پروژه شکست‌خورده اکسیژن

تحریم و افت شدید سرمایه‌گذاری موجب شده تا صنعت خودرو ایران نتواند محصولات برقی خوبی تولید کند

زمان مطالعه: 4 دقیقه

فاجعه اکسیژن آخرین برگ از نزول صنعت خودروسازی است. زمینی که به نظر می‌رسد دست‌کم با قواعد فعلی بایر است و هرچه بکارید، باد درو خواهید کرد. چرایی این موضوع به دسته گسترده‌ای از عوامل برمی‌گردد که بر محیط نوآوری اقتصاد و صنعت خودرو تأثیرگذارند. این بخش به عنوان صنعتی که شمار عظیمی از نوآوری‌های ساخت و تولید در آن رخ داده و به باقی صنایع رسیده، در نظام نوآوری جایگاه برجسته‌ای دارد.

ایران با ساختار دولتی و نظام تعرفه‌گذاری تجاری یک استثنا در میان همه کشورهای در حال توسعه است. ساخت خودرو برقی به عنوان یکی از برگه‌های ثروت‌ساز در صنعت خودروسازی، می‌توانست ایران را از دو منظر به کشوری موفق در این بخش تبدیل کند. اول جهش از مرحله قبلی توسعه صنعت خودرو به بالاترین نقطه با شیفت از ادوات و قطعات مکانیکی به برقی و دوم امکان صادرات با قیمتی ارزان. خودروسازان ما می‌توانستند همه شکست‌های قبلی را در این دور فراموش کنند و کاری شبیه به آنچه ایلان ماسک در آمریکا با تسلا کرد، تکرار کنند.

تولیدات برقی صنعت خودرو ایران اما هیچ‌گاه از حد حرف فراتر نرفت. اخیرا یک خودروساز کوچک از جنوب کشور نسخه‌ای خودرو برقی خود را پلاک‌گذاری کرده که نشان می‌دهد انحراف در این بخش چه اندازه جدی است. خودرویی به نام اکسیژن در خط تولید خودروسازان جنوب قرار گرفته که نه‌تنها یک کپی دست چندم از اسمارت فور2 و نیسان میکرا 2008 است که حتی در جای‌جای آن تقلید از چری کیوکیو (QQ) دیده می‌شود. چنین ترکیب غریبی اما موجب نشده هزینه خرید خودرو سه متری اکسیژن به کمتر از 150 میلیون تومان برسد.

خودروسازان جنوب که هنوز نتوانسته این محصول را صنعتی‌سازی کند، در ساخت اکسیژن دقیقا همان فرم و قطعاتی را به کار گرفته که یک دهه پیش شرکت چینی فلیم برای مونتاژ این هاچ‌بک استفاده کرده بود. ببینیم این خودرو چه ویژگی‌هایی دارد و چرا از نظر «کارنگ» به یک فاجعه تمام‌عیار بدل شده است.

اکسیژن؛ دود از کنده بلند می‌شود؟

خودرویی که تصویر آن را در اینجا می‌بینید، دقیقا شش سال پیش در جریان یک نمایشگاه خودرو ملی در تبریز به بازدیدکنندگان معرفی شد. محصولی نسبتا معقول که برای خریداران جوان در آن دوره می‌توانست یک گزینه ارزان باشد. این خودرو که سال 2012 از سوی خودروسازی چینی معرفی و تولید شد، به صورت کیت ظرف یک هفته به اقصی نقاط جهان امکان صادرات دارد. در واقع اکسیژن نه یک خودرو کارخانه‌ای واقعی که محصولی دست‌ساز با کیتی ساده برای سرهم‌بندی است که بخشی از فرم طراحی آن از محصولات شرکت آلمانی اسمارت و بخشی نیز از چری تقلید شده است.

تقلیل دادن طراحی و تولید خودرو برقی که یک پروسه خلق ارزش افزوده است به چیزی با این کیفیت نازل نشان می‌دهد صنعت خودرو ایران تا چه اندازه تضعیف شده و استانداردهای خود را فراموش کرده است. بدنه بسیار ضعیف و نقص ایمنی، برد اندک و کیفیت ساخت پایین در کنار قیمت گزاف موجب شده تا خرید این خودرو اساسا به‌صرفه نباشد. با اینکه سازنده ادعا کرده خودرو آلایندگی صفر دارد و استفاده از آن برای محیط زیست مفید است اما به نظر می‌رسد کیفیت بسیار نازل این خودرو موجب خواهد شد تا به دلیل عمر کوتاه، سرعت تبدیل مواد و قطعات صنعتی به زباله‌های غیرقابل بازیافت افزایش یابد.

چرا نوآوری نداریم؟

نظام نوآوری عمدتا ساخته یک چارچوب قانونی باز برای ثبت و تولید اختراعات است. در ایران نیم قرن انحصار موجب شده تا نه‌تنها کسی به سمت سرمایه‌گذاری جدید در صنعت خودرو نرود که اختراعاتی نیز برای این بخش به ثبت نرسد یا اگر ثبت شده، به تولید انبوه نینجامد. این در حالی است که در کشورهای صاحب تکنولوژی خودرو اعم از آمریکا، ژاپن، کره جنوبی، آلمان، ایتالیا، فرانسه و انگلستان سالانه ده‌ها هزار اختراع و پتنت برای حوزه خودرو معرفی و میلیاردها دلار سرمایه جذب نواحی صنعتی و پارک‌های علم و فناوری می‌شود. نتیجه دو مسیر نیز مشخص است.

در ایران تمام توان خودروسازان به چیزی در حد اکسیژن تبدیل شده ولی در کره جنوبی این مسیر به خودرو برقی جنسیس GV60 منتج می‌شود. حتی سوپرمینی تازه هیوندای با نام کاسپر نیز چندین سر و گردن از محصولات وطنی جلوتر است و ارزش توجه بیشتری دارد. یکی از نتایج تحریم را می‌توان در همین دو خروجی دید. اینکه کره جنوبی با اتصال به نظام اقتصادی جهان از کشوری با درآمد سرانه 500 دلار در 1960 توانست آن‌قدر پیش رود که 60 سال بعد درآمد سرانه خود را تا 27 هزار دلار رشد دهد. 54 برابر شدن رفاه مردم کره جنوبی نتیجه تمرکز روی نظام نوآوری، حمایت علمی از تولید ملی و توجه به تأسیس شرکت‌های بزرگ نظیر سامسونگ، هیوندای، ال‌جی و پوسکو بود.

اکسیژن مقهور رقبا

در قیاس با رقبا، خودرو نه‌چندان جدید خودروسازان جنوب، محصولی معمولی است. با حدود 900 کیلوگرم وزن و 200 کیلومتر برد، اکسیژن قادر است تا 120 کیلومتر در ساعت سرعت بگیرد، در حالی که تنها برای دو سرنشین جا داشته و امکانات رفاهی محدودی دارد. سازنده سال پیش عنوان کرده بود محصولش را به بهای 8500 دلار به خریداران ایرانی عرضه می‌کند. عددی که با احتساب میانگین نرخ ارز در سال 99، قیمتی 160 میلیون تومانی را نشان می‌داد. این عدد امسال و با احتساب تحولات تورم و تأثیر آن در نرخ ارز، به ورای 200 میلیون تومان نیز رسیده است.

در مقام مقایسه بد نیست وولینگ هونگ گوانگ (Wuling Hong Guang) را به عنوان رقیب مستقیم این خودرو بررسی کنیم. محصول وولینگ که در دسامبر 2021 به رکورد فروش ماهانه 33 هزار دستگاه در چین رسید، چهار صندلی دارد، 100 کیلومتر سرعت می‌گیرد، 120 تا 170 کیلومتر برد دارد و هزینه‌ای 4500 دلاری روی دست مشتری می‌گذارد. با اینکه ویژگی‌های فنی عموم خودروهای این رده شبیه است اما طراحی و کیفیت ساخت، قیمت نهایی و نحوه عملکرد چیزی است که برنده بازی را تعیین می‌کند. موضوعی که به نظر می‌رسد اکسیژن در آن حرفی برای گفتن ندارد.

عاقبت اکسیژن در بازار ایران

نرخ بنزین تا اصلاح نشود، جا برای خودروهای برقی در بازار باز نخواهد شد. بدیهی‌ترین نکته درباره خودروهای برقی این است که فعلا هیچ چشم‌اندازی برای توسعه زیرساخت‌های شارژ آن‌ها در ایران فراهم نیست. بنابراین مادامی که قضیه نرخ بنزین و بهای نازل سوخت حل نشود، نه کسی میل و رغبتی به خرید محصولات برقی خواهد داشت و نه ایده‌هایی شبیه به اکسیژن ولو با کیفیتی نازل می‌توانند به نتیجه مشخصی ختم شوند. ما فعلا در مدار صفر درجه صنعت خودرو یعنی بازار داغ خودروهای برقی، منجمد و بی‌حرکت نظاره‌گر رشد رقیبانیم.

لینک کوتاه: https://karangweekly.ir/4qfr
2 نظرات
  1. سیب خان می گوید

    سلام و احترام
    چرا تصور میکنید قیمت سوخت در کشور ما کم هستش ؟ با کدام استدلال؟
    قدرت خرید مردم هر سال به نحو غیر منطقی پایینتر میاد و باز میگیم سوخت هم بایستی گرون شه . مگه ارزون بوده؟ یا شاید وقتی مردم نتونن چیزی رو بخرن اونموقع راضی میشیم و میگیم حالا گرون شد ؟؟؟
    از طرف دیگه استفاده از خودروی برقی توجیه میخواد و هم پشتیبانی دولت
    که با این وضع تمرکز روی تولید خودروهای بی کیفیت ایرانی، هیچوقت به این مهم نمیرسیم
    البته در پاک بودن خودروهای بنزینی به دلیل داشتن باتری سربی هم هنوز شک است حالا بحث راندمانش بماند
    سپاس

  2. رزمنده می گوید

    اي واي اينديگه چيه ؟ بعيد ميدونم كه مديرعامل شركت راضي بشه كه مادرش سواراينخودروبشه ..چون اونباطري هايي كه زير صندلي راننده نصب شده فاقد سيستم خنك كننده هستش و. نشستن روي صندلي اين تابوت مرك مثل نشستن برروي مين هستش …تنها جاييكه ميشه از اينوسيله مرگ استفاده كرد… زندان هايي هستند كه محكومين به مرگ رو اعدام مي كنند . بعيد ميدونم حتي درافغانستان هم خريدار داشته باشه .
    خيلي مهمه كه مديرعامل يكشركتدرك و شعور داشته باشه كه مردم چي ميخواهند .

نظر شما درباره موضوع

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.