کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
هوش مصنوعی، همانسان که فرصتهایی ارزشمند فراهم میکند، خطرهای چشمگیری نیز به همراه دارد. قدرت هوش مصنوعی در کنار قابلیتهای محاسباتی، بر پایه دادههایی انبوه است که در اختیار میگیرد. هر کشوری که به شکلی جداگانه و با جریانهای محدود دادهها کار میکند، در بیشینه ساختن توانمندی فناوری خود ناکام میماند. با این حال سیاستهای بومیسازی دادهها از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ در سراسر جهان دوبرابر سختگیرانهتر شده و همکاریهای فرامرزی را محدود کرده است.
هوش مصنوعی در حال تبدیل شدن به بخشی مهم از زیرساخت جهانی است و غرب باید برای اطمینان یافتن از اداره دموکراتیک و دسترسی باز به آن، بهسرعت و یکپارچه عمل کند. آمریکا برای توسعه قویترین الگوهای هوش مصنوعی در بخشهای سیاستهای اشتراکگذاری داده، باید مشوق همکاری با سایر کشورهای همپیمان ازجمله هند، سنگاپور، ژاپن، کرهجنوبی و کشورهای اروپایی باشد تا بتواند فناوریهایی نوآورانه خلق کند. چیزهای زیادی را میتوان از قانون حاکمیت داده اروپا که در سال ۲۰۲۲ از سوی اتحادیه اروپا تصویب شد، به دست آورد که بهاشتراکگذاری دادهها را در کشورهای عضو برای بیشینه کردن منافع شهروندان و مشاغل خود تسهیل میکند.
اشتباه در یافتن مسیر درست، منجر به کماثر شدن هوش مصنوعی میشود. دادههای انباشته و دور از دسترس برای مدلهایی که درگیر موضوع تغییرات اقلیمیاند حکم اعدام بیدرنگ را دارد. دادهها و نوآوریهای پزشکی و مراقبتهای بهداشتی محدود به هیچ کشور یا سازمان پژوهشی نیست. هوش مصنوعی؛ صنعتی که در خدمت زنجیرههای تأمین جهانی است، بدون جریان پیوسته دادهها نمیتواند سودمند باشد. چهارچوبهای گوناگون حق انتشار در برنامهها موجب ناکارآمدی شده و کسانی را که دسترسی آزاد به دادهها دارند بر دیگران ترجیح میدهد. علاوهبر این هزینههای سازگاری و پیچیدگی کارها بر پایه مقررات دادهها و الزامات حاکمیتی افزایش مییابد که به توانمندی اقتصاد نوآوری آسیب میزند. نیازی نیست که دولتها از نظارت بر هوش مصنوعی خودداری کنند، بلکه لازم است با همکاری یکدیگر استانداردها و شیوههای یکسان در همه کشورها ایجاد کنند. هماهنگی میان کشورهای دموکراتیک، هوش مصنوعی را انعطافپذیرتر میکند، اما موجب بالا بردن جایگاه غرب در رهبری هوش مصنوعی نیز میشود.
نوآوری مسئولانه برای انقلاب هوش مصنوعی
اگر شرکتهای غربی بخواهند به رهبران واقعی بازار تبدیل شوند، علاوهبر همکاری در سراسر ایالتها باید با نهادهای دولتی و جامعه مدنی نیز همکاری کنند. گرچه هماکنون بحث بر سر استفاده هوش مصنوعی از الگوهای زبانی بزرگ و سایر توانمندیهای مولد است، اما مهمترین آثار درازمدت هوش مصنوعی آن است که موجب دگرگونی صنایع و جامعه بهعنوان یک پیکره بههمپیوسته خواهد شد. دور افتادن بازیگران خصوصی از جامعه مانع بروز دگرگونی واقعی میشود.
هماکنون شاهد شکلگیری توان دگرگونساز هوش مصنوعی هستیم. هوش مصنوعی قادر است به شکلی گسترده زمین بازی را برای آنان که به اطلاعات و بینش دسترسی دارند همتراز کند. هوش مصنوعی میتواند در کلاس درس به دانشآموزانی که پیش از آن هرگز به منابع دسترسی نداشتهاند، توجه ویژه کند. هوش مصنوعی در محل کار کارگران را از کارهای یکنواخت میرهاند تا آنها روی مسائل سطح بالاتر تمرکز کنند. در کشف دارو، هوش مصنوعی میتواند میلیونها ترکیب دارو را برای شرایطی که هنوز نمیتوانیم درمان کنیم آزمایش کند و توانایی تشخیص چیزهایی را دارد که ما قادر به انجام آنها نیستیم. هوش مصنوعی در تصویربرداری پزشکی توانایی تشخیص زودهنگام بیماریها را دارد. در زمینه تغییرات اقلیمی میتواند بهتر از مدلهای پیشبینی موجود عمل کند و احتمال بروز بلایای نادر، اما مرگبار را برای جمعیتهای آسیبپذیر ثبت کند.
در فناوری دفاعی که شاید بیشترین آسیبها را در پی داشته باشد، هوش مصنوعی قادر به زدودن غبارها و بازدارندگی در برابر اقدامات تجاوزکارانه است. اما هیچکدام از این موارد تضمینپذیر نیستند. هوش مصنوعی همانسان که فرصتهایی ارزشمند فراهم میسازد، خطرهای چشمگیری نیز به همراه دارد.
تهدید هوش مصنوعی برای دموکراسی
تهدید وجودی که هوش مصنوعی میتواند برای بشریت در آیندهای دورتر ایجاد کند این روزها در کانون توجه قرار گرفته است. هوش مصنوعی هماینک به ناپایداری سامانههای دموکراتیک دامن زده و از طریق رباتهای پیچیده و دروغها راههای جدیدی برای عرضه اطلاعات نادرست فراهم میکند. هوش مصنوعی همچنین ارزش خود دموکراسی را محل پرسش قرار خواهد داد. آنگاه که ساختارهای استبدادی تقویتشده به وسیله هوش مصنوعی بتوانند بهتر از همتایان دموکراتیک خود عمل کنند چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ مثلاً، با کاهش گسترده جرم و جنایت بر پایه نظارت فراگیر یا با ارائه مراقبتهای بهداشتی بسیار بهتر متکی بر دسترسی به اطلاعات متمرکز و بدون محدودیت حفظ حریم خصوصی، جهان چه شکلی خواهد شد؟ با توسعه هوش مصنوعی جایگزینهای غیردموکراتیک وسوسهانگیزتر خواهند شد و این احتمالات چندان دور از دسترس نیستند.
انقلاب هوش مصنوعی صرفاً به جلو حرکت میکند
هنگام صحبت از هوش مصنوعی بر سر چند راهی قرار داریم. میتوانیم راهی را دنبال کنیم که به خودکارسازی و نابودی بینجامد و جایگزین مفهوم و کار انسانی شود یا میتوانیم مسیری را پی بگیریم که منجر به توانمندسازی و همراهی میشود، ما را سازندهتر میکند، هماهنگی ما را در زندگی بیشتر میکند تا در هنرمان استادی بزرگتر شویم. برخلاف انقلاب رسانههای اجتماعی، که تنظیمکنندهها اگر واقعاً میخواستند، قادر به تغییر مسیر یا آهسته کردن آن بودند، انقلاب برخاسته از هوش مصنوعی صرفاً میتواند به جلو حرکت کند. این یک انقلاب فناوری است که ذینفعان آن برخلاف انقلابهای گذشته (مبتنی بر بسترهای کاربردی) پیشاپیش جایگاه آن را در جامعه برگزیدهاند.
کامیابترین شرکتها آنانی هستند که این چشمانداز آیندهنگر را پذیرفته و با تمرکز بر مجموعهای از ارزشهای همسو با جامعه از ساختارهای خودتنظیمگر پیروی میکنند. همراهی بیشتر در مشارکت با بخش عمومی و اکوسیستمهای کنونی نیز بسیار مهم است. نمیتوانیم خود را در معرض خطر به اشتباه افتادن هوش مصنوعی قرار دهیم؛ اشتباهی که دموکراسیها را در کارزار رقابتی از راه درست خارج میکند. از آنجا که احساس میشود هوش مصنوعی بر تمام بخشهای جامعه اثر میگذارد، توجه به منافع گسترده ذینفعان، هم یک مسئولیت اخلاقی و هم تنها راه ایجاد تحول پایدار است. شرکتها باید در دوران هوش مصنوعی دستور کار نوآوری مسئولانه را دنبال و فراتر از پیلههای مرسوم فناوری کار کنند.
آمریکا و متحدانش برای پیروزی در جنگ سرد دیجیتال باید رهبران بازار هوش مصنوعی باشند. آنها باید برای ایجاد بهترین شرکتهای هوش مصنوعی همکاری بینالمللی را در جایگاه نخست قرار دهند و نگرش جدیدی ایجاد کنند؛ نگرشی که نوآوری مسئولانه و آزاد کردن توانمندی انسانی را دنبال میکند.
بخش اول این مقاله را اینجا بخوانید.