کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
اولین باری که اسم «جاباما» را شنیدم، به تمام وقتهایی فکر کردم که میخواستم به سفر بروم. حداقل درباره خودم میتوانم بگویم اولین چیزی که در این مواقع به آن فکر میکنم، جاست! حتی وقتی قرار است با جمعی به سفر بروم و هرکس سعی میکند مقدمات چیزی را فراهم کند، اولین چیزی که میگویم این است: «جا رو چه کار کنیم؟» «جاباما» با انتخاب اسم هوشمندانهاش مرا به یاد دغدغه اصلیام به وقت مسافرت انداخته بود و جوابش را هم با اطمینان داده بود: «جاباما».
«جاباما» به وقت تبلیغات، بهخصوص تبلیغات محیطی، در میان جمع دوستانهای که قصد سفر دارند، نشسته است. جاباماییها در این جمع به یکی میگویند برود چای آتشی درست کند، به یکی دیگر میگویند برود سراغ درستکردن کباب ترش و وقتی چشم نگران آدمی مثل من را میبینند، میگویند: «نگران نباش، «جاباما».
راستش وقتی پویش بسیار موفق «بود و نبود» اسنپ بالا آمد و درخشید، نمیتوانستم این احتمال را از سرم پاک کنم که در نهانیترین جای ذهن ایدهپردازان آن، تبلیغات جاباما به مبل تکیه داده و با همان نگاه اطمینانبخش چشمک میزند. «جاباما» روی بیلبوردهای شهر با ادبیات متفاوتی تبلیغ میکند؛ پیامهایی که بخش اولش وزن و معنای ضربالمثل «از شیرمرغ تا جان آدمیزاد» را تداعی میکند و بخش دوم آن نام خودش را یادآوری میکند: «جا با ما جوره».
انگار جاباما فهمیده که در جمع دوستان زیاد شدهاند آدمهایی که برای مخاطب اینستاگرام سفر میروند و در سفر هم به چشم و همچشمی افتاده و میگویند نه من خانه روستایی نمیآیم، میخواهم مثل فلانی بروم کلبه مثلثی یا عکسهای کنار کلبهّهای ساحلی بهتر است و … . جاباما اما با صبوری میگوید: «خیالت راحت! از ویلای استخردار تا بومگردی، از کلبه جنگی تا ویلای ساحلی، از کلبه مثلثی تا خونه روستایی با ما جوره! بهونه نیار! بار سفر رو ببند.»