کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
تاکنون پیشبینیهای مختلفی در حوزه آینده بازار کار انجام شده که برخی درباره تغییر ماهیت کار و برخی هم مربوط به ورود بیشتر به دنیای تکنولوژی است. اما آنچه که در مقاله تازه مؤسسه مکنزی به آن اشاره شده، این است که سازمانها باید سه حوزه کلیدی را ارزیابی کنند تا نهتنها از بحران همهگیری کرونا رها شوند، بلکه در جهان پس از کرونا هم بتوانند رشد کنند.
به طور کلی همهگیری کرونا، ماهیت کار را به کلی تغییر داده است. با این حال، هنوز دو پرسش اساسی مطرح است که نباید آن را فراموش کرد: «چگونه درآمدزایی میکنیم؟» و «کارها چگونه انجام میشود؟»
چیزی که تغییر کرده، شیوه پاسخ به این پرسشها در سازمانهاست. تحقیقات مکنزی سه حوزه کلیدی را روشن کرده که سازمانها باید آن را مورد ارزیابی قرار دهند تا برای خروج از بحران کرونا و پیشرفت در جهانِ پساکرونا به کمک آنها بیاید.
تغییرات موقت در واکنش به بحران
کرونا شرکتها را وادار کرده تا با سرعت بیشتری خود را با شرایط موجود وفق دهند و محدودیتهای فیزیکی جدید را رعایت کنند تا در حین این بحران، همچنان به فعالیت خود ادامه دهند. بسیاری از مجموعهها در طول این همهگیری، نوع کار انجامشده توسط نیروهای خود را تغییر دادند.
به عنوان مثال یک خردهفروشی آنلاین نزدیک به 85 میلیون دلار هزینه کرد تا بخشی از فعالیتهایش متمرکز بر ایمنی کار شده و تقاضای رشدیافته تأمین شود. البته بسیاری از این تغییرات با کم شدن همهگیری کرونا، از بین خواهند رفت. هر چند که این تغییرات میتواند درسی مهم در مدیریت بحران باشد اما باز هم ارتباطی با آینده کاری در طولانیمدت نخواهد داشت.
تغییراتی دائمی در کارهای روزانه
بحران کرونا باعث تسریع در روند کارهایی شد که شاید پیش از این نیاز به زمانی طولانیتر داشت. سرمایهگذاری در تحولات دیجیتال و اتوماسیون که پیش از این یک برنامه بلندپروازانه به نظر میرسید، ناگهان یک گزینه حیاتی تلقی شد. چنین برنامههایی حالا یک ضرورت برای حفظ مزیت رقابتی است.
مثلا یک خواربارفروش مستقر در خاورمیانه که پیش از کرونا آماده ورود به دنیای دیجیتال بود، بهخوبی دید که نیاز به سرمایهگذاری در بستر آنلاین دارد تا بتواند تقاضاهای روزافزون را پوشش دهد. این مجموعه ظرف پنج هفته زیرساختهای خود را برای حمایت از بازار گسترده توسعه داد و به رشد کسبوکار خود افزود.
مدل جدید کار
همهگیری کرونا روشهای تازهای برای تولید سرمایه و انجام کار را به دنبال داشت. اینها تغییرات خاص سازمانی هستند که چشمانداز سازمان را به کار و یک ارزش تبدیل میکنند. به عنوان مثال، ایجاد یک روند از راه دور برای بسیاری از بخشها این را نشان داد که چقدر استفاده از فناوری میتواند مفید باشد.
در این میان، برخی سازمانها هم در حال تجدیدنظر در مفاهیم مربوط به ارزشها هستند و کوشش میکنند گروه وسیعتری از ذینفعان از جمله جامعه و محیطزیست را در فعالیتهایشان در نظر بگیرند.
اما از آنجا که سازمانها در تلاشند میان راههای جدید تولید سرمایه، فناوری در حال توسعه و تغییر انتظارات جامعه توازن برقرار کنند، زمان مشخص میکند که کدام یک از روندهای نوظهور فعلی، موقتی است و کدامیک دائمی خواهد بود.
اما یک نکته طبق گفته مقاله اخیر مکنزی، قطعی است: آینده بازار کار فرارسیده است. سازمانها باید عدم قطعیت تغییرات را درک کنند تا بتوانند در سه سطح ذکرشده، تصمیمات استراتژیک بگیرند. این سازمانها برای درک تأثیراتی که ماهیت کار ایجاد میکند، باید ابتدا مجموعهای از اولویتهای استراتژیک را نهایی کنند. تعریف این اولویتها و مشاهدهشان در سه سطح عمیق، به آنها در رسیدن به ارزشهای ناشی از سرمایههای مالی، انسانی و تکنولوژیک کمک میکند.