کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
در روزها و هفتههایی هستیم که فعالان و بازیگران حوزه رمزارز در ایران با جزئیات طرحهای گوناگون از سوی تیمهای مختلف در دولت و حاکمیت جهت قانونگذاری رمزارزها در ایران مواجه هستند؛ طرحهایی که برخی بر ممنوعیت صد درصدی و برخی بر محدودیت حداکثری تأکید دارند و البته برخی در این بین سعی دارند هر گونه قانونگذاری و رگولاتوری در این فضا را محکوم کنند و هیچگونه رگولاتوری در این حوزه را جایز نمیدانند.
به نظر میرسد قدمگذاشتن در مسیر هر کدام از این دو دیدگاه، گرههای کور را بیشتر خواهد کرد و عقل و منطق میگوید باید راهکار و رویکرد میانهای را در نظر گرفت. در هفتههای اخیر شاهد این هستیم که بانک مرکزی با تلاشهای گوناگون و ابزارهای رسانهای که در اختیار دارد، سعی دارد رمزریال را آن راهکار میانه و منطقی جلوه دهد؛ در صورتی که در هیچ چارچوب فکریای، رمزریال راهکار میانهای بین ممنوعیت صد درصدی و بیتوجهی صددرصدی ارائه نمیدهد! مگر اینکه بانک مرکزی بخواهد از این آب گلآلود ماهی خودش را بگیرد و سیارهای به کهکشان بانک مرکزی اضافه کند.
برای درک بهتر موضوع، شاید باید کمی برگردیم عقبتر. مزیت اصلی رمزارزها چه هستند؟ عدم تمرکز و وابسته نبودنشان به دولتها! و برای پیادهسازی این موضوع نیز عمدتاً از فناوری بلاکچین بهره میبرند. در نتیجه دلیل محبوبیت و جذابیت فناوری بلاکچین برای کاربران و مردم، این موضوع است که ضمن ایجاد عدم تمرکز، وابستگی دارایی مردم به دولتها را در سراسر دنیا کاهش میدهد.
در نتیجه ارائه راهکار گنگی همچون رمزریال به صرف اینکه مبتنی بر فناوری بلاکچین است، ولی همچنان مبتنی بر همان تفکر سنتی قبلی در بانک مرکزی پیاده شده است، نمیتواند جایگزین مناسبی برای رمزارزها باشد. هرچند رمزریال میتواند به جای ریال ارائه شود و نسبت به ریال جذابیتهایی داشته باشد، ولی همچنان آن راهکار میانه محسوب نمیشود، بلکه کلاً یک چیز دیگر و در مسیر دیگری است که باید به جای خودش بررسی شود.
اما مهمتر از همه اینها، چیزی که این روزها دولت و حاکمیت باید روی آن به توافق نظر برسد، موضوع به رسمیت شناختن دارایی دیجیتال است. به رگولاتور توصیه میکنیم قبل از هر اقدام اجرایی و نشستن در قامت اجرا، ابتدا روی به رسمیت شناختن داراییهای دیجیتال و جوانب حقوقی، فقهی، قضایی و اقتصادی رمزداراییها تمرکز کند. رگولاتور ظاهراً از هول اجرا، یادش رفته است کارش رگولاتوری است، نه اجرا!