کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
گزارش اکونومیست از تغییر اکوسیستم استارتاپی در چین / دولت چین انحصار سرمایه را از غولهای فناوری گرفت
ثریا حقی / رشد شرکتهای فناوری چین و استارتاپهایش به قدری در این چند سال سریع بوده که بیشتر به یک افسانه میماند تا واقعیت. یکی از استارتاپهای چینی فعال در حوزه باتریهای لیتیومی، که در اواخر سال ۲۰۲۰ راهاندازی شده، تنها یک سال بعد از راهاندازی توانسته یک میلیارد دلار ارزشگذاری شود؛ اگر این یک افسانه نیست پس چه میتواند باشد؟ یک استارتاپ حدوداً دوساله توانسته تکشاخ شود!
چنین افسانههایی این روزها در چین کم نیستند. تعداد این استارتاپها در سال ۲۰۲۲ میلادی، بیش از ۳۰۰ مورد بوده که رشدی پنجبرابری نسبت به پنج سال قبل دارد. این تکشاخهای جدید، منعکسکننده خوبی از سیاستها و اولویتهای صنعتی چین هستند.
اما نکته قابل توجه در مورد تکشاخهای چینی، این است که فهرست آنها مدام در حال تغییر است. هر روز استارتاپهای جدیدی متولد میشوند که تکشاخ شدهاند و از دیگر سو، هر روز هم تکشاخهای قبلی سقوط میکنند یا دست کم ارزش آنها افت پیدا میکند. حتی برخی از امیدوارکنندهترین این استارتاپها و تکشاخها هم به دلیل گیر و گرفتهای رگولاتوری از ادامه مسیر باز میمانند.
یکی از مثالهای بارز این گیر و گرفتهای رگولاتوری، متوقفشدن عرضه اولیه عمومی شرکت آنت گروپ (Ant Group)، یک نیروگاه فینتک در سال ۲۰۲۰ است که در آخرین لحظات کنار گذاشته شد؛ روندی که باعث شد ارزش ۳۰۰ میلیارد دلاری این شرکت به ۶۴ میلیارد دلار کاهش پیدا کند.
در کنار این بیارزش شدنها، برخی استارتاپها هم فرصت این را پیدا میکنند که به سرعت رشد کنند و از هیچ، به یک تکشاخ تبدیل شوند. مثل بایتدنس (ByteDance)، یک اپلیکیشن ویدئویی متعلق به تیکتاک و مستقر در پکن، که اخیراً توانسته با دستیابی به ارزش ۲۲۰ میلیارد دلار، به یکی از باارزشترین شرکتهای فرابورسی جهان تبدیل شود.
دلایل رشد و سقوط استارتاپهای چینی
اکونومیست برای اینکه بتواند وضعیت عجیب استارتاپهای چینی را بررسی کند، به این بپردازد که کدام استارتاپها و به چه دلیل تا این اندازه فرصت رشد پیدا میکنند و کدام استارتاپها و چرا سقوط یکباره را تجربه میکنند، به بررسی دقیق وضعیت بازار چین طی پنج سال اخیر پرداخته است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که چین، از تکشاخهایی انباشته شده که روی تولید کالاهایی تمرکز دارند که برای دولت چین محبوباند. استارتاپهایی که غالباً خارج از هابهای فناوری چین، واقع در پکن، هانگژو و شنژن ظاهر میشوند و اگرچه تا به امروز، معمولاً شرکتهایی رشد را تجربه میکردند که تحت حمایت غولهای فناوری خصوصی، مثل علی بابا و تنسنت بودند، اما رشدهای افسانهای اخیر تحت مدیریت و حمایت دولت چین بودهاند. درواقع، تکشاخهای جدید چین، استارتاپهایی هستند که توانستهاند دل دولت را به دست آورند و حمایتش را جلب کنند!
بیایید ببینیم محصول یک استارتاپ چه میتواند باشد که بتواند دل دولت را به دست آورد. دولت چین، در چشمانداز اقتصاد آینده خود برخی تحولات را در نظر دارد؛ تحول از شرکتهای مبتنی بر اینترنت و مصرفکننده به شرکتهایی که در حوزههای انرژی سبز فعالیت دارند، روی نیمهرساناها کار میکنند، یا بر تولید هوشمند، نرمافزار، هوش مصنوعی و بیوتکنولوژی تمرکز دارند.
این تحولات، بهویژه از منظر سیاستهای رئیسجمهوری چین، شی جین پینگ (Xi Jinping) که قصد دارد چین را از وابستگی به ایالات متحده آمریکا برهاند اهمیت بیشتری نیز پیدا میکند. ایالات متحده آمریکا سالهاست که سعی دارد چین را از تولید نیمهرساناها باز دارد و دولت چین برای مقابله با همین محدودیتها و اعمال زورها، سعی دارد با حمایت از آن دسته استارتاپها که روی فناوریهای مورد نظر تمرکز دارند، به خودکفایی برسد. همانطور که در نشستی که در ۲۱ آوریل سال جاری با عدهای از مقامات چین صورت گرفت، شی جین پینگ تأکید کرد دولت به شرکتها کمک میکند تا از موانع فناوری عبور کنند و با «اتکا به خود»، در حوزههای مهم فناوری موفق شوند.
دادهها و گزارشهای منتشرشده از سوی وزارت علوم و تحقیقات چین و همینطور مؤسسه هورون (Hurun) نیز نشان میدهد که از سال ۲۰۱۷ میلادی، یکسری تحولات در راستای همین سیاستهای دولت صورت گرفته است. در سال ۲۰۱۷ میلادی، تجارت الکترونیک، حوزه حاکم بر استارتاپهای چین بود و چیزی حدود ۲۰ درصد از تکشاخها در فروش آنلاین و صنایع وابسته فعالیت داشتند (به نمودار نگاه کنید). ۱۳ درصد از تکشاخها، استارتاپهای فینتکی بودند و ۹ درصدشان نیز در حوزه فرهنگ و سرگرمی فعالیت داشتند. نکته جالب اینجاست که تقریباً همه این صنایع، از آن زمان منحل شدهاند. در سال ۲۰۲۲ میلادی، حدود چهار شرکت از ۳۱۵ تکشاخ چینی را شرکتهای نرمافزاری تشکیل میدادند. پس از شرکتهای نرمافزاری نیز شرکتهای سلامت و بیوتکنولوژی در اولویت بودند. طی این پنج سال، تعداد تکشاخهای مبتنی بر هوش مصنوعی از شش استارتاپ به ۳۵ مورد افزایش یافته و با اینکه قبلاً خبری از آنها نبود، دهها تکشاخ مبتنی بر انرژی سبز و رباتیک ظهور کردهاند. در سال ۲۰۱۷ میلادی، حتی یک تکشاخ با ارزشگذاری بیشتر از یک میلیارد دلار هم وجود نداشت که روی تولید نیمهرساناها متمرکز باشد، اما تعداد این تکشاخها تا پایان ۲۰۲۲ میلادی به ۳۰ شرکت رسیده است. البته این آمار رسمی دولت چین است و گزارشها حاکی از آن است که آمار این شرکتها، حتی به بیش از ۵۰ مورد نیز میرسد.
به غیر از همین حوزهها، که مورد توجه دولت هستند، دیگر صنایع تقریباً از لیست تکشاخهای چین ناپدید شدهاند. سال ۲۰۱۷، میزبان ۹ تکشاخ فناوری آموزشی بود، اما در سال ۲۰۲۱ میلادی، راهاندازی کمپینی بزرگ علیه دورههای آموزش آنلاین برای دانشجویان، نسل این قبیل شرکتها را در چین منقرض کرد. تنها یکی از این ۹ شرکت توانست به بازار بورس نیویورک راه پیدا کند، اما بعداً همان یک شرکت هم پس از سرکوبهای شدید مجبور به حذف از فهرست شد. باقی شرکتها هم یا با اخراجهای دستهجمعی یا با ورشکستگی (در برخی موارد) عرصه رقابت را ترک کردهاند. این روند به قدری سریع اتفاق افتاده که بهرغم موفقیت و تعداد بالای استارتاپهای مورد نظر، در پایان سال گذشته میلادی دیگر هیچ خبری از آنها در میان تکشاخهای چینی نبود. سرکوبهای شدید چند سال اخیر، تعداد شرکتهای فینتکی چین را نیز به شدت کاهش داده و حتی به نصف یا کمتر رسانده است.
شروع تکشاخشدن از شهرهای کوچک
به همان میزان که حوزههای فعالیت تکشاخها تغییر کرده، جغرافیای نوآوری چین نیز طی این پنج سال عوض شده است. طبیعتاً رونق نوآوریهای مبتنی بر اینترنت و مصرفکننده، در شهرهای بزرگ چین رخ داده بود؛ جایی که شهروندان ثروتمند در آن سکونت داشتند. اگر به سال ۲۰۱۷ میلادی نگاه کنیم، متوجه میشویم که تنها چند شهر مثل پکن، هانگژو و شنژن زادگاه استارتاپهای موفق و تکشاخها بوده، اما آنچه امروز میبینیم، نشان میدهد که شی جین پینگ برای توسعه و توزیع استارتاپها در سطح کشور نیز برنامهریزی کرده است. بسیاری از سرمایهگذاریهای نوآوری جدید، نهتنها شامل شهرهای پکن، هانگژو و شنژن نمیشود، برخی حتی در شهرهای بسیار کوچکتر و حاشیهایتر هم صورت گرفته است. امروز، برخی از شهرهای بزرگ چین در حال تبدیلشدن به بهشت استارتاپها هستند. مثل گوانگژو، محل استقرار گریتر بی (Greater Bay) که البته تنها استارتاپ این شهر نیست و در حال حاضر ۲۱ استارتاپ تکشاخ دیگر هم در آن در حال فعالیت هستند.
شهرهای کوچک چین هم در این فعالیت تکشاخها سهم دارند. هیتیوم (Hithium)، استارتاپ سازنده باتریهای لیتیومی که در سال ۲۰۱۹ میلادی راهاندازی شده و اخیراً توانسته ارزش خود را به ۲۵ میلیارد یوان (۳.۶ میلیارد دلار) برساند، در شهر جنوبی ژیامن (Xiamen) چین استقرار دارد. سیجبات (Sagebot)، استارتاپ جراحی با استفاده از رباتها نیز در منطقه هاربین (Harbin) در شمالشرقی چین راهاندازی شده است؛ شرکتی که پس از اینکه توانست در ارزشگذاری اخیر خود هشت میلیارد یوان را به ثبت برساند، برای عرضه اولیه سهام خود آماده میشود. بر اساس فهرستی که از سوی وبسایت فوربس منتشر شده، تکشاخها حتی به مناطق دورافتاده و غربی چین مثل چینگهای (Qinghai) و تبت (Tibet) نیز راه یافتهاند.
در کنار همه اینها، این موضوع را در نظر داشته باشید که منابع مالی چین نیز طی این پنج سال تغییرات زیادی کرده است. غولهای فناوری خصوصی – مثل علی بابا و تنسنت – دیگر مرکز ثقل دنیای فناوری در چین به شمار نمیآیند. چندی پیش بود که بنیانگذاران یکی از استارتاپهای چین به شوخی گفته بود تنها مدل کسبوکار در چین، بی تو بت (B To BAT) یا اصطلاحاً فروش کسبوکار به غولهای فناوری چینی بایدو (Baidu)، علیبابا (Alibaba) و تنسنت (Tencent) است – که BAT از حروف اول آنها گرفته شده – که خفاشهای چینی نامیده میشوند و تا همین چند سال پیش، همه بازار چین را در دست داشتند. علیبابا و تنسنت، تا چند سال پیش قدرتمندترین سرمایهگذاران خطرپذیر چین شناخته میشدند که در نهایت هم توانستند بسیاری از شرکتهای سهام خصوصی را به مالکیت خود درآورند. در سال ۲۰۱۷ میلادی، حدود نیمی از سرمایهگذاریهای صورتگرفته روی تکشاخهای فناوری، از سوی پنج شرکت بزرگ فناوری چین – علیبابا، تنسنت، شیائومی، بایدو و جیدی کام (jd.com) – صورت گرفته بود.
این در حالی است که گزارشها نشان میدهد تأثیر و نقش این شرکتها در تأمین مالی و فعالیت تکشاخهای امروزی بسیار ناچیز و کمرنگ است. آمارها و گزارشها حاکی از آن هستند که میزان کل سرمایهگذاری همین پنج شرکت بزرگ خصوصی روی تکشاخهای چینی در سال ۲۰۲۲، تنها حدود ۲۱ درصد بوده که نشاندهنده سرکوب دولت در قبال رفتار انحصاری غولهای فناوری است. با این حال، این روند یک حقیقت دیگر در مورد اکوسیستم استارتاپی چین را نیز هویدا میکند: ظهور منابع جدید بودجه که اغلب توسط دولت حمایت میشوند.
نقش دولت در شکلگیری استارتاپها
از ۵۰ تکشاخ متمرکز روی نیمهرساناها که توسط رسانههای دولتی در پایان ۲۰۲۲ میلادی شناسایی و معرفی شدهاند، ۴۸ مورد تحت حمایت مالی مستقیم دولت بوده یا حتی توسط دولت اداره میشدند. در حال حاضر در چین بسیاری از شرکتهای بزرگ دولتی در نقش انکوباتور برای استارتاپها ظاهر شدهاند. گریتر بی، که یکی از جوانترین تکشاخهای چین به شمار میآید، یکی از مثالهای بارز این واقعیت است که با سرمایهگذاری شرکت گوانگژو اتومبیل (Guangzhou Automobile)، یک شرکت خودروسازی دولتی، راهاندازی شده است. گوانگژو اتومبیل، نه فقط روی گریتر بی، که روی تعداد زیادی از استارتاپها سرمایهگذاری کرده و در حال حاضر یکی از همان انکوباتورها به شمار میآید. جالب اینجاست که شرکت آیون (Aion)، یک تکشاخ که خودروهای الکتریکی تولید میکند، با سرمایه گرانگژو اتومبیل راهاندازی شده و در عین حال، در محصولات خود نیز از باتریهای تولیدی گریتر بی استفاده میکند. یا تکشاخ روکی موبیلیتی (Ruqi Mobility)، یک استارتاپ سواری است که با سرمایه گوانگژو اتومبیل راهاندازی شده و از محصولات دو شرکت گریتر بی و آیون استفاده میکند! این چرخه، به همین منوال در اکوسیستم استارتاپی جدید چین جریان دارد و انحصار سرمایه را از چنگ غولهای فناوری خصوصی درآورده است.
ژیوان گرین پاور (Qiyuan Green Power)، استارتاپ مستقر در شانگهای چین که خدمات شارژ و تعویض باتری کامیونهای سنگین را ارائه میدهد نیز داستانی مشابه را روایت میکند. این گروه تجاری، توسط استیت پاور اینوستمنت کورپوریشن (State Power Investment Corporation)، یک شرکت سرمایهگذاری دولتی، راهاندازی شده اما بیشتر از اینکه شبیه یک شرکت تابعه دولتی باشد، مانند یک استارتاپ معمولی فعالیت میکند. شرکتی که قادر است فراتر از محدودیتهای دولتی، برای خودش عرضه اولیه سکه راهاندازی کند و از شرکتهای خصوصی جذب سرمایه داشته باشد. درست مثل استارتاپها و تکشاخهای دیگر چین که در کنار حمایتهای دولتی، دورهای سرمایهگذاری خصوصی خودشان را هم دارند. مثل گریتر بی، که در آوریل سال گذشته توانست حمایت مالی بخش خصوصی، از جمله تنسنت را نیز جلب کند.
در واقع، دقیقاً مثل آنچه گوئو پنگ (Guo Peng)، یکی از مدیران گریتر بی نیز اذعان میکند، این استارتاپها شرکتهایی «هیبریدی» هستند که میتوانند هم از حمایتهای دولتی و هم سرمایهگذاریهای خصوصی استفاده کنند.
دولت چین تصمیم گرفته حبابهای سوداگرانه را در برخی از بخشهای بازار مهار کرده و از طرفی، آن را به سمت برخی از بخشهای دیگر بازار هدایت کند. «توزیع نامنظم و ناهمگون سرمایه» در اکوسیستم چین، که زمانی تنها شرکتهای اینترنتی و مصرفکننده را شامل میشد، در حال پایانیافتن است – یا عملاً پایان یافته – و در عین حال، راه برای راهاندازی و تأمین بودجه برای برخی از استارتاپهای دیگر باز شده است.
البته بدیهی است که در این صنایع نوظهور شاهد شکلگیری حباب باشیم. اما به نظر میرسد این حبابها، در حال حاضر برای دولت چین و اکوسیستم استارتاپی آن قابل قبول است، چون تا اینجای کار در راستای سیاستهای دولت بوده و برای پیشبرد اهداف ملی اتفاق افتاده است. روشن است که استارتاپهای تحت حمایت دولت، موانع کمتری نسبت به دیگر استارتاپها برای رشد دارند و نفوذ دولت در بازارهای سرمایه – از تأمین مالی اولیه گرفته تا عرضه اولیه سهام – به این معنی است که شرکتهای وابسته به دولت یا تحت پوشش دولت، راحتتر به سرمایه و بودجه دسترسی پیدا میکنند.
با این حال، سرمایهگذاران خارجی همچنان به این روند و رویکرد بدبین هستند. آنها معتقدند هر لحظه ممکن است معادلات عوض شوند، گمانهزنیها از کنترل خارج شوند و دولت، دست از رویکرد فعلی خودش بردارد. چه اتفاقی میافتد اگر قرار باشد با وجود این همه حباب، حمایتهای دولتی متوقف شود؟ مگر نه اینکه قبل از سقوط وامدهی همتا به همتا در سال ۲۰۱۸ میلادی نیز این بخش تحت حمایت کامل دولت بود؟ (وامدهی همتا به همتا، که قبل از سال ۲۰۱۸ تحت حمایت کامل دولت چین بود، در نهایت به دلیل سرکوبها و مقررات جدید همان دولت سقوطی عجیب و غریب را متحمل شد). از طرفی، اتفاقاتی که با ظهور مدل هوش مصنوعی چت جیپیتی (ChatGPT) رخ داده نیز به این نگرانیها و بدبینیها دامن میزند. دولت چین، رغبت زیادی در این زمینه نشان داده، اما استقبال عمومی بینظیر کاربران سراسر جهان، بهویژه پایگاه کاربری بزرگ چین از این فناوری نوظهور، باعث شده تا رگولاتورها، تمرکز بیشتر و در نتیجه سرکوب بیشتری در این حوزه اعمال کنند. در ۱۱ آوریل امسال بود که رگولاتور سایبری چین اعلام کرد به بررسیهای امنیتی بیشتری در حوزه هوش مصنوعی و محصولاتی نظیر چت جیپیتی نیاز دارد. در هر صورت، باید این واقعیت را پذیرفت که تا زمانی که حبابها وجود دارند – حتی حبابهایی که دولت پشتشان است – سرکوبها هم وجود خواهند داشت.