کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
حذف اینماد توسط هیئت مقرراتزدایی یک گام روبهجلوی دیگر برای زیستبوم نوآوری کشور است که نشان بدهد در مقرراتگذاری و تنظیمگری و در نهایت تسهیل فضای کسبوکارهای نوآورانه میتواند کنشگری فعالانهای داشته باشد.
در چند ماه گذشته چهرههای و نهادهای صنفی به میدان آمدند و علیرغم سکوت برخی نهادها و صنوف مرتبط، تلاش کردند زیانها و خسارتهای سنگین اجباری شدن اینماد را در یک فضای تعاملی به سیاستگذار این حوزه گوشزد کنند.
تلاشی که هنوز به شکلی قطعی نتیجه نداده، ولی در حال طی کردن مسیر درستی است و بیشتر از گذشته میتوان به آن امیدوار بود، اگر شاهد یک رفتار چکشی و در پیش گرفتن رویهای مغایر با خواست جمعی فعالان کسبوکاری در هفتههای آتی توسط تصمیمگیرندگان نهایی نباشیم!
واقعیت امر این است که اینماد در هیئت دولت باید «حذف» شود تا آنگاه بتوان تیتر زد اینماد حذف شد؛ جایی که از قضا وزیر صمت که زیرمجموعههای وزارتخانهاش در ماههای گذشته بهجد به دنبال اجباری کردن اینماد بودند، در آن حضور دارد… پس هنوز نگرانیها زیادند و باید چانهزنی را رها نکرد.
چراکه یک سناریو محتمل میتواند این باشد که در گلوگاه نهایی، وزیر و مشاورانش کاری کنند که هیئت دولت تصمیمی بگیرد که آب سردی باشد بر همه تلاشهای این چندماه. البته همانطور که گفته شد به نظر میرسد همگان بر سر خسارتهای سنگین اجباری شدن این نماد الکترونیک به اجماع رسیدهاند و چنین تصمیمی احتمالاً گرفته نخواهد شد.
ماجرای اتحادیه و بحثهای پشتبند آن نشان داد که راهکار کار صنفی در اکوسیستمهای نوآوری دوری جستن از رویکرد همهچیزدانی و توسل جستن به خرد جمعی است. حتی آنجا که جمع چندان مجموع نیست و اختلافنظرها بیشتر از تفاهمهاست.
ما باید یاد بگیریم اگر در میدان تجریش خوردیم زمین تا راهآهن سینهخیز نرویم که مبادا جلوی دیگران خیط شویم… این مسیری است که سالهاست برخیها و برخی نهادها در اکوسیستم نوآوری کشور در پیش گرفتهاند و نتیجه لجاجتها و ابرامهایشان جز خسارت به کسبوکارها و بدنامی خودشان چیز دیگری نبوده.
رسانههای تخصصی و رسمی اقتصاد نوآوری کشور هم در این مسیر باید در کنار کسبوکارها باشند و همزمان که منافع عمومی را درنظر دارند، از حیات و ممات کسبوکارهای نوآور داخلی غافل نشوند. وقت آن رسیده که معنای اکوسیستم را که از کسبوکار تا رسانه بازیگران مختلفی دارد که همه در یک نقطه مشترکند، مجدداً تقویت کنیم. نقطه اشتراک همه بازیگران یک اکوسیستم هم «رسمی» بودن و آدرس داشتن آنهاست و البته اصول و مانیفستهایشان که اعلامشده و روشناند.