کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
پیشبینی درباره آینده کسبوکارها در شرایط امروز یکی از سختترین کارهای دنیاست؛ کاری که ما در شماره ویژه پایان سال کارنگ از کارشناسان فناوری و نوآوری کشور خواستیم. احتمالاً موتیف این پیشبینیها ابهام است. ابهامی که بر همه فعالیتهای ما سایه انداخته و اندامهای کسبوکاری را به مرز مفلوجشدن کشانده است.
با این حال معتقدم همیشه میتواند بدتر از این باشد؛ همان واقعیتی که طی این سالها هر بار با گوشت و پوست و استخوانمان لمس کردهایم. هر سال هر حادثهای دیدیم گمان بردیم این بدترین اتفاقی است که ممکن بود بیفتد و دیگر توان ادامهدادن نداریم، ولی باز ادامه دادیم.
همینجا میگویم پیشبینی من این است که شرایط سختتری را خواهیم دید. پیشبینی میکنم سال دیگر همین موقع معنای «سال سخت» باز برایمان رنگ خواهد باخت؛ بنابراین سال ۱۴۰۲ کسبوکارها باید برای مواجهه با شرایط دشوارتر آماده باشند. چرا این را میگویم؟ شاهدم روندهایی است که طی چند سال اخیر دیدهایم.
در میان صنایع فناور و نوآور بخش مالی که سالهاست هر روز و هر روز اتفاقات آن را دنبال میکنم، بیشتر از آنکه ببینم چالشی حل شده است، به افزودهشدن چالشی جدید خو گرفتهام. چالشهای این سالهای صنعت مالی همچون سنگهای رسوبی شدهاند؛ چراکه شاهد انباشت لایهلایه چالشها هستیم.
موضوعات این روزهای صنایع مالی نهتنها روی کیفیت زندگی مردم تأثیر گذاشتهاند که در سطحی کلان اقتصاد کشور را متأثر کردهاند. بهعنوان یک دهه شصتی تقریباً هیچ دورهای از زندگیام را به یاد نمیآورم که اقتصاد ایران با ابرچالشی به نام «تورم» مواجه نبوده باشد. کودکی ما با واژه اشتباه «گرانی» با این پدیده گره خورد و امروز باید به دخترم درباره پدیده تورم توضیح بدهم و امیدوارم موضوعات هیجانانگیزتری برای گفتوگو با نوههایم داشته باشم!
کنترل نرخ «ارز» هم از آن چالشهای فرابخشی است که متأسفانه نهاد مهم در بخش بانکداری ما یعنی بانک مرکزی را بهشدت به خود مشغول کرده و بارها و بارها گفتهایم تا زمانی که این نهاد با ابرچالش ارز دستهوپنجه نرم میکند، زمانی برای رسیدگی به موضوعات نوآورانه و فناورانه نخواهد داشت.
در بخش پیتک طی یک دهه گذشته با موضوع «کارمزد» مواجه بودیم که به گرهی کور تبدیل شده و در راه باز کردن آن بازیگرانی آسیب خواهند دید. حل معضل کارمزد نیاز به ارادهای ملی دارد و چون هزینه آن زیاد است تابهامروز بهطور جدی اقدامی برای آن صورت نگرفته است. اما حل آن به روش درست قطعاً جلوی آسیبهای بزرگتر اقتصادی را خواهد گرفت.
یکی از چالشهایی که بخش فناوری صنایع مالی در سال ۱۴۰۲ بهطور جدی با آن دستبهگریبان خواهد بود، سامانه «دیبا» است که اگر اجرایی شود، تمام کسبوکارهای نوآور بانکتک و پیتک را تحت تأثیر قرار خواهد داد و حتی بیم آن میرود که به نابودی کامل این کسبوکارها منجر شود.
فکر نمیکنم سال ۱۴۰۲ «رگولاتور» باز هم فرصتی برای نوآوران مالی داشته باشد و ما همچنان با بخش بدون رگولاتوری رمزارزها سروکار داریم. شاید بتوان امیدوار بود بانک مرکزی درباره نئوبانکها که حرکتی جدی در این دو، سه سال اخیر بودند، راهکاری ارائه دهد و ما هم در کشورمان نئوبانکهای واقعی داشته باشیم؛ همانطور که زمزمههایی درباره راهاندازی نئوبانکهای بدون پشتوانه مجوز بانکهای سنتی شنیده میشود.
علاوه بر تمام اینها کسبوکارها همچنان گرفتار دو موجودیت «مالیات» و «بیمه» هستند که درک درستی از نوع فعالیت فعالان بخش اقتصاد دیجیتال ندارند. خصوصاً درباره تأمین اجتماعی، این گرفتاری بزرگتر است؛ چراکه تأمین اجتماعی خود به کسبوکاری بزرگ تبدیل شده که تمرکز اصلیاش بر کسب درآمد، آن هم با جرایم گاه و بیگاه شرکتها شده است.
منتظر چه پدیدههایی باشیم؟
بدون شک پدیده نوآورانه صنایع مالی در سال ۱۴۰۱ کسبوکارهای BNPL بودند. در سال بیرونقی که آخرین روزهایش را نفس میکشیم، کسبوکارهایی که به این حوزه ورود کردند و خدمات ارائه اعتبار در لحظه خرید به مشتری ارائه دادند، سهمی هرچند کوچک در شمول مالی داشتند.
با اینکه جامعه ایران بستر لازم برای استفاده از خدمات اعتباری را داشت، نبود زیرساختهای اعتبارسنجی مناسب مانع از این شده بود که مردم طعم خرید اعتباری از طریق سیستم بانکی را بچشند. امسال بخشی از مشتریان پلتفرمهای تجارت الکترونیکی این تجربه را به لطف کسبوکارهای BNPL درک کردند.
سال ۱۴۰۲ نیز این خدمات گسترش خواهند یافت، اما تا زمانی که همه آن ۹۸ درصد مردم ایران که به ادعای بانک مرکزی به خدمات بانکی دسترسی دارند، این تجربه را لمس کنند یا حداقل شرایط برای استفاده آنها فراهم شود، راه طولانی در پیش داریم.
در بانکتک ما همچنان ادامه گسترش فعالیت نئوبانکها را خواهیم داشت و شاهد رونمایی از محصولات جدید با عنوان نئوبانک خواهیم بود. این سه سال غیر از چند نئوبانک که با جدیت توانستند مشتری جذب کنند، تقریباً همه محصولاتی که بهعنوان نئوبانک ظاهر شدند، بیشتر پاسخ به مُد نئوبانکی بودند. سال جدید قطعاً نئوبانکهای کشور خدمات جدیدی را به سبد محصولاتشان اضافه خواهند کرد. در سال ۱۴۰۱ ورود برخی نئوبانکها به BNPL ورود دلچسبی برای مشتریان بود.
صنایع کوچک خواهند ماند
سال ۱۴۰۱ را که مرور میکنم، یادم نمیآید سرمایهگذاری بزرگی در بخش خصوصی در زمینه نوآوری و فناوری دیده باشم. با اینکه سال، سال دانشبنیانها بود، احتمالاً طی ۱۰ سال گذشته بدترین سال برای دانشبنیانها بود و فقط درها به روی دانشبنیانشدن باز شد؛ همان اتفاقی که دولتیها عاشقش هستند. احتمالاً از زاویهای که نگاه میکنند، نمودارهای اکسلشان پر از روندهای صعودی است.
همانطور که امسال در بخش خصوصی سرمایهگذاری هیجانانگیزی روی نوآوری ندیدیم و حتی شاهد تعطیلی بیسروصدای پروژههای نوآورانه بودیم، سال ۱۴۰۲ هم سرمایه بخش خصوصی ترسوتر از قبل خواهد بود. این یعنی ما احتمالاً سال آینده این موقع که داریم درباره آنچه طی ۳۶۵ روز گذشته بر ما گذشت، مینویسیم، تکرار خواهیم کرد که اکوسیستم نوآوری کشور بزرگتر نشد، چون سرمایه جدیدی وارد آن نشد. چون همه میدانیم که کسبوکارها بزرگ نخواهند شد؛ مگر اینکه پول به آنها تزریق شود.
شاید بزرگترین اتفاق مثبت سال بعد ورود چند کسبوکار اقتصاد دیجیتال به فرابورس یا بورس باشد، البته اگر تمام پیامدهای این ورود مثبت باشد.
با وجود تمام مشکلات موجود همچنان امیدوارم طی سالهای آینده موانع فعالیت و رشد کسبوکارهای اقتصاد دیجیتال کشور رفع شوند. امروز بزرگترین نیاز کسبوکارهای کشور رفع ابهامهاست. امیدوارم همه ما چه در بخش خصوصی و چه دولتی نقشی در رفع عواملی همچون «غیرقابل پیشبینی بودن و تغییرات قیمت مواد اولیه و محصولات»، «دشواری تأمین مالی از بانکها» و «بیثباتی سیاستها، قوانین و مقررات و رویههای اجرایی ناظر بر کسبوکار» داشته باشیم؛ مؤلفههایی که اتاق بازرگانی ایران آنها را بهعنوان موانع رشد و توسعه مشاغل شناسایی کرده است.