کارنگ، رسانه اقتصاد نوآوری ایران
رسانه اقتصاد نوآوری ایران

شب‌نوشته‌های یک بچه‌نوآور! / حسنی و باباش، تره و تخمش

نور به قبرش بباره اون کسی که گفته بود «تره به تخمش می‌ره، حسنی به باباش.» هرچه بیشتر می‌گردم و به قولی «سیر آفاق و انفس» می‌کنم، بیشتر با آن گوینده ناشناس همراه می‌شوم که انگار یک چیزهایی قرار هست همچنان یک‌جورایی که بوده‌اند بمانند؛ و به هر حال گویا بنا هست اون حسنی همچنان به باباش بره، ما و شما هم هرچه زور می‌زنیم، سودی نداره.

شاهد ادعا درباره حسنی و باباش هم همین شتاب‌دهنده‌ها و مراکز رشد و خانه‌های نوآوری و کارآفرینی و فلان و بهمان هستند که هر کاری‌شون بکنی، عاقبت به همون باباهای خارجکی‌شون می‌برند. درست که فکرش را بکنی، مشکل تنها مشتی فریب‌خورده مثل این کامیار خودمون نیست که قیافه‌شون از دور داد می‌زنه چکاره هستند و هر کسی می‌پذیره باید بفرستدشون بروند و جاشون با آدم‌های انقلابی پر بشه. مشکل بزرگ و ریشه‌ای همین جاهای بی‌ریشه است که از هر طرف نگاه‌شون کنی مثل باباهاشون به درد ما نخورده و نخواهند خورد.

دیروز مانند یکی از رخدادهای بی‌نظیر قرن، جلسه گفت‌وگوی حسابی و پرباری با یک آدم نوآور داشتم که کسب‌وکار خودش را یک‌جایی اون طرف‌ها راه انداخته و چند تا از بچه‌ها هم بودند، به جز کامیار که اگر بود جلسه یک جور دیگری می‌شد. بگذریم که اون آدم ما را با همین جنگولک‌بازی‌‌هایی که کامیار و سامان و سمیرا در شبکه‌های اجتماعی درمی‌آورند پیدا کرده بود؛ و آمده بود ببیند چگونه می‌توانیم از راه دور برایش یک کارهایی انجام دهیم. می‌گفت تجربه خودم و چند گروه دیگر نشان داده بچه‌های اینجا خیلی کارها می‌توانند بکنند و البته که هزینه کمتری هم برای همکاری با آنها باید پرداخت شود؛ یک بازی برد-برد برای هر دو سوی ماجرا. اما گپ‌وگفت ما به جاهای دیگری در همین اکوسیستم هم کشید. از او درباره برخی آمارها و کارکرد شتاب‌دهنده‌های آن طرف پرسیدم، با شگفتی پرسید: «شما مگر از داخل خودمون آمار داری؟» بگذریم که همه آمارتان را دارند، ولی چه کسی، چه وقت، چند تا آمار درست و روشن از کار شتاب‌دهنده‌ها و مراکز مشابه داده؟ اصلاً روشن هست این همه هزینه و سرمایه در این چند سال چه کارکردی داشته؟ چند تا کسب‌وکار در این اکوسیستم درآمده که به‌راستی نوآور باشند و این سازمان‌های دولتی و خصولتی و خصوصی به‌درستی برای آنها کار کرده باشند؟ حالا دنبال چی هستی، می‌خوای مقایسه کنی؟

حرفی نداشتم، بله می‌خوام مقایسه کنم، دلم می‌خواد بدانم کامیارهای فریب‌خورده را که بفرستیم بروند، چقدر حال و روزمون بهتر می‌شه؟ یک چیزی قلقلکم می‌ده تا بدونم مشکل تنها از کامیارها هست یا این‌جاهایی که یک کسانی مانند بابای حسنی ساخته و پس انداخته‌اند، به درد ما که نخورده هیچ، حالا وبال گردن‌مون هم شده‌اند. روزگاری شده که شمار فروشنده‌ها از مشتری‌ها بیشتر شده، هیچ کس هم مردی نمی‌کنه به این مراکز نوآوری و شتاب‌دهی و سازمان‌های مسئول بگه شما که عکس‌های یادگاری‌تون را گرفتید و هر کدام برای خودتون یک سلبریتی شدید، یک‌بار روشن و شفاف آمار بدهید تا بدانیم حالا که کامیار فریب‌خورده و حسنی به باباش برده، آیا تره هم به تخمش رفته و از شما چیزی برای ما درمیاد؟

لینک کوتاه: https://karangweekly.ir/n3a5
نظر شما درباره موضوع

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.