کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
«داوری» یکی از روشهای جایگزین حلوفصل اختلافات حقوقی توسط دادگاههاست که با عنوان ADR (Alternative Dispute Resolution) شناخته میشود. سازمانهای مختلفی در دنیا تأسیس شدند تا بهصورت نظاممند از طریق فرایند «داوری»، اختلافات میان طرفین یک رابطه حقوقی را حلوفصل کنند و کنوانسیونهای بینالمللی متعددی نیز در این زمینه توسط دولتها به تصویب رسیدهاند. پایه و اساس داوری مبتنی بر توافق است.
طرفین یک رابطه قراردادی، با یکدیگر توافق میکنند تا در صورت بروز اختلافات ناشی از همان رابطه حقوقی، موضوع اختلاف را به یک سازمان داوری یا یک شخص دارای صلاحیتها و دانش حقوقی مورد نیاز ارجاع دهند.
حتی در مواقعی که سازمانهای داوری مانند مرکز داوری اتاق بازرگانی ایران، داور هستند نیز فرایند رسیدگی توسط افرادی که صلاحیت لازم را برای داوری دارند، انجام میگیرد. طبیعی است این شیوه حلوفصل اختلافات تابع انواعی از قوانین، قواعد، مقررات و رویههاست.
امروزه «داوری» نیز متأثر از مجموعهای از تحولات فناوری است. از جمله این فناوریها، بلاکچین و رواج انواع قراردادهای هوشمند مبتنی بر آن است که با خاصیت غیرمتمرکز بودن و بهکارگیری فناوری دفترکل توزیعشده میتواند در ابعاد مختلف بر امر داوری تأثیر بگذارد. در این یادداشت قصد داریم بهصورت خلاصه، برخی چالشهای داوری مبتنی بر بلاکچین را مرور کنیم.
یکی از مسائل داوری از طریق قراردادهای هوشمند بر بستر بلاکچین آن است که طرفین قرارداد را از مزایای شرکت در جلسات رسیدگی و استماع شفاهی دعوا محروم میکند. این در حالی است که گاهی اوقات عدالت قضایی ایجاب میکند که داور یا قاضی، از میان گفتوگوها و دفاعیات طرفین پرونده، درستی ادعاهای آنها را راستیآزمایی کند.
ممکن است گفته شود ویژگی قراردادهای هوشمند آن است که در صورت تحقق پیششرطهای مشخصی، طبق کدهای تعریفشده، نتیجهای که طرفین در روز انعقاد قرارداد خواسته بودند، محقق میشود، اما میدانیم که قراردادهای هوشمند هم عموماً توسط متخصصان فنی توسعه داده میشوند و بدون نقص نیستند. همچنین ممکن است فرضهای مختلف یک همکاری را بهخوبی پیشبینی نکرده باشند. این در حالی است که یکی از کارکردهای اصلی سازوکارهای حلوفصل اختلافات دقیقاً تعیین تکلیف همین موارد است.
در عین حال این استدلال که داوریهای مبتنی بر بلاکچین و قراردادهای هوشمند، با حذف واسطههایی مانند داوران یا سازمانهای داوری یا حتی نهادهای دولتی مانند ادارات اجرای احکام دادگاهها برای اجرای آرای داوری، مانع بروز خطاهای انسانی میشوند نیز ادعایی است که نمیتواند نقش داوران متخصص را در رسیدگیهای حقوقی و حلوفصل اختلافات قراردادی انکار کند.
همچنین میدانیم که خطاهای انسانی در تدوین قراردادهای هوشمند و نیز در تصمیمگیری داوران در فرایند خودکار رسیدگی به اختلافات برآمده از این قراردادها هم اجتنابناپذیر هستند.
چالش دیگر داوریهای مبتنی بر قراردادهای هوشمند بر بستر بلاکچین، موضوع اجرای رأی داوری در نظامهای حقوقی مختلف است. کنوانسیون نیویورک درباره شناسایی و اجرای احکام داوری خارجی ۱۹۵۸، کتبیبودن موافقتنامه داوری و امضای آن توسط طرفین را یکی از شرایط کلیدی به رسمیت شناختن موافقتنامه داوری توسط دولتهای عضو میداند.
حال آیا امضای قراردادهای هوشمند را میتوان در حکم امضای کتبی موافقتنامه داوری دانست؟ همچنین از مواد مختلف کنوانسیون میتوان لزوم کتبیبودن حکم داوری را نیز استنباط کرد. ممکن است گفته شود که در داوریهای مبتنی بر بلاکچین حکم از طریق رمزارزهای محکومعلیه بهصورت خودکار اجرا میشود و نیازی به شناسایی و به رسمیت شناختن آرای داوری توسط دولتها نیست، اما در فرضی که این مبالغ کافی نباشد یا لازم باشد تا از طریق سایر اموال و دارایی محکومعلیه حکم اجرا شود یا حکم چیزی ورای پرداخت مبالغی باشد، چگونه میتوان دولتهای ملحقشده به کنوانسیون را قانع کرد که این آرا را علیه بازنده فرایند داوری اجرا کنند؟
موضوع دیگر در داوریهای مبتنی بر بلاکچین، ذخیرهسازی اطلاعات اختلاف و دعوا در بلاکچین است و خاصیت تغییرناپذیری و رمزنگاری این فناوری سبب میشود سابقه اختلاف همواره باقی بماند و حق طرفین دعوا در فراموشی موضوع اختلاف (Right to be Forgotten) که امری پذیرفتهشده در داوری است، نادیده گرفته میشود. هرچند ممکن است طرفداران داوریهای مبتنی بر بلاکچین، این امر را نقطه قوت بهکارگیری فناوری در فرایند داوری بدانند.
بنابراین هرچند تلاش میشود تا زمینههای بهکارگیری فناوری بلاکچین برای توسعه داوری و حلوفصل بلاواسطه اختلافات تشریح شود، اما علاوه بر مشکلات مرتبط با نحوه شناسایی و اجرای آرای داوری صادره، موضوعات دیگری مانند قانون شکلی و ماهوی حاکم بر اختلاف، بحثهای مرتبط با صلاحیت، تعیین داوران، جرح داور و تشریفات آن، اختیارات داور، ورود اشخاص ثالث به داوری، سازش، مقر داوری، اعتراض به رأی داور، بطلان رأی داور و مانند آن نیز وجود دارد که به نظر میرسد سازوکار آن هنوز بهدرستی اندیشیده نشده است.
البته از زمان ظهور داوریهای مبتنی بر بلاکچین در قراردادهای هوشمند، سعی شده که برای برخی چالشها، راهکارهایی ارائه شود، بهعنوان مثال در خصوص چالش نحوه انتخاب داوران، در حال حاضر پلتفرمهای ارائهدهنده خدمات داوری مبتنی بر بلاکچین، روشهای مختلفی برای انتخاب داوران دارند.
در برخی از آنها هر کدام از کاربران میتوانند طبق شرایطی که پلتفرم مشخص کرده، داور باشند. البته این نحوه انتخاب داور، پرسشهای جدی درباره صلاحیتهای علمی و تجربی داوران مطرح میکند. علاوه بر این لزوم استقلال و بیطرفی داور نیز در داوریهای مبتنی بر بلاکچین که داوران سعی میکنند رأی داوری آنان در راستای رأی اکثریت داوران باشد، محل تردید قرار میگیرد.
در نهایت به نظر میرسد بسیاری از ابعاد داوری مبتنی بر بلاکچین و قراردادهای هوشمند همچنان مورد بحث و بررسی قرار نگرفته و چالشها و بعضاً خلأهای مختلفی وجود دارد. گاهی اوقات حلوفصل اختلاف بهوجودآمده، مستلزم انتخاب بین دو گزینه مشخص است که هیچ پیچیدگی خاصی ندارد.
مانند اینکه اگر کالا به دست خریدار رسید و کد مربوطه فعال شد، مبلغ ثمن معامله، بهصورت خودکار به حساب فروشنده واریز میشود. اما در پروندههایی که موضوع اختلاف بسیار پیچیده و دارای فروض مختلفی است، هنوز مشخص نیست داورانی که به قواعد حقوقی؛ اعم از قواعد مسئولیت قراردادی یا قهری یا مقررات حملونقل یا تجارت بینالمللی اشراف ندارند، چگونه قرار است این اختلافات را حلوفصل کنند؛ بنابراین با توجه به اهمیت حفاظت و حمایت از حقوق اشخاص حقیقی و حقوقی مختلف، میتوان پیشبینی کرد که نظامهای حقوقی گوناگون در مقابل چنین سازوکارهای نوین و نقاط خلاء آنها، موضع تأمل و احتیاط اتخاذ خواهند کرد.