کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
کسبوکارها و کارآفرینان اقتصاد دیجیتال کشور بهشدت زیر ضرب قرار گرفتهاند. در روزگاری که بسیاری از مردم بحق بهدنبال تغییر و اصلاح امور و مطالبه یک زندگی باکیفیتتر مبتنی بر حقوق برحق خود هستند، جبههای گشوده شده علیه کسبوکارهای آنلاین ایران به اتهام همدستی با حاکمیت برای تنگتر کردن دایره آزادیهای مشروع اجتماعی-سیاسی شهروندان.
واقعیت ماجرا و خلاصه یکجملهای همه این حواشی را میتوان یک عصبانیت ناشی از شرایط جامعه علیه هر کسی که در نظم فعلی کشور مسئولیتی پذیرفته، دانست. فارغ از اینکه آنها که در دنیای کسبوکار آنلاین تلاش کردهاند خدمات بهتر و باکیفیتتری نسبت به رویههای گذشته به مردم ارائه دهند، چقدر چه از نظر اعتقادی و چه از نظر رویکردی با آنچه حاکمیت در پی آن است، همراهی دارند یا موافقاند، نمیتوان منکر این شد که این اکوسیستم نوآور، یکی از دستاوردهای جوانان و نسلی است که از قضا خود این روزها بیشترین مطالبهگری و اعتراض را مطرح میکند.
اما نباید از برخی خطاهای شناختی و اقدامات این زیستبوم در مواجهه و در رابطه با حاکمیت هم غافل ماند و همه تقصیر را گردن برخی کاربران مغرض فضای مجازی یا کارمندان سابق و مهاجرتکرده این استارتاپها و کسبوکارها انداخت. واقعیت این است که اکوسیستم آنلاین کشور خطا زیاد کرده؛ از شکل و فرمت رابطه با حاکمیت گرفته تا تلاش برخی چهرهها و کسبوکارها در سالهای گذشته برای بهرهمندی حداکثری از رانت نزدیکشدن به دولت و سکوت در برابر برخی تصمیمات نادرستی که در دو، سه سال اخیر بهشدت این فضا را دولتی کرد.
متأسفانه معدودی از بنیانگذاران استارتاپهای موفق کشور و برخی ویسیها حتی تلاششان این بوده که با محافظهکاری و مصلحتاندیشی، چه از طریق فعالیتهای صنفی و چه ارتباطات خصوصی با دولتیها، صرفاً گلیم کسبوکار خود را از آب بیرون بکشند و چندان به این روزهای سخت و تلخ که حاکمیت و دولت بهشدت مورد نقد جامعه قرار میگیرد، فکر نکردند؛ روزهایی که نشان میدهد کسبوکارها هر چقدر هم نوآور و بهروز باشند، باز ممکن است از نزدیکی به ساختارهای قدرت، آن هم به شکلی که صرفاً منافع خود را محور این روابط بدانند و کاربران و دیگر کسبوکارها را نادیده بگیرند، آسیب ببینند؛ آنها که از هول حلیم در دیگ افتادند و در یک برهه خاص پای دولتیها را آنقدر به این فضا باز کردند که برخی از آنها خود را محق دانستند که حتی در خصوص چگونگی راهاندازی کسبوکار یا حوزههای مستعد نوآوری در کشور هم فرمان و دستور صادر کنند!
عارضه دولتیشدن اکوسیستم نوآوری کشور عارضهای فراتر از خشم و حملات این روزهاست و شاید این فرصتی باشد برای بازنگری در این رویکرد که شاید برای عدهای نان و منفعتی داشته باشد، اما برای اکثریت چیزی جز خسران باقی نخواهد گذاشت.
شاید همین حرکتهای انفرادی و بسندهکردن به منافع چند کسبوکار و برند محدود بوده که حالا باعث شده خطاها به نام همه نوشته شود و آن وحدت و یکدستی مورد نیاز برای دفاع از حقانیت این زیستبوم در بین اعضای آن دیده نشود. از حمله به سرآوا تا تلاشها برای تحریم دیجیکالا، خط اصلی حمله چیزی نیست جز عصبانیت از عملکرد دولت در دیگر عرصهها.
آنها هم که به هر دلیلی در این سالها ارتباط و مراودهای به اختیار یا به اجبار با دولت داشتهاند، از ترکشهای این خشم فزاینده مصون نمیمانند. البته این مایه تأسف است، اما شاید وقت آن رسیده باشد که با محور قرار دادن منافع و حقانیت کلیت این زیستبوم از راهبردهای دیگری برای مراوده با حاکمیت صحبت کرد.
باید خطاهای مختلف اکوسیستم استارتاپی در سالهای گذشته را جبران و برای بازطراحی این فضا چارهای اساسی اندیشید. نه در دام برنامهها و آمال دولتیها برای این فضا افتاد و نه به جان یکدیگر بیفتیم و در پی حذفکردن آنها باشیم که این روزها زیر آماج حملات قرار گرفتهاند. مهمترین خطاهایی را هم که مقصر آنها فعالان خود این زیستبوم هستند، میتوان چنین برشمرد:
فارغ از خطاهای مصداقی در سالهای گذشته در اکوسیستم چند خطای راهبردی انجام شده؛ خطاهایی که شاید از یک اکوسیستم نوپا و کمتجربه پذیرفتنی باشد، اما از بد حادثه شرایطی پیش آمده که آن خطاها حالا میتوانند کشنده باشند.
با بسیاری از بحرانها و مسائل اکوسیستم بهعنوان مسئلهها و پدیدههای روابط عمومی برخورد شده است.
امکان نقد و گفتوگو و تحلیل را از خودمان دریغ کردهایم.
به عدد و رقمدادن و کارهای مارکتینگیکردن بسنده شده است.
به فالوئر و اینفلوئنسری چسبیدیم، نه جریانسازی رسانهای.
رسانه را تقلیل دادیم به جایی برای گزارشهای کسبوکاری.
کل اکوسیستم را به یک یا دو نام گره زدیم… حالا زدن و نابود کردن آن یکی، دو برند به معنای نابودی کل این اکوسیستم میتواند باشد.
کسبوکارهای خردی را که از فضای شکلگرفته آنلاین به اشتغال و معیشت جامعه کمک کردند، ندیدیم.