کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
میلاد مهرنوش، وکیل پایهیک دادگستری / هوش مصنوعی بهعنوان یکی از جوانترین حوزههای فناوری در حال توسعه است و با ورود به حوزههای مختلف زندگی انسان، چالشهای حقوقی ناشی از آن نیز به وجود آمده است. گستردگی این بحث به اندازه تمامی اقداماتی است که انسان انجام میدهد و حالا هوش مصنوعی بهعنوان جایگزین کلی یا جزئی در تصمیمگیریهای خرد و کلان مطرح است.
مسئولیت حقوقی در صورت بروز خطا
این مقاله به بررسی مختصر چالشهای حقوقی در حوزه هوش مصنوعی میپردازد. بر همین اساس مهمترین جنبهها و مباحث مطرح در خصوص مباحث حقوقی هوش مصنوعی مد نظر قرار گرفته است. در این زمینه یکی از چالشهای اساسی در حوزه هوش مصنوعی، تعیین مسئولیت حقوقی در صورت خطاها و تصمیمهای نادرست است. با افزایش پیچیدگی الگوریتمها و نسبت دادن برخی خطاها و جرائم احتمالی از سوی منتقدین به این سامانهها، اهمیت تدوین قوانین دقیق در خصوص مسئولیت حقوقی افزایش یافته است.
در این حوزه پیوسته با این سؤال روبهرو هستیم که اگر هوش مصنوعی مرتکب شبهجرم یا جرمی شود مسئولیت آن با کیست؟ در پاسخ سریع و کوتاه ممکن است گفته شود که مسئولیت با سازنده یا استفادهکننده یا شخصی است که آن را در معرض استفاده گذاشته است، اما بایستی به خاطر داشته باشیم که در منطق الگوریتم هوش مصنوعی، برای شباهت ایجاد کردن با نحوه عملکرد انسان، ما عملاً اختیار را برای تصمیمگیری بر عهده هوش مصنوعی گذاشتیم؛ بنابراین نمیتوان بهسرعت مسئول را تعیین کرد.
حفاظت از حقوق فردی
در مورد حفاظت از حقوق فردی باید این نکته را مد نظر قرار داد که در گستره هوش مصنوعی، حفاظت از حقوق فردی چالشی است که نیازمند تعادل بین توسعه فناوری و حفظ حقوق و آزادیهای افراد است. مسائلی چون حریم شخصی و استفاده منصفانه از دادههای فردی نیازمند تدابیر حقوقی خاصی هستند. اخیراً محدودیتهای قابل توجهی در آمریکا در خصوص این حوزه و نحوه استفاده از چهره، صدا و آثار هنرمندان توسط هوش مصنوعی وضع شده که میتوان آن را قدم اولیه در مواجهه با سوءاستفاده از اطلاعات فردی یا با اندکی تسامح، نقض حریم خصوصی افراد دانست.
شفافیت و قابلیت تفسیر
از دیگر حوزههای مهم در خصوص هوش مصنوعی، شفافیت و قابلیت تفسیر است. یکی از چالشهای اصلی در حوزه هوش مصنوعی، شفافیت الگوریتمها و قابلیت تفسیر تصمیمات آنهاست. این موضوع به مسئله به چالش کشیدن اصل عدالت و اعتماد عمومی به سیستمهای هوش مصنوعی میپردازد. اینکه هوش مصنوعی از چه روشی برای استدلال بهره میبرد میتواند میزان اعتماد به نتیجه را کاهش یا افزایش دهد.
در سطح دیگری و در ارتباط با قابلیت تفسیر در هوش مصنوعی نیاز به بررسیهای گستردهای در زمینه استفاده از هوش مصنوعی بهعنوان دستیار قضایی برای قضات و وکلا مطرح است. با توجه به حجم گسترده و تنوع دعاوی حقوقی و کیفری و همچنین دعاوی تخصصی مربوط به حقوق گمرکی یا مالیاتی، وجود هوش مصنوعی برای تسهیل بررسی دعاوی و دفاع در آنها میتواند به سرعت و دقت بیشتر در رسیدگیهای قضایی منجر شود.
هوش مصنوعی و قوانین بینالمللی
موضوع دیگر مورد توجه در این حوزه قوانین بینالمللی است. با توسعه هوش مصنوعی، نیاز به تدوین قوانین بینالمللی جهت مدیریت چالشهای حقوقی در مقیاس جهانی افزایش مییابد. تعیین استانداردهای حقوقی بینالمللی میتواند در جلب اعتماد و همکاری بین کشورها کمک کند.
همانطور که پروتکلهای موجود در شبکه جهانی اینترنت دارای قواعد متحدالشکلی هستند، به همین موازات وجود قوانین متحدالشکل ذیل معاهدات بینالمللی میتواند بسیاری از چالشها را برطرف کند. البته گام نخست تدوین سیاستهای بهروز و دقیق تقنینی داخلی با نگاه بینالمللی و با در نظر داشت لزوم تعامل با سایر نظامهای حقوقی راجع به هوش مصنوعی است. اگرچه پدیده واحدی مورد بررسی قرار میگیرد، اما نگاهها و رویکردهای متفاوت و تلفیق نقاط مثبت آن میتواند به روشهای پختهتر مبتنی بر سیاستگذاریهای داخلی و بینالمللی ختم شود.
همانطور که هوش مصنوعی بهسرعت در حیات انسانی مجسم میشود، چالشهای حقوقی نیز همراه آن پدیدار شدهاند. تدابیر حقوقی دقیق و تعادلی میان توسعه فناوری و حقوق افراد میتواند به جامعه برای پذیرش بهینه از هوش مصنوعی آمادگی بخشد. همراه با پیشرفت روزافزون در این حوزه ممکن است چالشهای جدیدی پدیدار شود. این چالشها در هر یک از نظامهای حقوقی شکل منحصر به فرد خود را دارد، اما به نظر میرسد همکاری بینالمللی با نگاه توسعه متوازن میتواند باعث همافزایی و رفع مشکلات و موانع استفاده و درنتیجه شکوفایی این حوزه شود.