کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
قصه «شمشم» از زمانی شروع شد که خانم دهقان، معلم نقاشی مدرسه، دیوارها را از نقاشیهای بزرگ پر کرده بود. انگار علاقه شمیم به نقاشی هم از آنجا شروع شد. البته خالهای هم داشت که هر بار به خانهشان میآمد، عروسک تازهای برایش میآورد و همین هم شمیم را وارد دنیای عروسکها و نقاشی کرد. عشق به قصه و عروسکها، شمیم را به هنرستان کشاند و بعد از آن هم تصویرسازی خواند تا بهتر بتواند تصویر رؤیاهای مشتریانش را واقعی کند.
خودش میگوید دنیای ما اگر عروسکها را نداشت، جای ترسناکی میشد و حالا تلاش کرده دنیا را با برند شمشم قدری زیباتر کند. مشتریها طرح توی ذهنشان را به شمیم میگویند و او مثل غول چراغ جادو، رؤیاهایشان را واقعی میکند و جانی تازه به آنها میدهد. شمیم وکیلی خالق 28 ساله برند شمشم، در فولادشهر اصفهان زندگی میکند و حالا به مادر همه عروسکهایش تبدیل شده است. عروسکهای شمشم که با پاپیهماشه یا خمیر ساخته میشوند، قدری متفاوتتر از عروسکهای دیگر هستند. هم قصه پشت آنها متفاوت است و هم ظاهرشان. حتی شازده کوچولوی ساختهشده در برند شمشم، خیلی هم کوچک نیست و به قول خودش «ورژن وطنی» است.
برند شمشم انگار خیال و واقعیت را با هم گره میزند. تکهای از آن در واقعیت و تکهای در خیال خالق یا مشتری است که با هم ترکیب میشوند و قصه تازهای خلق میکنند. برند شمشم تلاش میکند کارهایی تکنسخه و منحصربهفرد داشته باشد. خود شمیم میگوید مشتریان سفارش را از روی یک شخصیت کارتونی یا فیلمی به او میدهند یا اتودی از آنچه در نظر دارند، در اختیار برند شمشم میگذارند تا مثل پینوکیو جان بگیرد و زنده شود.
سردر خانه شمشم در اینستاگرام نوشته شده «رؤیاهات رو برات میسازم». شمیم در این رابطه میگوید: «هنر چیزی است که تکرار نمیشود، حتی اگر خالق بخواهد باز هم با تغییراتی همراه میشود. تلاش میکنم آنچه را که مشتری در ذهن دارد، به صورت ملموس و طرح اولیه درآورم و بعد مجسمه آن را خلق کنم.» به همین خاطر هم در شناسه پیج اینستاگرام اینطور نوشته است: «رؤیاسازی شمشم».
این برند هم برای محصولاتش قصههای منحصربهفرد دارد. شمیم اینطور میگوید که هر کاری بسته به سفارش مشتری، قصه خودش را دارد و اگر مخاطب راضی به انتشار قصه پشت محصول باشد، این قصه با مخاطبان به اشتراک گذاشته میشود. البته گاهی هم این شخصیتها حین کار بالغ میشوند و رنگ و بوی دیگری به خودشان میگیرند. مثل یکی از مجسمهها که پیرزنی به نام صدیقه بود و ابتدا اتودی اولیه از آن شکل گرفته و بعد شمیم دیده بود که این پیرزن چقدر به مادربزرگ خودش شباهت دارد.
شهرت و اینستاگرام
خاصیت برندهای فعال در اینستاگرام این است که بعد از مدتی که شهرت و محبوبیت بیشتری پیدا میکنند، قیمتگذاری هم برایشان راحتتر است و انگار مخاطب هم راحتتر این قیمتها را میپذیرد. شمیم میگوید این مسئله در مورد برند شمشم هم صادق است و بعد از دو سال، قدری توانسته صفحه را روی غلتک بیندازد و مشتریهای خودش را داشته باشد. بیشتر مشتریان شمشم خانمها هستند اما گاهی بین آنها آقایان هم سرکی میکشند و قصههایشان را با محصولات شمشم واقعی میکنند.
وضعیت فعلی بازار از نظر خالق برند شمشم، چندان مناسب نیست، چون مردم آنطور که باید توان اقتصادی برای خرید برخی محصولات ندارند. شمیم خاطرهای تعریف میکند که این وضعیت اقتصادی نامناسب را بهتر نشان میدهد: «یک بار مجسمهای ساخته بودم و حدود 80 هزار تومان برای آن قیمت گذاشته بودم. فردی پیام داد که این را نفروشید تا من بتوانم پول آن را جور کنم و بخرم. تازه آن موقع بود که فهمیدم اوضاع خیلی جالب نیست.» به گفته او، حتی اگر بپذیریم وضعیت کرونا مردم را بیشتر از قبل به سمت خرید اینترنتی کشانده، باز هم این خرید مربوط به محصولات هنری نیست، چون بسیاری از صفحات مشابه شمشم هم وضعیتشان یکسان است و آنطور که باید فروش بالایی ندارند.
اما چرا اینستاگرام؟ شمیم در مورد اینکه چرا اینستاگرام را برای عرضه محصولات خود انتخاب کرده، میگوید: «خیلی وقتها میدیدم مردم به سمت خرید یک محصول میروند، پشت شیشههای مغازه میایستند، اما از قیمت گرفتن و رفتن به داخل مغازه اجتناب میکنند. انگار اینستاگرام مردم را به این سمت سوق داده که راحتتر بتوانند بپرسند و از قیمت محصول موردنظر خود باخبر شوند. شاید هم برخی اینطور فکر میکنند که یک بار سؤال میکنند و در این فضای مجازی قرار نیست کسی آنها را بشناسد و خجالت بکشند.»
البته وضعیت بازار آنطور که شمیم تعریف میکند، چندان هم جالب نیست. خودش میگوید گاهی در طول چند ماه، یک تا چهار سفارش داشته است.
آینده عروسکهای شمشم
عروسکهای مجسمهای شمشم قرار است بهزودی از اینستاگرام بیرون بیایند و پایشان را به دنیا واقعی بگذارند. شمیم میگوید: «قدم بعدی من برای برند شمشم، وارد شدن محصولات به شهر کتابها و دیگر جاهایی است که دسترسی مردم بیشتر است و شاید بهتر بتوانند با محصولات شمشم آشنا شوند.»
شمیم معتقد است در دنیای پراسترس امروز، این هنر است که میتواند فشار روی مردم را حتی برای لحظهای سبکتر کند. هنری که به گفته او، تنها در خرید محصول خلاصه نمیشود و میتوان حتی با مشاهده تصویر این مجسمهها و آثار هنری، قدری حال خوب، دلخوشی یا امید را برای مردم بیشتر کرد. خالق شمشم میگوید: «هنر ارتباط مستقیمی با روح و روان انسان دارد و چه بهتر که این هنر، قابلیت لمس شدن داشته باشد. روزی که پیج برند را ساختم، به خودم قول دادم قیمتها را تا حد ممکن پایین نگه دارم تا مردم راحتتر بتوانند محصولات را بخرند و از داشتنشان لذت ببرند.» او مشتریان عروسکهای شمشم را محدود به گروه خاصی نمیداند اما معتقد است که بیشتر خانمها به این کار علاقه نشان میدهند.
دنیای برند شمشم این امکان را به آدمهای دنیای مدرن میدهد که خیالشان را تازه نگه دارند و آن را برای همیشه پیش چشم خود داشته باشند. قصههای پشت این برند هم به کمک خیال میآید تا یک نقش ماندگار را رقم بزند. قصهها هنوز هم زنده هستند؛ چه عروسکهای شمشم باشند و چه نقاشیهایی که هر برندی آن را خلق میکند. حفظ خلاقیت در روزهایی که فرصت خیال کردن را از ما گرفته، بیشتر از هر زمان دیگری ما را نیازمند قصهها کرده است. قصههایی که گاهی مثل عروسکهای شمشم پایشان را به دنیای واقعی هم میگذارند.