کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
نه آنچنان شور که بگوییم «هنر نزد ایرانیان است و بس» و نه آنقدر بینمک که در دنیای پرشتاب کسبوکار جهانی خود را دستوپابسته و ناتوان بدانیم. اما زنده ماندن در میدان رقابت و سر برکشیدن و وارد شدن به باشگاه بزرگان بیش و پیش از آنکه به گذشته تمدنی یا آرزوهای زیبای ما بستگی داشته باشد، نتیجه تلاشهای روشنبینانه و پیروی از راهبرد هوشمند است.
تغییر میدان فعالیت، جابهجایی جغرافیایی، ارتباط با افراد جدید و کارهایی از این دست برای دگرگون کردن شرایط افراد مفید است، اما جای شگفتی است که برخی از کسبوکارها هم برای جبران کاستیها و چیره شدن بر مشکلات خود همین روش را در پیش گیرند و بلادرنگ چشم به بازارهای خارجی میبندند، این در حالی است که برخی از کارگزاران دولتی هم در آتش این اشتیاق میدمند بیآنکه پیشنیازهای چنین کاری فراهم باشد.
تجربه نشان داده که آرزوهای زیبا و والا برای پیشبرد کار لازم است اما کافی نیست. تلاش برای ورود به بازارهای خارجی یا گسترش کسبوکار در حوزههای دیگر اگر به دلیل ناتوانی از پیشبرد برنامههای جاری باشد، نهتنها سودی به بار نخواهد آورد بلکه مرگبار نیز خواهد شد. در حالی که دست یافتن به بازارهای خارجی به معنای دسترسی به منابع مالی ارزشمند است که نهتنها در شرایط دشوار کنونی بلکه همیشه اشتیاق زیادی را برانگیخته، اما ورود به این میدان پیشنیازهایی دشوار دارد.
کسبوکارهای بسیاری را میتوان یافت که در میانه بحرانهای مالی یا دشواریهای کلان ملی و منطقهای با ایجاد تغییراتی در برنامهها و بازار خود موفقیتهای چشمگیری به دست آوردهاند، اما نکته کلیدی در این روند آن است که برنامه راهبردی روشن و واقعبینانهای در اختیار باشد. گرچه داستانهای دلنشینی از تصمیمات دشوار صاحبان کسبوکارها بازگو میشود که شنونده را به سوی رویارویی حسی و شهودی با مشکلات در پیچهای سرنوشتساز میکشاند، اما واقعیتها به گونهای دیگر است. شهامت در انتخاب راه، بهویژه آنگاه که شرایط دشوار و مهآلود است، بیش از آنکه بر پایه شهود و خیالپردازی باشد، به دادههای قابل تکیه و ارزیابی موشکافانه وابسته است. همین دادهها و ارزیابیهای سختگیرانه در کنار دانش و تجربه زیسته، زمینه ساختن راهبرد درست را ایجاد میکند.
به این ترتیب صاحب کسبوکار به جای برگزیدن یک مسیر از میان انبوه راههای ناروشن، با گروه کوچکی از گزینهها روبهروست که دادههای کافی درباره پیامدهای انتخاب هر کدام را در اختیار دارد. برگزیدن یک مسیر در چنین شرایطی نه اقدامی بر پایه احساس، بلکه گامی استوار رو به پیش است که بهسادگی میتوان افراد دیگری را هم در ادامه آن با خود همراه کرد، چراکه نه بر دریافت فردی بلکه روی ارزیابی روشمند و قابل سنجش پایهگذاری شده است.
بهتر است تلاش برای یافتن بازارهای خارجی، گسترش دامنه کارها و ورود به باشگاه بزرگان را نه با پشتوانه هنر ایرانی بودن و نه اشتیاق فراوان خود، بلکه بر پایه راهبرد روشن و سنجشپذیر دنبال کنیم. پیشینه تمدنی ما نیز نشان میدهد انتخابهایی سرنوشتساز که امروز هم افتخارآفرین هستند، از همین الگو پیروی کردهاند.