کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
ایران در صنعت درمان و سلامت چه نیازهایی دارد که کشور را به واردات وابسته میکند و اگر واردات به هر علتی مختل شود، فقدانش بحران میآفریند؟ پاسخ این است: تقریبا همه چیز! شاید کنشگران کسبوکارهای نوآور در هر عرصهای گواهی دهند که نوآوران سلامت در پنج سال اخیر رشد شگرفی داشتهاند و در عصر کرونا به متن جامعه رفتند و چنین هم هست. ولی هنوز بسیاری از نیازهای پایهای و زیربنایی سلامت کشور بهویژه در حوزه تولید وابسته است، ناشناخته است، خالی است و اقبال چندانی ندارد.
امیرحسین زیاری، مدیرعامل کارخانه نوآوری بیوتکس و دانشآموخته دانشگاه شریف که در زمینه بیومواد مطالعات مفصلی دارد، میگوید بیشتر کسانی که دست به نوآوری بنیادی در سلامت میزنند، سابقهداران سلامت هستند، نه دانشآموختگان جدید. ولی حمایت از یک ایده خوب و تیم قوی، حاشیه سود استثنایی برای گردانندگانش، سرمایهگذارانش و سلامت کلان کشور به ارمغان میآورد. چراکه نمونههای جهانی آن جلو چشممان هستند.
درباره کارخانه نوآوری بیوتکس بگویید. چگونه برای کسبوکارهای نوآور سلامت تسهیلگری میکنید؟ شرکتها چگونه از شبکه ارتباطی شما سود میبرند و اساسا تفاوت کارخانه نوآوری با شتابدهنده چیست؟
در اکوسیستم نوآوری به طور معمول پایینترین رده استارتاپها هستند، سپس استارتاپ استودیوها و بعد شتابدهندهها. پس از آن مراکز نوآوریاند که استارتاپها، شتابدهندهها، شرکتهای دانشبنیان و نوآور را در بر میگیرند. سپس کارخانه نوآوری و در نهایت پارکهای علموفناوری قرار دارند. هر یک از آنها با پارامترهایی مانند خدمات، متراژ و چند استاندارد دیگر تعریف میشوند.
بیوتکس در بسیاری از پارامترها در تعریف مرکز نوآوری میگنجد، ولی از آنجا که هزار متر مربع کلینروم داریم که در دو خط مختلف، تولید ماده اولیه داروی سرطان و تولید تجهیزات پزشکی در آن انجام میشود، کارکرد کارخانه را هم داریم. بیشتر 15 شرکت مستقر در بیوتکس، شرکتهای دانشبنیان و نوآور حوزه سلامت هستند. چنین مراکزی برای کمک به اقتصاد دانشبنیان و اکوسیستم نوآوری کشور شکل میگیرند. بیوتکس هم از بهار 99 آغاز به کار کرد و در زمستان 99 واحدها تکمیل و شرکتها به طور کامل مستقر شدند. در اینجا خود شرکتهای حاضر از همکاری با یکدیگر سود میبرند. مثلا یکی نیاز به آزمایشگاه دارد و دیگری زیرساخت ارتباطی میخواهد و به هم کمک میکنند. به ما هم مراجعات زیادی میشود که تیمها نیاز به فضا ندارند ولی برای ارتباط با نهادهایی مانند ستاد زیستفناوری معاونت علمی ریاست جمهوری و صندوق سرمایهگذاری شریف بدون تشریفات خاصی آنها را کمک میکنیم و بعضا منجر به سرمایهگذاری و حمایت از سوی آنها شده است.
دو محصول تولیدی شرکتها در بیوتکس چه محصولاتی و در چه مرحلهای از تولید هستند؟
بهتر است بگوییم مراحل تولید را طی میکنند. یکی از محصولات ماده اولیه داروی سرطان است که تولید در حجم کم با ارزش زیاد دارد. اکنون صددرصد این ماده به کشور وارد میشود و مثلا حدود یک کیلوگرم آن برای یک سال کشور کافی است، ولی ارزبری بسیار زیادی دارد.
محصول دیگر یک تیغ مخصوص لاپاراسکوپی برای ایجاد شکاف کوچک برای جراحیهای کمتهاجمی قلبی عروقی است که اکنون صددرصد نیاز کشور به این محصول با واردات تأمین میشود. هر دو شرکت نوپا و در مرحله اخذ مجوز هستند. شرکتهای دیگر مستقر در بیوتکس هم بعضا در جای دیگری خط تولید دارند و کیت تشخیص کرونا و مواد ضدعفونیکننده بیمارستانی تولید میکنند و در اینجا فرمولاسیون و تحقیق و توسعه انجام میدهند.
برخی از شرکتهای دانشبنیان سلامت تولیدکننده یک محصول نوآور فیزیکی هستند و شما هم در آغاز صحبت اشاره مستقیمی به آن داشتید. بیشتر این شرکتها نوپا هستند و تولید هم قصه مفصلی دارد. مشکلات ابتدای کار آنها چیست و چگونه حمایت میشوند؟
هزینههای زیرساختی در نوآوری سلامت خیلی بالاست و نیاز به تجهیزات آزمایشگاهی پیشرفته و زیرساخت تولید دارند. خوشبختانه برای تسهیل این امور شتابدهندههایی مانند فنیاخته، سنتز، پرسیسژن، نانو الوند و تعدادی دیگر شکل گرفتهاند ولی به دلیل هزینهها، شتابدهندهها هم تحت فشار هستند. چون برای تجهیز، خرید دستگاه، ایجاد کلینروم و زیرساختهای دیگر دهها میلیارد هزینه میکنند.
ایدههای نوآور برای راهاندازی کسبوکار خود باید به آنها مراجعه کنند، زیرا در حوزه سلامت بدون حمایت نمیتوان کار زیادی کرد. نقش دانش در سلامت بسیار پررنگ است و اگر ایده و تیم قوی باشد، شتابدهنده از آنها حمایت میکند. مسئله دیگر دیربازدهی در نوآوری سلامت است. زیرا مطالعات آزمایشگاهی و اخذ مجوز فرایندی طولانی دارد چون با سلامت انسان گره خورده است.
دستکم دو سه سال طول میکشد که مطالعه به محصول برسد و مدت بیشتری نیاز است تا سودده شود. با اینهمه یک ایده خوب اگر حمایت شود، حاشیه سود بالایی خواهد داشت. گاهی یک ماده اولیه دارویی دهها میلیارد ارزش دارد ولی هزینه تولید آن یکدهم ارزش نهایی است و این یعنی حاشیه سود 90 درصدی برای تولیدکننده. در مراحل بالاتر راهاندازی خط تولید نیاز به حمایتهای بزرگتری دارد و ویسیها در این سطح کلان سرمایهگذاری نمیکنند. قاعدتا در اینجا صندوقها و بانکها باید ورود کنند.
با تعامل و تجربهای که دارید، ایدههای تحولآفرین، ثروتآفرین و ماندگار در نوآوری سلامت چه هستند؟
در سلامت نیازها و مشکلات کشور بسیارند و غالبا در حوزه تولید هستند. اگر بخواهم چند مثال بزنم، پن انسولین صددرصد وارداتی و یکی از نیازهایی است که باعث شده تأمین انسولین کشور پرچالش شود. وگرنه مشکل در تأمین داروی انسولین نیست و تولید آن علاوه بر ارزش انسانی، سود خوبی خواهد داشت. مثال دیگر انواع واکسنها به جز کروناست. واکسن آنفلوانزا وارداتی است و تا دو سه سال پیش برای تأمین نیاز جامعه مشکل داشتیم. لولههای خونگیری خلأ یک نیاز اساسی و وارداتی است که غالبا از سرنگ به جای آن استفاده میشود.
در حوزه مادههای مؤثره دارویی یا API که محصولاتی استراتژیک هستند، بهشدت واردکنندهایم و اگر محصول به کشور نرسد، با بحران مواجه خواهیم شد. اگر دقیق در یادم باشد، آمارهای رسمی میگویند که 70 درصد مواد اولیه دارو وارداتی است، ولی فعالان صنعت دارو میگویند که این میزان بیش از 90 درصد است و ارزبری بزرگی دارد. واردات آنها حتی با ارز دولتی نزدیک به ده برابر تولید هزینه دارد. تولید کیتهای تشخیصی مانند تشخیص سرطان چنانچه به دانش آن دست پیدا کنیم، تحول شگرفی در نوآوری سلامت است. اگر زیرساختیتر بگویم، در تجهیزات آزمایشگاههای صنعتی سلامت هم مشکل داریم. درصد بالایی از تجهیزات مطالعاتی شرکتها وارداتی است. مجموعههای دانشبنیان بعضا این تجهیزات را برای آزمایشهای خودشان و نه به صورت انبوه میسازند، زیرا خرید آن بسیار گران است.
از سوی نهادهای متولی هم برای تحقق این نیازها حرکتی شده است؟
بله. در این چند سال ستاد زیستفناوری معاونت علمی رایزنیهای زیادی کرده، اسناد بالادستی بسیاری درآورده و نیازسنجی کرده است. یکی از ایدههای کلانی که آنان دنبال میکنند، موضوع بسیار مهم امنیت غذایی است. هیچ حوزهای حتی دارو به اندازه غذا اهمیت ندارد. ما سالهاست هنوز نتوانستیم موضوعی مانند دانه مرغ را حل کنیم و اگر روزی واردات آن قطع شود، در کشور بحران ایجاد میکند. امنیت غذایی یک موضوع کاملا امنیتی است.
در این مدت رصد کسبوکارهای نوآور سلامت جهان نشان داد که سرمایهگذاریها چند میلیون دلاری است و گاهی میزان جذب سرمایه یک استارتاپ به اندازه بودجه سالانه نظام سلامت یک کشور است. این نشان میدهد که آنها به بازارهای جهانی فکر میکنند. از دید شما کسبوکارهای سلامت ایران و سرمایهگذاران آنها کدام بازارها را باید هدف قرار دهند و مشکل ما برای بزرگ کردن بازار دستاوردهای نوآورانه چیست؟
در تکمیل صحبت شما بگویم که در صنایع داروسازی و کاری که مثلا فایزر میکند هزینه تحقیق و توسعه از GDP یک سال ایران ممکن است بیشتر شود. ما در حوزه سلامت بهراحتی میتوانیم منطقه را پوشش دهیم. ترکیه یک نمونه خوب است. زیرا هیچ ماده اولیهای تولید نمیکند و کلا خط تولید محصول نهایی دارد. پس استقبال میکند که ماده اولیه برای صنعت سلامت و دارو را بگیرد و محصول نهایی تحویل دهد. ما محصولاتی داریم که لایسنس دارند و از محصول شرکت اصلی باکیفیتتر هستند. ولی مشکل اینجاست که مثلا در علوم بسیار پایهای مانند سلول مشکل داریم. تیمهایی که بتوانند یک سلول پایدار با بازدهی بالا تولید کنند، بسیار کم هستند.
مجموعههای فناورانه مانند سیناژن یک شرکت اروپایی با نیروهای علمی مستقر دارند که در آنجا سلول را کشت میدهند و برای محصولات تولیدی به کشور میآورند. یا هامر دارو از کشورهایی مانند روسیه سلول را میخرد. ولی پس از این مرحله دوباره برای صنعتیسازی بهینه محصول و هزینههای بالای آن مشکل داریم. سرمایهگذاریها در ایران غالبا روی محصول نهایی است که دانش بالا و خاصی نمیخواهد، زودبازدهتر است، پیچیدگی چندانی ندارد و با توجه به سوبسیدهای خوبی که وجود دارد، این سرمایهگذاری برایشان میصرفد. ما در بانکها سرمایه انباشتهای داریم که به حوزه تولید وارد نمیشود. نیاز به تسهیلگرانی داریم که بتوانند این مشکل را حل کنند. در مجلس یک بار فراکسیون دانشبنیان شکل گرفت که با قدرت قانونی خود بانکها را بیاورد و پروژهها را برایشان تعریف کند ولی باز هم نشد. یا بانکها تضامین سختی میخواهند یا ریسک بالایی برای فناوری ایجاد میشود.