کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
هرچه امروز صبح سخت گذشت، به سمت عصر که رفتیم بهتر و بهتر شد؛ به ویژه چند دقیقه استراحت برای تولد کامیار و شوخیهای پیدرپی بچهها، خستگی روز را با خودش برد. امروز صبح هم میتوانست اینقدر سخت نباشد. قبلا فکر کرده بودم شاید لازم باشد صحبت کنیم تا کارهای سمیرا برای بچهها بیشتر جا بیفتد، مثل همیشه پشت گوش انداختم تا امروز که جیغ مهدی و سامان درآمد.
هنوز مزه ناهار دستپخت مادر گرامی زیر زبانم بود که سامان با صدای بلند به سمت من آمد. میگفت من خودم یک پا آچار فرانسه هستم، موی دماغ همه هم میشوم، اما نمیفهمم چرا این دختر باید توی کارهای همه دخالت کند؟ وقتی دستش را گرفتم و بردم یک گوشه، بهآرامی گفتم نمیدانی او مدیر محصول است؟ یا برایت سخت است یک دختر باعرضه کار را پیش ببرد؟ چون عادت دارد هرچه بشنود جواب بدهد، من خودم یک پا… بلادرنگ گفت من خودم یک پا فرانسهام!
وضعیت خندهداری که درست شد، کمک کرد راحت حرف بزنیم و توضیح دادم: سمیرا در جایگاه مدیر محصول باید با همه در تماس باشد، برنامه بدهد و چگونگی انجام کارها را دنبال کند. خواستهها و بازخوردهای مشتری را بگیرد و با گروه برای اجرای آنها کار کند؛ سمیرا تواناییهای لازم برای این کار را دارد.
چند روز قبل هم مهدی گلایه مشابهی داشت. ولی فرقش با سامان این است که جار و جنجال به راه نمیاندازد. میگفت نمیفهمم وقتی مدیر اجرایی داریم، وقتی خودت هستی، دیگر مدیر محصول را کجای دلمان بگذاریم؟ مجبور شدم همان حرفهایی را که در جلسه معرفی سمیرا گفته بودم بازگویی کنم.
گفتم مدیر محصول مسیر کلان رسیدن به نتیجه نهایی قابل عرضه را زیر نظر میگیرد. شما که هرکدام درگیر کار خودتان هستید؛ همین تو آنقدر سرت توی لپتاپت است و یک هدفون اندازه قابلمه هم روی گوشهایت گذاشتی، اصلا چهار کلمه حرف قابل فهم حتی با همین بچههای گروه نمیزنی.
خب یک نفر باید باشد که کار تو و بقیه گروه را ببیند و با روند کلی هماهنگ کند یا نه؟ نگاه معناداری کرد و گفت: یعنی ایشان مدیر هماهنگی و ارتباطات داخلی هستند؟ دلم میخواست یک پسگردنی بزنم اما خودداری کردم و با آرامش توضیح دادم که: مدیر محصول دیدگاهها را به هم نزدیک میکند، مراقب است طراحی انجامشده بر پایه خواست و نیاز مشتری بهدرستی اجرا شود، بازخوردها را میگیرد و به گروه منتقل میکند و دهها چیز دیگر.
از اینکه توی جلسه همین حرفها گفته شده و توجه نکرده بود، ناراحت شدم. یادم باشد موارد هر جلسه را در گفتوگوهای بعدی با بچهها تکرار کنم. یادم باشد فردا یک گپ کوتاه با بچهها درباره کار مدیر محصول بزنم. خوب است که بدانیم بودن چنین کسی باعث میشود نیازی به جلسات خشک اداری برای هماهنگی نداشته باشیم، هر کس هم ساز خودش را نزند و در پایان خروجی کار را همه دوست داشته باشند.