلاین که در دنیا شروع به کار کردند و در ایران هم این تغییر در صنعت حملونقل شهری به وجود آمد. فضای کار اشتراکی هم چنین رشدی را به خود خواهد دید و ما ناچار و محکومیم که به سمت اقتصاد اشتراکی حرکت کنیم.
فضای کار اشتراکی برای کاهش هزینهها و برای افزایش پرفورمنس و کارایی گزینه بسیار مطلوبی است که بهواسطه حضور افراد با تخصصهای متنوع، فضایی همافزا به وجود میآورد. همین باعث میشود فضای کار اشتراکی صرفاً میز و صندلی نباشد و این روح فضای کار اشتراکی است که اهمیت دارد.
این ظرفیتها و نیازها میتواند برای بخش خصوصی جذابیت سرمایهگذاری داشته باشد. از مزایای سرمایهگذاری در این صنعت میتوان گفت اولاً این صنعت آینده روشن و روبهرشدی پیش روی خود دارد و هم اینکه تیمهای مستقر در فضاهای کار اشتراکی را باید به چشم یک گنجینه نگاه کرد و سرمایهگذاران این حوزه میتوانند نیمنگاهی هم به تیمهای مستقر در این فضاها داشته باشند و حتی بتوانند با تخصصی کردن فضاهای کار اشتراکی، آنها را به بازوهای نوآوری و نوآوری باز خودشان تبدیل کنند.
خوشبختانه تا امروز هیچگونه انحصاری در راهاندازی این فضاها وجود ندارد و انجمن هم در شروع کار خودش به سراغ فعالانی که در دریافت مجوز دچار مشکل بودند رفت و توانست ظرف مدت کوتاهی این موانع را برطرف کند.
دوباره تکرار میکنم که فضای کار اشتراکی میز و صندلی نیست و همین حالا در تهران فضاهای متعددی توسط دستگاههای دولتی شکل گرفته که آماده بهرهبرداری کامل است، اما حتی یک نفر هم در آنجا مستقر نیست. رقابت ما در فرهنگ فضاهاست، نه در تعداد میز و صندلی.
تا وقتی رقابت از این جنس باشد جای نگرانی نیست و همه میتوانند در این عرصه فعالیت کنند. متأسفانه ما از کشورهای همسایه هم عقب هستیم و تعدادی از این کشورها توانستهاند هابهای بسیار بزرگی برای حمایت از کسبوکارها شکل دهند.
این موضوع، بیشتر از اینکه اقتصادی باشد، موضوعی است که کشور باید به سمت آن حرکت کند. این صنعت میتواند بسیار خلاقانه باشد و بهواسطه ایجاد هابهای تخصصی، فضا و فرهنگ و ارزش افزوده خلقشونده میتواند مدلهای کسبوکاری بسیار خلاقانهای به وجود بیاورد.
در گفتوگو با مجموعههای فعلی که به عضویت انجمن درآمدهاند از این خلاقیتها و نوآوریها و جذابیتها بسیار شنیده میشود. این حوزه بسیار وسیع است و از استارتاپی که به طور مثال ۳۰۰ میلیارد جذب سرمایه کرده و نزدیک به ۸۰ تا ۱۰۰ نفر نیرو دارد در مجموعه ما حضور دارند تا فریلنسری که تنها کار میکند.
در جلسهای که هفته گذشته با معاونت علمی داشتیم رویکرد مثبتی را شاهد بودیم و خوشبختانه کسانی که در این حوزه در صدر کارها هستند خودشان تعریف و تجربه درستی از فضای کار اشتراکی دارند و این موضوع ما را دلگرم میکند که برای سال پیش رو تحولات بزرگتری را در این صنعت شاهد باشیم.
فرشاد جعفرپور، دبیر انجمن فضاهای کار اشتراکی و معاون عملیات پارادیس هاب / انجمن فضاهای کار اشتراکی به طور رسمی کار خود را از ابتدای بهمن ۱۴۰۱ شروع کرده است. بنا داریم با رشد و ترویج کار اشتراکی، که فضای کار اشتراکی یکی از مصادیق آن است، به توسعه کسبوکار کشور، خصوصاً کسبوکارهای نوآور کمک کنیم.
افقی که برای انجمن در نظر گرفته شده، این است که با به اشتراکگذاری فضا و از اشتراک سهم بردن، بتوانیم به کسبوکارها کمک کنیم هزینههایشان را کاهش دهند. انجمن با این هدف شکل گرفته و امیدواریم در گام اول، بتوانیم چالشها و دغدغههای اعضای آن را برطرف کنیم؛ اما اصلیترین هدف ما، ایجاد فرهنگ کار کردن اشتراکی است.
برای رشد این صنعت نیاز است دستگاههای مختلف حاکمیتی ازجمله وزارت اقتصاد، وزارت کار، وزارت نیرو و وزارت ارتباطات پای کار بیایند و به سهم خودشان نقشآفرینی کنند. این حوزه بهذات میتواند شکلهای مختلفی داشته باشد و فضاهای کار اشتراکی متنوعی با مدلهای جذاب امکان ظهور دارند.
از فضاهای کار اشتراکی که حمایتهای معاونت علمی را در کنار خود دارد گرفته تا فضاهای کار اشتراکی تخصصی. شکل دیگر این فضاها میتواند لزوماً استارتاپی و فریلنسری نباشد و اتفاقاً در اختیار شرکتهای بزرگ و صاحبنامی قرار گیرد که به دنبال کاهش هزینههایشان هستند.
این شیوه هم رویکردی است که یک فضای کار اشتراکی بهعنوان یک بنگاه اقتصادی میتواند آن را در نظر بگیرد. کسبوکار فضاهای کار اشتراکی به سمت هاردتک هم حرکت کردهاند و این بیانگر این مطلب است که ما در آینده نزدیک شاهد تولد انواع فضاهای کار اشتراکی خواهیم بود. ضمناً مسائل زیرساختی دیگری هم مانند اینترنت باید در نظر گرفته شود.
بنده بهعنوان دبیر انجمن اعلام میکنم قویاً مخالف رویکرد دولت در برابر این محدودیتها هستیم. تا به امروز هم محدودیتهای اینترنت باعث ضربه به بسیاری از کسبوکارهایی شده است که در فضاهای کار اشتراکی بودند.