کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
اگر صفحه اینستاگرام پرستو عجول (Sweet lavender) را دنبال کنید، با عکسهایی پررنگولعاب مواجه خواهید شد؛ تصاویری که خلق شدهاند تا به قول گرداننده صفحه، نمایانگر احساسات، علاقه و هیجان شخصیِ او به جهان اطراف و مردم باشند. او که در صفحه اینستاگرامش خود را دخترک شیرینیفروشی معرفی میکند، معماری و طراحی داخلی خوانده است و حالا مدیریت یک کسبوکار کوچک و خانوادگی را بر عهده دارد.
پرستو عجول از درست کردن مرباهای خانگی و مامانپز شروع کرده و پس از گذشت چهار سال، صاحب مغازهای است که در دکانش از لواشک و رب گوجهفرنگی یافت میشود تا ماهی و مرغ شکمپر. مغازهای که علاوه بر خودش و مادرش، سه نفر دیگر نیز در آن کار میکنند.
آغاز با مرباهای خانگی مادر
او در مورد روزهای پیش از شروع این کسبوکار میگوید: «دوست داشتم کار کنم، اما هرجا که به دنبال کار میرفتم، با مشکلاتی روبهرو میشدم. باید تمام روزهای هفته کار میکردم و دست آخر حقوق پیشنهادی آنها کفاف خرید یک جفت کفش را هم نمیداد. مسئله این بود که اگر قرار بود به این صورت کار کنم، دیگر هیچ کنترلی روی زندگی و ساعات کاری خودم نداشتم.
اما من میخواستم شاغل باشم. به خودم گفتم یا راهی خواهم یافت یا اگر نشد، راهی خواهم ساخت.» همینجا هم نقطه آغاز فعالیتهایش میشود. خودش ماجرا را اینطور تعریف میکند: «مرباهای خانگی مادر من خیلی معروف بود. فامیل و دوستان همه از ما میپرسیدند که چرا مرباهای ما شکرک نمیزند یا چه میکنیم که همیشه خوشمزه است و ماندگاری زیادی دارد؟ همین شد که من و مادرم شروع کردیم به تولید مربا.»
گویا در زمان شروع به کارِ کسبوکار خردِ پرستو عجول، شرایط حاکم بر اینستاگرام متفاوت از اوضاع و احوال امروز بوده است. بلاگرهایی در اینستاگرام حضور داشتند و در صورت تأیید و رضایت از محصولات، آنها را به مخاطبان خود معرفی میکردند و هنوز تبلیغات پولی رایج نشده بود.
عجول میگوید معرفی صفحهاش در چند صفحه پرطرفدار اینستاگرام، به رونق کارش و افزایش تعداد مشتریان منجر شد: «واقعیت این است که اینستاگرام این توانایی را به افرادی مانند من داد که خودمان را معرفی کنیم. اگر اینستاگرام نبود، من برای ارتقای کارم از محله خودم هم مشکل داشتم؛ در حال حاضر اما مشتریانی از کل جهان دارم.
مثلا ایرانیانِ خارج کشور در شب عید برای خوشحال کردن اقوام خود کلی سفارش ماهی شکمپر میدهند یا مثلا لواشک ما را به عنوان سوغات میبرند. اینستاگرام کمک کرد جغرافیای کاریام وسیعتر شود. اوایل که کار را شروع کرده بودیم، همه میگفتند که مردم اعتمادی به خرید آنلاین ندارند. واقعا هم کسب اعتماد مردم سخت بود.
مثلا در ابتدا نمیپذیرفتند که باید هزینه ارسال را خودشان بدهند و من در انتهای روز، خودم سفارشها را به دست مردم میرساندم. اما این اعتماد و اعتبار، رفتهرفته ایجاد شد و به جایی رسید که حتی در شرایط شیوع بیماری کرونا و شرایط خاص سال گذشته نیز، من همچنان سفارش میگرفتم و تغییر زیادی در فروشم حاصل نشد.»
باید شروع کرد
پرستو عجول خود را بیشتر مدیر میداند. میگوید همیشه ترجیح میداده به جای اینکه او را بیمه کنند، خودش در موقعیتی قرار گیرد که بتواند نیروی کارش را مدیریت و بیمه کند.
او در مورد موانع ابتدای کارش چنین توضیح میدهد: «من همیشه شاگرد اول و بسیار درسخوان بودم. یادم میآید که آن اوایل همه میگفتند اینهمه درس خواندی که آخرش مربا تولید کنی؟! روزهای آسانی نبود. اما این کار برایم پرمعنا بود. من عادت داشتم برای کسانی که دوستشان داشتم غذا و خوراکی درست کنم و آنها را بهخوبی تزئین کنم و هدیه دهم.
الان هم صفحات مشابه زیادی در اینستاگرام فعالیت میکنند، اما من همچنان علاقه خودم به مردم را با غذا نشان میدهم و این در محصولات و تصاویر مشهود است. سعی میکنم در طراحی بستهبندیها و تزئینات، نهایت سلیقه و دقت را به کار ببرم و به نظرم این همان چیزی است که باعث رضایت خاطر من و مشتریان شده است. دلایل شخصی خودم را هم برای کارم دارم.
مثلا این همیشه در خاطرم مانده که در حیاط خانه مادربزرگم، تولید رب و لواشک را شروع کردم و او در حین کار آنجا حضور داشت…. این کار ممکن است از دور راحت و شیک بهنظر برسد، اما خب خانه همیشه شلوغ است یا ممکن است کسی که این کار را شروع میکند، مثل من دچار کمردرد شدید شود.
با وجود همه مشکلات، او از راهی که تا امروز طی کرده پشیمان نیست و میگوید: «با اینهمه معتقدم باید کار را شروع کرد. من قرار بود طراحی داخلی انجام دهم ولی نشد، اما همان ذوق و سلیقهام کمک کرد بستهبندیها و ترئینات محصولات ما متنوع و خاص شود. با شروع کار، بالاخره راه پیدا میشود.»