کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
سیاست ممنوعیت واردات لوازم خانگی در روزهای گذشته به جنجالی بزرگ دامن زد. در این جنجال، چند چیز نادیده گرفته شد. اولا برخلاف ممنوعیتهای قبلی که به نفع یک صنعت دولتی – خصولتی صورت میگرفت، ابزار ممنوعیت برای نخستین بار در سطح یک صنعت کاملا خصوصی و کوچک رخ داده است که خبر از حمایت واقعی از صنایع غیروابسته در رأس حاکمیت دارد.
این جهتگیری جدید به دو بال تجربه جهانی و شناخت درست از وضع موجود دلخوش است. این رویکرد با فهمی که از اقتصاد سیاسی تولید و تحریم دارد، از عاقبت گشودن درهای تجارت با جهان مطلع است. به همین دلیل الزامات توسعه صنعتی را که از عدم مداخله مستقیم دولت در جریان تولید در یک صنعت شروع شده و به حمایتهای تعرفهای ختم میشود، در دستور کار قرار داده است.
این الگوی تازه از کمک به تولید ثروت در ایران، پیشتر در کره جنوبی و حتی ترکیه امتحان خود را پس داده، هرچند شکست آن حتمی است. در این الگو بنگاههای صنعتی ابتدا توان خود را برای تولید صنعتی کیفی در سطحی معمول و متعارف نشان میدهند و سپس در اتحادی پویا با دولت مسیر نوآوری را از مجرای حذف رقبای خارجی و سرمایهگذاری در حلقههای بالای ارزش افزوده باز میکنند.
صنعت لوازم خانگی ایران با نگاه به الگوی کره جنوبی در توسعه بنگاهی نظیر گلداستار، سامسونگ و هیوندایی که مستقیما از سوی ژنرال پارک رهبر کشور در سال ۱۹۶۰ ابلاغ شد، در مسیری تازه قرار گرفته است. در تجربه کره ممنوعیت پس از دو دهه تولیدات صنعتی کره جنوبی را که با بال همکاری خارجی قوت گرفته بود، آنقدر از مرزهای کشور فراتر برد که صادرات صنعتی کشور را در سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰ تقویت کرد.
امروز که ایران برنامه دارد در افقی پنج ساله صادرات خود را تا سطح ۷۰ میلیارد دلار افزایش دهد، حمایت از صنایعی نظیر لوازم خانگی میتواند راه را برای تقویت بنیه تولید و صادرات کشور باز کند. البته همهچیز صادرات نیست. حفظ و توسعه زنجیره تأمین داخلی برای دوام نوآوری حیاتی است.
نگاهی به شاخص ۲۰۲۱ انعطافپذیری جهان بهخوبی نشان میدهد گسترش زنجیره تأمین صنعتی چه اندازه در افزایش رفاه ملی یک کشور تأثیرگذار است. موضوعی که در دوره پاندمی تحول یافت و همه تحلیلها از لزوم افزایش سرمایهگذاری روی تولیدات بومی و خطوط داخلی کشورها حکایت دارد.
راهبرد اغلب کشورها از چین تا آمریکا توسعه خطوط تولید در داخل خاک خود با هدف پیشگیری از توقف تولید صنعتی است، چراکه در دوره پاندمی این موضوع از ناحیه امتناع بسیاری از کشورها از صدور قطعات و موادی مثل چیپهای هوشمند، ضربات اقتصادی جدی به تولید وارد ساخت. اما این ممنوعیت از جنبه حل مسئله تحریم نیز قابل تحلیل است. شیوه حل این مسئله الزاما از توسعه چرخههای نوآوری در ایران میگذرد.
مادامی که ایران کشوری وابسته در بعد خرید و مصرف کالاهای صنعتی باشد و در قالب همان کشور فروشنده نفت و منابع طبیعی به کار خود ادامه دهد، مکانیسم تحریمها پیوسته کار خود را به همین شکل ادامه داده و ایران را در کنج دیوار آماج حملات خود نگاه میدارد. چارچوب کتابی که سالیان پیش ریچارد نفیو تحت عنوان هنر تحریم نوشت، مؤید این نکته است که جز با رفع منافذ اقتصاد، نمیتوان تحریم را بیاثر کرد. مثال بنزین یکی از شواهد جدی این ادعاست.
در نهایت وقتی صنعت لوازم خانگی در اوج تحریم رشد صددرصدی را تجریه کرده، صادرات خود را حفظ کرده و حتی به افزایش توان خود در بخش لوازم خانگی اقدام کرده، دادن پوئن ممنوعیت واردات به این بخش از جانب مقامات عالی کشور، حکم تشویق این صنعت را به سمت نوآوری بیشتر دارد.