کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
درست مثل لیست جهانی فورچون 500، خودروسازان بزرگترین بازندگان اقتصاد ایران در یک دهه اخیر هستند. تصویر صنایع ایران در آینه فهرست IMI100 آنقدر جالب است که باید دهها گزارش درباره آن نوشت، گرچه داستان صنعت خودروسازی داستان باخت خرگوش از لاکپشت است.
بخش خودروسازی کشور که در سال 1389 در فهرست برترین صنایع کشور از نظر میزان فروش قرار داشته، در فاصله تنها 10 سال جایگاه خود را در بین سه صنعت برتر کشور از دست داده تا صندلی مهمترین صنایع کشور را به بخشهایی نظیر پتروشیمی یا «بانک و مؤسسات اعتباری» واگذار کند.
شواهد موجود نشان میدهد این بخش در سال 1389 بهتنهایی مالک 20 درصد از کل فروش شرکتهای برتر ایران بوده که رقم بسیار بالایی است. در جهان نیز تا اواسط دهه نخست قرن 21 برندهایی چون تویوتا، جنرالموتورز و هوندا بودند که در جدال با مایکروسافت، کوکاکولا و والمارت همواره تلاش داشتند خود را مهمترین صنعت جهان نشان دهند.
ظهور عصر فناوری اما همه رشتههای خودروسازان را در جهان پنبه کرد. با اینکه در دو دهه اخیر ارزش بازار خودروسازان حتی رشد نیز داشته، اما جهش حیرتانگیز برخی از بنگاههای فناور نظیر اپل، گوگل، فیسبوک یا فروشگاههای آنلاین فراگیر مثل آمازون، چشم اسفندیار خودروسازان مطرح را کور کرده است.
البته قیاس جهان با ایران خطاست. ایران کماکان در فهرست 100 شرکت برتر، نامهای بلامنازع قدیمی را میبیند. نفتیها، بزرگان پتروشیمی و البته بازیگران تکراری فهرست یعنی بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری مهمترین بخشهایی هستند که در دهه گذشته بالاترین سهم را از نظر فروش در فهرست IMI100 به خود اختصاص دادهاند. مرور سیری که در دهه اخیر بر فهرست 100 شرکت برتر ایران رفته است، خواندنی است.
دهه صفر خودروسازان
از سال 1389 تا سال 1399 اتفاقات زیادی در فهرست بزرگان صنعت کشور رخ نداده اما نام خودروسازان به حاشیه رفته است. کار برای بخش خودرو به حدی سخت شده که علاوه بر ضرر و زیان و نزول اعتبار در افکار عمومی، جایگاه مهم خود به عنوان یکی از سه صنعت پیشران کشور را از دست داده است. این موضوع البته عجیب نیست. قبلا بهکرات به خطاهای صنایع برتر در نحوه مدیریت سبد محصولات و شیوه برخورد با تحولات نکاتی را یادآور شدهایم.
از آنجا که صنعت و به طور خاص صنعت خودروسازی در معرض تغییرات شدید تکنولوژیک است، نوآوری رمز ماندگاری یک برند برای ادامه افقگشایی است. خودروسازان بزرگ کشور اما با استفاده نابجا از فضای انحصاری شکل دادهشده توسط دولت، به مونتاژکاری برای پوشاندن شکاف نارضایتی عمومی و نیز حفظ سطح تیراژ محصولات دمده خود کردند.
در عین حال بیتوجهی به بازارهای صادراتی، فقدان نگرش درست در تکمیل حلقههای مفقوده صنعت خودرو و تمرکز بیش از اندازه روی ارزش افزوده ناشی از تولید کارخانهای به جای طراحی، تحقیق و توسعه یا فروش موجب شد تا امروز سایپا و ایران خودرو به هر چیزی شبیه باشند جز نمادهای صنایع پیشران کشور! دهه گذشته دهه صفر خودروسازان بود. این را خودشان بهتر از هرکس دیگری میدانند.
جای خالی پر میشود حتی به غلط…
جایگاه برتر خودروسازان وقتی خالی شد، رقبا به جان هم افتادند و البته در نبردی که پیشبینی آن چندان سخت هم نبود، این بانکها و مؤسسات اعتباری بودند که جایشان را در صدر جدول گرفتند. بازیگران همیشه قدرتمند اقتصاد ایران البته آنقدر خوب کار کردند که در هشت سال از 11 سال گذشته، جایگاه نخست برترین صنایع کشور از منظر فروش را به دست آوردند. این عملکرد مناسب که همواره سهمی بین 20 تا 30 درصد را نصیب بخش بانکی کشور میکرد، در سال 1395 حتی موجب شد تا 34درصد کل فروش 100 شرکت برتر به حساب بخش بانکی واریز شود.
اتفاقی که البته کمتر مانندی دارد و هرگز تکرار نشده است. بعد از این بخش هم گروه فرآوردههای نفتی رقیب دیگری بود که با قبضه 10 تا 20 درصد از کل فروش 100 شرکت برتر، توان خود را در این بخش نشان داد. اوج کار این بخش البته در سال 1392 بود که با کسب 23 درصد کل فروش شرکتهای برتر IMI100، توانست لقب صنعت نخست کشور را به خود اختصاص دهد.
این بین سهم نسبتا پایدار صنایع پتروشیمی که در یک دهه اخیر پیوسته بین 10 تا 15 درصد در نوسان بوده، از نکات جالب توجه گزارش است. این جایگاه مهم برای دو بخش «فرآوردههای نفتی» و «پتروشیمی» در شرایطی به دست آمده که وفور درآمدهای صادراتی این دو بخش در دستکم سالهای بدون تحریم ایران، رقابتپذیری بنگاههای فعال در این بخشها را شدت بخشیده است.
البته این دو صنعت در حالی به چنین سطح رفیعی از درآمد و فروش و اعتبار دست یافتهاند که اقتصاد ایران علیرغم همه پتانسیلها، هنوز یک غول فناوری به معنی دقیق کلمه ندارد. ایران هیچ شرکتی در فهرست 500 برند برتر جهان ندارد و محصولات صادراتی کشور نیز عموما محصولات خام با سطح ارزش افزوده پایین هستند. در واقع اگر کالاهایی نظیر میعانات و مشتقات نفتی، بنزین، پتروشیمی، مواد معدنی و برق را از پیکره صادرات غیرنفتی کشور بتراشیم، چیزی جز یک مرد استخوانی دردکشیده را که بهشدت گرسنه اما مغرور است، نمیبینیم.