کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
فرهنگ به معنای روش حل مسئله موضوع پیچیدهای است و وقتی از مردمی بافرهنگ میگوییم، منظورمان مردمی است که توانایی حل مسئله را دارند. اغلب از رسانهها بهعنوان دروازهای یاد میشود که میتوانند فرهنگ را به مردم منتقل کنند. این یعنی رسانهها میتوانند به مردم در آموزش روشهای مناسب حل مسئله کمک کنند.
فناوری و مهارت یکی از مظاهر فرهنگ هستند که یادگیری آنها بهعنوان ابزاری برای بهبود شیوه زندگی اهمیت زیادی دارد. برخی فناوریها خودشان میتوانند راههایی برای آموزش بهتر ایجاد کنند و از طرف دیگر اگر فرهنگ استفاده از آنها بهدرستی به کاربرانش منتقل نشده باشد، میتوانند مانعی بر سر راه آموزش و یادگیری درست باشند.
متأسفانه بیشتر زمان ما صرف آموزشهای اشتباه میشود؛ آموزشهایی که از طریق شبهرسانههایی که ادعای دانایی دارند، تولید و منتشر میشوند. با تأسف فراوان اغلب، کسانی گرفتار این شبهرسانهها میشوند که بهدنبال منابع در دسترس و با زبان ساده میگردند. در حالی که یافتن منبع مناسب، خود به صرف زمان مناسب نیاز دارد.
از آنجایی که به یاری رسانهها، مردم بیشتر در معرض آگاهی درباره پدیدههای جدید قرار میگیرند و از آنجایی که همه ما شیفته داستانهایی درباره یکشبه پولدار شدن هستیم، تمایل زیادی به یادگیری فرصتهای سرمایهگذاری وجود دارد. از آن طرف هم تولیدکنندگان منابع آموزشی بیکار نمینشینند و با سرعت بالا بهدنبال تولید محتواهایی هستند که بهسادگی و با جذابیت بیشترین مخاطبان را جلب کنند.
مردم هم که حوصله خواندن متنهای سنگین را ندارند، معمولاً گرفتار محتواهایی میشوند که در خوشبینانهترین حالت فقط با هدف جذب بیشترین مخاطب، عجولانه و بدون برنامهریزی تولید شدهاند، اما بیشتر از آنکه دانشی بیفزایند، خردهدانش منتقل میکنند.
در این وضعیت و سردرگمی نیاز داریم رسانههایی که تعداد بیشتری از مردم به آنها اعتماد دارند، مخاطبش هستند و بیش از همه در دسترس هستند، حرکتی کنند و برای بهبود وضعیت آموزشِ موضوعاتی که مرم تشنه یاد گرفتنش هستند، کاری بکنند.
با وجودی که صداوسیما بهعنوان تلویزیون رسمی ایران به دلایل مختلف طی این سالها در جلب اعتماد مردم ناموفق بوده و بخش زیادی از مخاطبانش را از دست داده، ولی هنوز هم در دسترسترین و پرمخاطبترین رسانه محسوب میشود که میتواند تأثیر زیادی در آگاهیبخشی به مردم داشته باشد.
هنوز هم اگر سریال یا برنامهای جذاب در صداوسیما تولید شود، میتواند مخاطب خود را جذب کند و حتی آنهایی که سالهاست شبکههای تلویزیونی جایی در خانهشان ندارد، از طریق ابزارهای دیگر آن را دنبال میکنند. خیلی حیف است که از چنین ظرفیتی برای تولید برنامههایی با پتانسیل مخاطب بالا برای یادگیری مردم استفاده نکنیم.
در روزهایی که مردم تشنه این هستند که درباره پدیدههای جدیدی همچون رمزارزها، انافتی و متاورس بدانند، چرا رادیو و تلویزیون خود را از این عرصه کنار کشیدهاند و فضا را به دست کانالهایی دادهاند که با کمترین هزینه بیشترین مخاطب را دارند؟ شاید بگوییم با وجود صفحات اینستاگرامی و کانالهای تلگرامی و یوتیوبی دیگر چه لزومی دارد تلویزیون برنامهای تهیه کند؟
به این خاطر که تلویزیون هنوز هم دسترسی خوبی به منابع قابل اعتماد دارد. میتواند کارشناسان حرفهای و منصف را دور هم جمع کند و با امکاناتی که در اختیار دارد، برنامههای حرفهای و مخاطبداری بسازد.
گرچه ما شاهد این بودیم که رادیو و تلویزیون در موضوعات روز دنیا بااحتیاط و محافظهکاری رفتار کرده و گرچه میدانیم که بخش زیادی از محتوای آن فروخته شده، اما هنوز هم امیدواریم که این رسانه پرقدرت بتواند با تولید برنامههای روشنگر نقشی در فرهنگسازی در حوزه فناوری داشته باشد.
امسال شبکه ۵ سیما برنامه «رمز و ارز» را با موضوع اختصاصی رمزارزها تولید و پخش کرد که بخشی از کارشناسان آن از میان کسانی انتخاب شده بودند که دستی بر آتش دارند و درباره موضوع منصفانه صحبت میکنند.
روزی که شنیدم چنین برنامهای در حال تهیه است، خیلی تعجب کردم و بیشتر روزی که اولین قسمت آن پخش شد. انتظار نداشتم صداوسیما چنین برنامهای با چنین اظهارنظرهایی که گاهی واقعاً تند بودند، پخش کند و این بیشتر امیدوارم کرد که اگر کسانی برای آموزش این حوزه به مردم دل بسوزانند، میتوان محافظهکاری را کنار گذاشت و کاری کرد.