کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
نمایندگان مجلس اما نظر دیگری دارند. بهزعم آنها باید از حقوق کاربران در فضای مجازی صیانت کنند و این کار را هم میخواهند با بستن دروازههای اینترنت انجام دهند. تصمیمی عجیب و باور نکردنی که همه را در بهت و حیرت و البته خشم و عصبانیت فرو برده است. درباره طرح صیانت از هر زاویهای که بخواهیم صحبت کنیم، به بنبست میرسیم. صداهای مخالف تا بدینجا شنیده نشده و کاری هم از کسی ساخته نیست.
فضای آنلاین ایران چند روزی است در ترسی عجیب به سر میبرد. نگرانیای که شاید نشود آن را با مقطع دیگری مقایسه کرد. شبکههای اجتماعی را که باز میکنید، همه دمق و گرفته و سرخوردهاند. گویی در حال غرق شدن در باتلاق هستند. ورود به عصر بستهتر اینترنت و فضای مجازی که زندگیها و کسبوکارها به آن بند است، برای هیچکسی باورپذیر نیست.
از کاربران عادی بگیرید تا صاحبان کسبوکارهایی که محل درآمدشان فضای مجازی است، کسی نیست که آینده خود را در خطر نبیند. بیدلیل نیست که ترند اول این روزهای ایرانیان در گوگل، کلیدواژه مهاجرت است. در صنعت گردشگری نیز که حدود دو سال است که با سر زمین خورده، روزهای سیاهتری در راه است. سه نفر از فعالان اکوسیستم نوآور گردشگری سعی کردهاند تصویری از آینده نگرانکننده گردشگری کشور در صورت تصویب طرح صیانت به دست بدهند.
تیر خلاص به کسبوکارهای نوآور گردشگری؟
هادی شجاری ، همبنیانگذار استارتاپ آریامدتور:
کسبوکارهای نوآور در بخشهای مختلف و از جمله حوزه گردشگری در آبان سال ۹۸ نیز تجربهای شبیه به طرح صیانت را از سر گذراندند. در آن برهه به مدت حدود ۱۰ روز اینترنت بینالملل قطع شد. در آن برهه بسیاری از کسبوکارها در حوزه گردشگری که تنها راه تعامل و ارتباطشان با گردشگران خارجی از طریق اینترنت و ایمیل و شبکههای اجتماعی امکانپذیر میشد، به حالت تعلیق درآمدند. در آن دوره بحرانی، کسبوکارها به دلیل دسترسی نداشتن به ارتباط بینالملل در تاریکی مطلق فرو رفتند. زمانی که از کسبوکارهای نوآور گردشگری صحبت میکنیم، باید مشخص شود منظورمان گردشگران داخلی است یا مراد توریستهایی است که از خارج از کشور برای تفریح یا زیارت یا دیدن جاذبهها یا دریافت خدمات سلامت و… وارد کشور میشوند.
در حالت اول که سطح تحلیل گردشگری داخلی باشد، مسدود شدن اینترنت و محدودیت بر سرویسهایی مثل گوگل و اینستاگرام تأثیر چندانی بر کسبوکارهای داخلی نخواهد داشت. البته این به آن معنا نیست که ضرر و زیانها صفر خواهد بود، بلکه منظور نسبی بودن آسیبپذیری در مقایسه با کسبوکارهایی است که با مشتریان و گردشگران خارجی ارتباط دارند.
اجرای طرح صیانت در بخش گردشگری ورودی اما تبعات و عوارض سنگین و جبرانناپذیری به همراه خواهد داشت.
اگر قانونگذار و سیاستگذار محدودیتها را با همان دستفرمان که در طرح آمده اعمال کنند، در آن صورت سخت نخواهد بود اگر بگوییم گردشگری ورودی به مرگ حتمی دچار خواهد شد. در نبود اینترنت، راه دیگری برای تعامل و برقراری ارتباط وجود ندارد و این یعنی نابودی کسبوکارها. بخش بزرگی از ترافیک اکثر کسبوکارهای گردشگری حوزه ورودی از خارج از کشور است و بالتبع با بسته شدن راه ارتباطی، حتی صاحبان کسبوکارها نیز به وبسایتهایشان دسترسی نخواهد داشت. اگر سرورها نیز به داخل کشور منتقل شود، راهی برای ارتباط گرفتن با مشتریان خارجی در دسترس نخواهد بود. فعالان بخش نوآور گردشگری تصور میکردند کرونا بدترین اتفاق برای صنعت گردشگری است، اما به نظر میرسد تیر خلاص را طرح صیانت به آنها میزند.
بیجان شدن پیکر نیمهجان گردشگری
مهرداد ناطقی، بنیانگذار استارتاپ تریپساز:
در طرح صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی، بزرگترین و محتملترین تغییر مسدود شدن شبکههای اجتماعی محبوب و پرمخاطب مثل اینستاگرام است. نکته این است که رشد گردشگری ایران در سالهای اخیر تا حدود زیادی مدیون کسبوکارهای آنلاین است که اغلب آنها از فضای شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام برای خلق ارزش افزوده استفاده کردهاند. اینستاگرام باعث شد مقاصدی در جایجای کشور کشف و معرفی شوند که تا پیش از آن کسی اساسا از وجود آنها اطلاع نداشت.
گردشگران به واسطه اینستاگرام به روستاها و شهرها و مناطق مختلف سفر کردند و متوجه شدند چه ظرفیتهایی برای توسعه گردشگری در کشور وجود دارد. در حالی که همه ما میدانیم همهگیری ویروس کرونا چه ضربهای به صنعت گردشگری و زنجیره نوآور آن وارد کرده، مسدودسازی شبکههای اجتماعی نیز ضربهای مهلکتر بر پیکره این صنعت وارد خواهد کرد.
بیجان شدن جسم نیمهجان گردشگری تنها یکی از تبعات سنگین اجرای طرح نمایندگان مجلس برای تغییر سازوکار مدیریت اینترنت در کشور است. در کشور ما بستر فعالیت بسیاری از ارکان گردشگری اعم از تورلیدرها و اینفلوئنسرها، اقامتگاهها، تولیدکنندگان صنایع دستی و… شبکههای اجتماعی است و به طور قطع با اعمال محدودیتها، آسیبهای جدی به آنها میرسد. از سویی دیگر در همین صنعت گردشگری کشور، شبکههای اجتماعی اولین و مهمترین کانال بازاریابی صاحبان کسبوکارهای سنتی و نوآور است و مسدودسازی به منزله از دست رفتن فرصت و امکان برقراری ارتباط با مخاطبان و جامعه هدفشان.
کسبوکارهای نوآور، چه آنها که رسمی و ثبتشده هستند و چه آنها که صرفا بر بستر شبکههای اجتماعی فعالیت میکنند، سرمایهگذاریهای زیادی برای افزایش تعداد دنبالکنندگان خود کردهاند تا برنامهها و فعالیتهایشان بیشتر و بهتر دیده شود، اما زحمات آنها با طرحهایی نسنجیده مانند صیانت بر باد میرود. بستر و فضای شبکههای اجتماعی تنها به موضوع بازاریابی نیز ختم نمیشود. کسبوکارها بخشی از فعالیتهای آموزش و پشتیبانی خود را نیز طریق شبکههای اجتماعی پیش میبرند. به طور قطع کسبوکارهای نوآور بزرگ فروش و ارائه محصولات و خدمات گردشگری خود را از طریق سایتهایشان انجام میدهند اما تعداد زیادی از کسبوکارها که در حوزههای خاص مثل گردشگر ورودی و… فعالیت دارند، با تولید محتوای اختصاصی برای جامعه هدف بینالمللی، خود را معرفی میکنند.
اینها تنها بخش کوچکی از تبعات آشکار طرح صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی است وگرنه این طرح آسیبهای پیدا و پنهان دیگری هم دارد که متأسفانه به هیچکدام توجه نشده است.
روزی روزگاری گذران زندگی
پیمان یزدانی، عکاس و بلاگر سفر:
صنعت گردشگری در ایران اجزا و بازیگران مختلف و متعددی دارد. بسیاری از افرادی که در این حوزه فعالیت میکنند، محصولات و خدمات خود را در شبکههای اجتماعی ارائه میدهند و از این راه کسب درآمد و گذران زندگی میکنند. حتی در دوردستترین مناطق و روستاهای کشور نیز روستانشینها خبرهای مربوط به روستایشان را روی کانال تلگرامی قرار میدهند و میخوانند. بسیاری اقامتگاه بومگردی دارند و کسبوکار خود را از طریق گوگلمپ یا صفحههای اینستاگرامی معرفی میکنند. چه پرشمارند کسانی که دستبافتههای هنریشان را بر همین بستر به دست مشتریان خود میرسانند. همه اینها نشان میدهد که در صنعت گردشگری مردم ارتباط و وابستگی زیادی به فضای مجازی دارند. حتی در دورافتادهترین روستاها و مناطق استان سیستان و بلوچستان که شرایط طاقتفرسا و زندگیها پرمشقت است، مردم با تولید صنایع دستی و فروش آنها در شبکههای اجتماعی، شرایط را تا حدودی تحملپذیرتر میکنند.
همین حالا هم بسیاری از کسبوکارها به دلیل شرایط کرونایی دچار خسرانهای زیادی شدهاند. فارغ از اینکه ما میتوانیم اینستاگرام یا توئیتر را چک کنیم، میلیونها شهروند در کشور ما زندگیشان به شبکههای اجتماعی وصل است. اقشاری ساکت و بیپناه رسانه ندارند و تنها راه درآمدشان نیز که به طور معمول کشاورزی یا دامداری است، به دلیل خشکسالیهای متعدد از بین رفته است. از سوزندوزیهای زنان در سیستان و بلوچستان تا حصیربافی زنان هرمزگانی و… هزاران کسبوکار بر بستر شبکههای اجتماعی شکل گرفته و میلیونها نفر هم به انحای مختلف به کار اشتغال دارند. طبیعی است با تصویب و اجرایی شدن طرح صیانت، همه این کانالهای ارتباطی از بین میروند؛ شهروندانی که برخلاف آنها که در کلانشهرها نشستهاند و به امکانات و فرصتها دسترسی دارند، هیچ راه دیگری جز فروش محصولات بر بستر شبکههای اجتماعی ندارند.
طرح صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی آخرین تیر به آدمهای محروم و حاشیهای است که خالصانه و از عمق وجود با نابرابریها و نداشتهها و محرومیتها میجنگند. آنها که خانهشان را به اقامتگاه بومگردی تبدیل کردهاند، آنها که کسبوکار کوچک و خانوادگی آشپزی راه انداختهاند، آنها که هنرهای ظریف و دستی را محل رزق و روزیشان قرار دادهاند و… همه اینها به واسطه شبکههای اجتماعی به جوامع بزرگتر عمدتا شهری وصل میشوند،