کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
۱
نمیدانم یادتان مانده یا نه، اما چند ماه پیش برایتان تعریف کردم که سردبیرجان را بالای برج ایفل دیدم؛ البته خواب اما وصفالعیش نصفالعیش. به هر حال الان من هم میتوانم پیش در و همسایه کلاسی بگذارم و قپیای بگذارم که بله، ما هم اهل بخیهایم و فرانسه رفتهایم و پاریس دیدهایم و ایفل نشسته. حالا برای چه یاد آن خواب کذا افتادم؟ برای اینکه چند شب قبل باز هم خواب دیدم…
۲
ایندفعه توی خوابم رفته بودم کیِف. از بخت خوشم ایندفعه از سردبیر هم خبری نبود و معلوم بود که هنوز روی برج ایفل مانده است. خلاصه داشتم برای خودم سیر آفاق و انفسی میکردم و با خانمها و آقایان کیِفی خوش و بش و چاقسلامتی میکردم که یکهو همه چیز به هم ریخت و همه آن عزیزان دل و نازنینان گل از سطح خیابان محو شدند و من ماندم و یک دسته تانک روسی. حالا بیا و از خواب بیدار شو؛ مگر میشد؟
۳
نمیدانم آن شب چطور از خواب بیدار شدم و خودم را از دست فوج چشمقرمز نجات دادم، اما حالا که خبر «عملیات نظامی ویژه روسها» در خاک اوکراین جدی شده و دیگر از خواب خبری نیست، واقعاً خوشحالم که هیچوقت پولم آنقدر زیاد نبود که به مسافرت بیش از ۲۰۰ کیلومتر فکر کنم. خب شما فکر کنید من با این بخت و اقبالم اگر پول هم داشتم، همان شب «عملیات ویژه» وسط یکی از مراکز فرهنگی کیِف در حال مخزنی… ببخشید، در حال رایزنی بودم و تا از عوالم هپروت خارج بشوم، با تانک از رویم رد میشدند.
۴
حالا با این اتفاقات راستش را بخواهید دیگر حتی جرئت نمیکنم با «گوگلارث» مسافرت کنم. البته نه به خاطر اینکه سرعت اینترنتمان اینقدر ضعیف شده باشد که خود گوگل هم باز نشود، چه رسد به گوگلارث. نخیر؛ بحمد الله هنوز آقایان به اندازه یک سوراخ کلید، سوراخها را باز گذاشتهاند و به شکل کامل صیانتمان نکردهاند. میترسم چون آدم عاقل باید بترسد.
۵
راستش هر چه فکر میکنم میبینم جسارت و شجاعت و گولاخبازی و ماجراجویی خیلی کار عاقلانهای نیست. بدتر از آن جو دادنِ رفیق است. بله، همین رفیقهایی که مدام به آقای زلینسکی میگفتند: تو برو جلو ما پشتتیم. حالا آن رفیقها پشت تپههای آبادنشده نشستهاند و دارند به ریش اوکراین میخندند. حالا اوکراین که از دست رفت، هالک ایرانی را چه کنیم؟
۶
ولی کاش یکی مرام به خرج میداد و این بچه را از دست این غولبیابانی یانکی نجات میداد. آخر آنها پوریای ولی و آقا تختی ندارند که ملاحظه غریبی آدم را بکنند. یکهو سلام نکرده، میزنند تخت سینه آدم و آدم را مورد عملیات ویژه قرار میدهند. آنوقت چند ده میلیون آدم که تا دیروز عکسهایت را به صورت فرتافرت استوری میکردند، زیر بغلت باد میدادند و همه میگفتند: «وقتی تو هستی، هالک گنده کیه؟» میریزند توی صفحهات و کامنتهایی برای مسخرهکردنت میگذارند که به عقل وودی آلن و جیمکری و عبید زاکانی هم نمیرسد.
۷
با صحبت دوستان خود شیر نشو
در تیررس دشمن بیپیر نشو
بگذر ز حوائج هواخواهانت
با باد رفیقهات جوگیر نشو