کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
در چند روز گذشته گزارشی به نام «مهاجرت ایرانیان: علل و انگیزهها» توسط دو جامعهشناس منتشر شده است. محمد فاضلی و بهرام صلواتی در این گزارش به تحلیل ۱۱۱۵۸ پاسخنامه که توسط ایرانیان داخل و خارج از کشور پر شده است پرداختهاند و در پایان نسبت به وضعیت نیروی انسانی در ایران هشدار دادهاند. همچنین، گزارش به تفاوت ارزیابیها از وضعیت اقتصادی و اجتماعی میان مهاجران و افراد داخل کشور پرداخته و نشان میدهد که عوامل کلان اجتماعی، مانند وضعیت اقتصادی و نگاه به ایران، تأثیر بیشتری بر تصمیمات مهاجرتی دارند تا شرایط کاری.
نویسندگان این گزارش، با تأکید بر ارتباط مهاجرت نیروی انسانی و رابطه حکومت و مردم اشاره کردهاند که با روند فعلی خروج نیروی انسانی، ایران تا چند سال آینده از نیروی متخصص انسانی خالی میشود؛ زیرا کشور ما بر خلاف کشورهای توسعهیافته در ازای خروج نیروی متخصص، نیرویی وارد نمیکند و روند مهاجرت فقط خروجی است.
دادههای این گزارش بر اساس تحلیل ۱۱۱۵۷ پرسشنامه توزیع و تکمیلشده در اینترنت در فاصله ۹ تا ۲۰ تیرماه ۱۴۰۲ انجام شده است که ۱۹ درصد پاسخدهندگان خارج از کشور و ۸۱ درصد ساکن ایران بودهاند. پاسخ افراد به این پرسشنامه نیز در ۳ بخش شامل مشخصات (سن، درآمد، دانشگاه محل تحصیل و تحصیلات)، نگرشهای سازمانی و نگرشهای اجتماعی (وضعیت اقتصادی، وضعیت اجتماعی، رابطه حکومت و مردم، فایده مهاجرت برای زندگی شخصی و نگاه به ایران) تحلیل شدهاند.
این پژوهش به بررسی مهاجرت نیروی انسانی تحصیلکرده پرداخته و هدف اصلی آن تحلیل تأثیر شرایط کلی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه و همچنین شرایط محیط کار بر مهاجرت است. این تحقیق به دنبال یافتن پاسخ این سؤال است که مهاجرت تا چه اندازه تحتتأثیر شرایط کلی جامعه و تا چه حد تحتتأثیر شرایط محیط کار قرار دارد. این پژوهش با تلاش برای تفکیک شرایط کلی جامعه از شرایط کاری میتواند به شرکتها کمک کند تا راهکارهایی برای حفظ نیروی انسانی متخصص خود ارائه دهند.
۷.۸ درصد از متخصصان فناوری اطلاعات و ارتباطات مهاجرت کردهاند
در این گزارش آمده است که ۹۰ درصد مهاجران بین ۱ تا ۲۵ سال سابقه کاری در ایران داشتهاند که ۶۲.۱ درصد آنها در بخش خصوصی فعالیت داشتند.
فناوری اطلاعات و ارتباطات یکی از ۶ حوزهای است که بیشترین مهاجر را در بین نیروهای متخصص، با ۷.۸ درصد، دارد. بیشتر گروه مهاجر دارای مدرک کارشناسیارشد هستند که نشان میدهد نظر تحصیلکردهترین قشر جامعه نسبت به وضعیت ایران به چه شکل است.
ایرانیهای خارج از کشور که در این پژوهش مشارکت کردهاند، بر اساس زمان مهاجرت به سه گروه کلی تقسیم شدهاند: ۲۳.۴ درصد که قبل از سال ۱۳۹۲ مهاجرت کردهاند، ۱۹ درصد که در بین سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ و زمان برقرار برجام مهاجرت کردهاند و ۵۷.۶ درصد که بعد از سال ۱۳۹۷ مهاجرت کردهاند. گروه آخر بر مبنای دولت حاکم به دو دسته تقسیم شدهاند: ۱۸.۹ از این افراد در دولت روحانی و ۳۸.۷ درصد باقیمانده در دوره ابراهیم رئیسی از کشور مهاجرت کردهاند.
مهاجرت از ایران دیگر یک تصمیم لوکس نیست
از تفاوتهای مهم بین افراد مهاجر و افرادی که هنوز در داخل کشور هستند، میتوان به جنسیت، تحصیلات و سطح درآمد اشاره کرد. مردان نسبت به زنان بیشتر مهاجرت کردهاند و بیشتر کسانی که از کشور خارج شدهاند نسبت به افراد داخل کشور سطح تحصیلات بالاتری دارند.
اما بیشتر تفاوت در درآمد دیده میشود. میانگین درآمد افرادی که داخل ایران هستند ۲۲ میلیون تومان است. کسانی که مهاجرت کردهاند زمانی که در ایران بودهاند، با احتساب تورم، به طور میانگین ۶۶ میلیون تومان درآمد داشتهاند. این تفاوت درآمد بیانگر دو مورد است: کاهش سطح درآمدی افراد داخل کشور و رسیدن موج مهاجرت به افراد با درآمد کمتر.
مورد دوم را داده دیگری تأیید میکند. افرادی که قبل از سال ۱۳۹۳ مهاجرت کردهاند باتوجهبه تورم، در ایران به طور میانگین ۲۶۴ میلیون تومان درآمد داشتهاند؛ درحالیکه این رقم برای افرادی که بعد از سال ۱۳۹۷ مهاجرت کردهاند تا ۳۱ میلیون تومان کاهش پیدا کرده است. این نشان میدهد جریان مهاجرت از اقشار اجتماعی ثروتمندتر به سطح عمومیتری از جامعه تسری یافته است.
دانشگاههای صنعتی؛ فرودگاههای مغزهای نخبه
مبنای بعدی تحلیل این دو جامعهشناس، دانشگاه محل تحصیل افراد است. بر اساس دادههای آمده در این پژوهش، فارغالتحصیلان دانشگاههای صنعتی ۸.۵ درصد از مهاجران را تشکیل میدهند. دانشگاه شریف با ۳.۱ درصد رکورددار صدور دانشجو و بعد از آن امیرکبیر و علم و صنعت با ۱.۹ و ۱.۸ درصد در جایگاه بعدی قرار دارند.
دانشگاه علم و صنعت با ۶.۳ درصد بیشترین خروجی قریبالوقوع را دارد؛ یعنی دانشجویانی که داخل ایراناند اما فرایند مهاجرتشان کامل شده و به زودی ایران را ترک خواهند کرد. طبق این گزارش، ۴.۹ درصد از دانشجوهای دانشگاه شهید بهشتی نیز بهزودی از کشور خارج میشوند. این عدد برای دانشگاه امیرکبیر ۴.۵ درصد و برای دانشگاه صنعتی شریف ۴.۴ درصد است.
مهاجرت تنها گزینه روی میز ۱۵ درصد از ایران داخل کشور است
۱۹ درصد از پاسخدهندگان به این پرسشنامه مهاجر بودند که یکپنجم آنها قصد بازگشت به ایران را دارند. از ۸۱ درصد باقیمانده در ایران نیز فقط یکپنجم به مهاجرت فکر نمیکنند. این به این معناست که تقریباً ۶۵ درصد جمعیت ایران به مهاجرت فکر میکنند. به عقیده نویسندگان این پژوهش، این ۶۵ درصد از افراد برای همیشه در تعلیق زندگی میکنند و بهمرور تبدیل به جسمهایی میشوند که خود ماندهاند اما روحهایشان رفته است.
روند افزایش سهم عوامل سازمانی در مهاجرت از ایران
گزارش بررسی رضایت شغلی در سازمانهای ایرانی نشان میدهد که مهاجران نسبت به افرادی که هنوز در کشور هستند، احساس عدالت توزیعی بیشتری داشتهاند. عدالت توزیعی به تناسب حقوق دریافتی فرد با سهم او در سازمان اشاره دارد و مهاجران، این تناسب را بیشتر از افرادی که هنوز در کشور هستند، تجربه کردهاند. با این حال، تفاوتهای قابل توجهی در احساس عدالت رویهای و عدالت تعاملی میان مهاجران و افراد داخل کشور وجود ندارد. عدالت رویهای مربوط به نحوه اجرای مقررات سازمانی است و این نشان میدهد که ساختار مدیریت در سازمانهای ایرانی طی دهههای گذشته تغییر چندانی نکرده است. همچنین، احساس عدالت تعاملی که به ارزیابی رفتار محترمانه و انسانی در تعاملات فردی مربوط میشود، نیز در طول سالها تغییری نکرده است.
افرادی که پس از سال ۱۳۹۷ از ایران مهاجرت کردهاند، نسبت به کسانی که قبل از آن مهاجرت کردهاند، نگاه منفیتری به عدالت توزیعی، پیشرفت در سازمان و رفتار مدیران دارند. همچنین، احساس تهدید از ناحیه امنیت شغلی در سالهای اخیر افزایش یافته است. از ۶۴۵۷ نفر که در مورد رضایت شغلی خود از سازمانهای ایرانی نظر دادهاند، ۴۳.۸ درصد رضایت کمی داشتهاند.
در پایان نویسندگان نوشتهاند: «هر چه به سالهای پایانی دهه ۱۳۹۰ نزدیکتر میشویم، سهم عوامل سازمانی در تصمیمات مهاجرتی افرادی که مهاجرت کردهاند، افزایش یافته است.»
مقایسه ارزیابی وضعیت اقتصادی بین افراد خارج و داخل کشور
در بخش اجتماعی این گزارش، وضعیت اقتصادی افراد بر اساس دو پارامتر «درآمد» و «اثر تورم» برآورد شده است. آمار نشان داده است که مهاجران وضع اقتصادی خود در ایران را بهتر ارزیابی کردهاند. از طرفی نویسندگان معتقدند که افراد اثر تورم را منفیتر از عدم کفایت درآمدها برای هزینههای زندگی میدانند. وضعیت اجتماعی نیز مبتنی بر حقوق شهروندی، شأن اجتماعی و امنیت بررسی شده است.
پاسخدهندگان داخل ایران وضعیت اقتصادی را بدتر از پاسخدهندگان مهاجر ارزیابی کردهاند و این در حالی است که مهاجران وضعیت اجتماعی را بدتر از افراد داخل ایران ارزیابی کردهاند. نکته جالب این است که تفاوت ارزیابی مهاجران و غیرمهاجران از گویه «بهعنوان یک شهروند، حقوق شهروندی و سبک زندگی من به رسمیت شناخته میشود» معنادار نیست. هر دو گروه به رسمیت شناخته شدن حقوق شهروندی و سبک زندگی خود در ایران را در سطح پایینی ارزیابی کردهاند.
نقش کمرنگ نگرشهای سازمانی در تصمیم مهاجرتی
بر اساس دادههای این گزارش، پایینترین میزان احساس عدالت توزیعی مربوط به کسانی است که تمایل به مهاجرت دارند؛ اما اقدامی نکردهاند، درحالیکه بالاترین میزان احساس عدالت توزیعی در میان مهاجران مشاهده میشود. همچنین، افرادی که به مهاجرت فکر نمیکنند، بالاترین سطح احساس عدالت رویهای را دارند. پایینترین سطح احساس عدالت رویهای نیز متعلق به کسانی است که مهاجرت کردهاند و قصد بازگشت ندارند. احساس عدالت تعاملی در افرادی که به مهاجرت فکر نمیکنند نیز در بیشترین میزان قرار دارد.
در ادامه تفاوتهای پاسخدهندگان در دو متغیر «رضایت از محل کار» و «سهم عوامل سازمانی در تصمیم مهاجرتی» بررسی شده است. گروههایی که به مهاجرت فکر نمیکنند و مهاجرانی که قصد بازگشت دارند، بیشترین رضایت از محل کار خود در ایران را دارند. گروهی که به مهاجرت فکر نمیکند، کمترین سهم را برای عوامل سازمانی در تصمیم مهاجرتی قائل شده است. همچنین، مهاجرانی که قصد بازگشت دارند نیز نسبت به سایر گروهها سهم کمتری برای عوامل سازمانی در تصمیم مهاجرتی در نظر گرفتهاند. گروهی که تمایل به مهاجرت دارند، اما اقدامی نکردهاند، نسبت به دیگر گروهها امتیاز بیشتری به عوامل سازمانی دادهاند.
در این تحقیق، برای ارزیابی اثر متغیرهای سازمانی بر تصمیم مهاجرتی، یک مدل رگرسیون روی پاسخدهندگان داخل کشور اجرا شده است. نتایج نشان میدهند که متغیرهای نگرشی مانند رضایت از محل کار، احساس عدالت توزیعی، احساس عدالت رویهای و امنیت شغلی اثر مثبتی بر تمایل به مهاجرت دارند. همچنین، هرچه وضعیت حقوقی فرد نسبت به کلیت دستمزدها در ایران بهتر باشد، تمایل به مهاجرت بیشتر است، زیرا افرادی که دستمزد بالاتری دارند، احتمالاً تخصصهای بازارپذیر بیشتری دارند.
بااینحال، قدرت تبیین مدل کم است؛ این امر نشان میدهد که سهم نگرشهای سازمانی در تصمیمات مهاجرتی افراد محدود است.
بر خلاف متغیرهای سازمانی، این گزارش نشان میدهد که نگرش فرد به عوامل کلان مانند ارزیابی وضعیت اقتصادی، نگاه به ایران و فایده مهاجرت برای زندگی شخصی، تأثیر بیشتری بر تصمیم مهاجرتی آنها دارد. با افزودن متغیرهای بیشتر به مدل، نشان داده شده است که هیچکدام از متغیرهای سازمانی نقش تبیینکننده در تصمیم مهاجرتی افراد ندارند و در مدل قرار نمیگیرند.