کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
دولتها یک دغدغه مهم درباره ارز کشورشان دارند که آن از دست رفتن تسلط این ارز در کشورشان است که میتواند به بحران جدی اقتصادی و حتی شکست آن دولت و حاکمیت منجر شود و هر نیرویی که بخواهد ارز کشور را تضعیف کند، با ضربهای سهمگین پاسخ داده میشود.
از زاویه دید دولتها، رمزارزها بهعنوان برهمزنندگان نظم موجود ابزارهایی خطرناک هستند. شبیه سرکشانی هستند که نعرهکشان به جان ارز رایج و اقتصاد کشور افتادهاند و ریشه به تیشه آن دولت میزنند. این دغدغه، دغدغه اشتباهی نیست، اشتباه جایی است که تصور کنیم با اخطار و نامه و بخشنامه میتوانیم جلوی استفاده مردم از ابزارهایی که طعم شیرینش را چشیدهاند، بگیریم.
«کریستین لاگارد»، رئیس بانک مرکزی اروپا، دغدغه دولتها را بهخوبی نشان داد؛ جایی که درباره تهدیدها و فرصتهای بلاکچین و رمزارزها گفته بود: «ما نمیخواهیم سیستم را آنقدر تغییر دهیم که ثبات لازم را از دست بدهیم.»
این دغدغه را هر کس که دانش اندکی درباره اقتصاد داشته باشد، میتواند درک کند، اما مشکل اینجاست که راه ورود به آن قابل درک نیست؛ اینکه یک روز بانک مرکزی، بدون هیچ مبنای قانونی، پستی در سایت خود مبنی بر غیرقانونیبودن رمزارزها منتشر کند یا رئیسجمهور در جلسهای مقرر کند که از ورود استارتاپها به عرصههایی که اخلال در نظام اقتصادی، ارزی و پولی کشور ایجاد میکنند، جلوگیری شود.
به نظر میرسد دولت، وزارتخانههایش و قانونگذار بدون بررسی تمام جوانب این حوزه نوآورانه در حال دستوپا زدن برای حل معضل رمزارزها هستند.
از طرف دیگر اگر از سمت صرافیهای رمزارز در کشور به موضوع نگاه کنیم، این فعالان با قبول ریسکهای گوناگون که مهمترین آن موضوع صنعتی رگولهنشده است، در حال حرکت روی لبه نوآوری هستند. کسی از آینده افرادی که پا در این راه گذاشتهاند، خبر ندارد.
ممکن است در آینده به جرم اخلالگری در نظام اقتصادی دستگیر شوند یا مانند «کرنلیوس وندربیلت»، کارآفرین آمریکایی که بهوضوح در زمان خود با نقض قوانین ثروتی اندوخت، از آنها بهعنوان نمونههای موفق یاد شود.
وندربیلت که امروز بهعنوان یک نیکوکار شناخته میشود، در قرن هجدهم ثروت خود را از طریق ساخت راهآهن و با زیر پا گذاشتن قانون به دست آورد. او همان زمان که رویای گسترش امپراتوری راهآهن را در سر میپروراند، خبر داشت که برنامههایش قوانین را نقض میکنند.
داستان موفقیت وندربیلت ممکن بود با یک اشتباه کوچک او یا یک سختگیری قانونی به داستان شکستی تبدیل شود که امروز باید از آن درس میگرفتیم.
بین موفقیت نوآورانه با فراتر از قانون حرکتکردن و قانونشکنی برای ثروتمند شدن مرز باریکی است که صرافیهای رمزارز امروز ریسک آن را به جان خریدهاند. پیشبینی آینده و اینکه ما چطور به داستان این صرافیها نگاه میکنیم، روشن نیست، اما انتظاری که از قانونگذاران میرود انتظار روشنی است.
انتظار این است که با مشارکت همه فعالان این صنعت و با تحلیلهای درست بهترین تصمیم درباره ادامه فعالیتهای این صنعت گرفته شود.