کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
در گذشته، کارهایی مانند موسیقی، تئاتر، نقاشی و امثال آنها صرفا مقام هنری داشتند. امروزه اما اکثریت اینها صنایع عظیم و بینالمللی خود را دارند و بیشتر به عنوان راههایی برای کسب درآمد استفاده میشوند. اصلیترین مشکل این اتفاق نه تجاری شدن موسیقی، بلکه تجاری شدن آن به سود افراد واسطه و خارج از این هنر است.
در دهههای اخیر در نیمکره غربی، صنعت موسیقی بهشدت رنگ تغییر دیده است. انقلاب اینترنت شیوه دریافت و گوش کردن به موسیقی را عوض کرده، بافت اجتماعی این صنعت دگرگون شده و کنترل آن را تا حدی از دست ناشرهای بزرگ خارج کرده و به دست مصرفکنندگان داده است.
اگر به دهه ۷۰ میلادی و اوج موسیقی راک بروید و برای آنها وضعیت را توضیح دهید، به شما التماس میکنند تا با ماشین زمان آنها را به زمان حاضر بیاورید. اما امروز موزیسینها بیش از همیشه شاکیاند.
تهیهکنندگان علیه هنرمندان
در دوران پیش از اینترنت اگر میخواستید به موسیقی موردعلاقه خود گوش کنید، بهترین راه روشن کردن رادیو بود یا اگر میخواستید کمی پول خرج کنید، محصولات فیزیکی مانند دیسک، صفحه و کاست میخریدید. هر دو این شیوهها مستقیما برای هنرمندان سازنده موسیقی درآمدزایی داشتند.
انتشار دیجیتالی منجر به تقلیل قیمت موسیقی شده و سرویسهای استریم موسیقی مانند اسپاتیفای درآمد را برای اکثر هنرمندان کمترشناختهشده تقلیل دادهاند. با سیستم قدیمی، هنرمندان حداقل میتوانستند نزدیک به ۳۰ درصد از درآمد کل صنعت را صاحب شوند. این رقم در سال ۲۰۲۰ به ۱۱ درصد رسیده است. ۸۹ درصد کل درآمد صنعت موسیقی به جیب ناشرها، سرویسهای استریم، تبلیغکنندگان و تهیهکنندگان میرود.
اگر رادیو را روشن کنید و کمی در میان ایستگاههای موسیقی پاپ بگردید، ناگهان متوجه میشوید که انگار دارید به یک آهنگ در قالبهای مختلف گوش میدهید. دلیل این اتفاق این است که این سه ناشر تنها با تعداد محدودی از تهیهکنندگان کار میکنند که همگی کموبیش از شیوههای یکسان تولید موسیقی استفاده میکنند.
استفاده بیش از حد یکسری از ملودیها و ریتمها توسط این تهیهکنندگان تقریبا در تمام موسیقی عامهپسند غربی منجر به کوتاه شدن ضریب توجه موسیقایی شنونده شده و این مخاطبان پس از مدتی نسبت به هر قطعهای که از این فرمولهای ثابت پیروی نمیکند، واکنش منفی نشان میدهند. امری که منجر به افول شدید خلاقیت هنری در صنعت موسیقی شده است. دزدی محتوا و نقض حق تکثیر یا همان کپیرایت یکی دیگر از مشکلات این صنعت است.
انتشار مستقل؛ نوری در تاریکی
یکی از راهحلهای اصلی موزیسینها برای فرار از چنگال قراردادهای ناشران، این است که خود آثارشان را نشر دهند. در گذشته موسیقی به شکل عمده در قالب محصولات فیزیکی مانند صفحه و دیسک فروخته میشد و حتی در رادیو نیز قدرت ناشران حاکم بود و میزان پخش هر قطعه به رضایت آنان بستگی داشت.
اما حالا انتشار موسیقی در قالب محصولات فیزیکی و پخش موسیقی در رادیو شیوههایی هستند که نیازمند تشکیلات گسترده تولیدی و تبلیغاتیاند. اما انتشار دیجیتالی هزینههای گسترده انتشار فیزیکی را در بر ندارد و با سرمایه کمی قابلانجام است.
این امر باعث شده در بسیاری از ژانرهای موسیقی که لزوما در میان عامهپسندترین سبکها قرار ندارند و خاصیت برند بودن ناشرها نقش به مراتب کمتری بازی میکند، شاهد استقلال هنرمندان از ناشران یا شکلگیری «هنرمندان مستقل» باشیم. هر چند در مراحل اولیه شکلگیری این جنبش، موفقیت با اقبال پایینی روبرو بود، اما امروزه برخی از مشهورترین هنرمندان موسیقی مانند گروه «آرکتیک مانکیز» موسیقی خود را به شکل مستقل منتشر میکنند.