آیا مرگ تدریجی توییتر را می‌توان با وقوع فجایعی مانند فروریختن پل بالتیمور سنجید؟

ایکس یا همان توییتر سابق، زمانی یک بستر مفید برای به اشتراک‌گذاری خبرهای فوری بود. اما آن دوران دیگر به سر آمده است. فروریختن پل بالیتمور این واقعیت را به خوبی نشان داد. اگر تراژدی‌ها و وقایع سال‌های گذشته را در کنار هم قرار دهید و مرور کنید و گفت‌وگوهای آنلاین در مورد آنها را بخوانید در نهایت به یک الگو دست پیدا می‌کنید.

کسانی که توهم تئوری توطئه دارند در مورد پل بالتیمور در ایکس پست‌هایی منتشر کردند و مدعی شدند که این اتفاق یک حمله عمدی بوده است. این افراد همان کسانی بودند که تیراندازی‌های دسته‌جمعی را «اتفاقات رد گم کنی» خواندند و حقایق اساسی کرونا را رد کردند. یکی از نامزدهای جمهوری‌خواه در فلوریدا سقوط پل بالتیمور را به طرف‌داران برابری، تنوع و شمول نسبت داد. به باور او دلیل این کار اظهارات نژادپرستانه برندون اسکات، شهردار بالتیمور، در مورد مهاجرت است که اظهارات تحقیرآمیز ترامپ را در مورد این شهر در سال ۲۰۱۹ و ارتباط ناآرامی‌های سال ۲۰۱۵ با رئیس‌جمهور اوباما یادآور می‌شدند.

در واقع از یک طرف تئوری پردازان توطئه برای فاجعه جلوه دادن سقوط پل بالتیمور در رقابت هستند و از طرف دیگر سایرین با حدس و گمان‌های جذاب و کلیپ‌هایی از منابع دیگر سعی می‌کنند در این بحث مشارکت کنند. مرز بین تئوری توطئه و پست‌هایی که صرفاً به‌خاطر میل به مشارکت تولید شده‌اند به‌سختی قابل تشخیص است. پست‌های بی‌اساس و تحریک‌آمیز اغلب از اطلاعات تأیید شده پیشی می‌گیرند. در واقع این دست محتوا بر جریان‌های اطلاعاتی درست، سایه می‌اندازد. متعاقباً، تئوری‌های توطئه به محتوای اصلی تبدیل می‌شوند و خشم و تعجب مردم را بر می‌انگیزند. بااین‌حال، این‌گونه جریان‌های محتوایی اغلب تا رویداد بزرگ بعدی فراموش می‌شوند. این اتفاقات بارها رخ داده است.

البته جریان ریزش پل بالتیمور به درون رودخانه پاتاپسکو تا حدودی با رویدادهای قبلی تفاوت دارد. در آن زمان ایکس (توییتر سابق) جایی برای دنبال کردن خبرهای فوری بود؛ اما تحت مدیریت ایلان ماسک به پلتفرمی برای حساب‌های کاربری تأیید شده با نظرات و ایده‌های بدبینانه تبدیل شده است. علاوه بر این، ظهور ابزارهای مولد هوش مصنوعی افراد را قادر ساخت تا محتوای جعلی اما قانع‌کننده تولید کنند.

---

اطلاعات نادرست و هزینه‌هایی که به دنبال دارد

---

 پوشش خبری در مورد ریزش پل بالتیمور به‌قدری کم‌رنگ بود که روزنامه‌نگارانی که این اتفاق را پوشش می‌دادند، هم دیگر را می‌شناختند. البته پس از انتشار اخبار در مورد پل، حساب‌های ناآشنا نیز شروع به پوشش اخبار کردند. این حساب‌ها ویدئوهایی تأیید نشده به اشتراک می‌گذاشتند و در مورد علت حادثه گمانه‌زنی می‌کردند.

 طی چند ساعت بعد، اطلاعات نادرست و نژادپرستانه در مورد بالتیمور در ایکس افزایش یافت. از نظر لیزا اسنودن، سردبیر بالتیمور بیت، این اتفاق شبیه تهاجم به جامعه‌ای بود که تاکنون سعی داشت از مرگ تدریجی به‌واسطه دور ماندن از توجه، جان سالم به در برد. اسنودن گفت: «توئیتر بالتیمور، معمولاً تا این حد بد نیست. اما این بار نظرات و پست‌ها به‌شدت نژادپرستانه بود. من افراد زیادی را دیدم که می‌گفتند این اتفاق باعث شده که به فکر ترک ایکس بیفتند.»

 در ادامه به مرور برخی از توییت‌هایی که در ساعاتی پس از سقوط پل بالتیمور به اشتراک گذاشته شدند، می‌پردازیم. پاول سیپووا، یک مگا اینفلوئنسر در ایکس با بیش از صدهزار دنبال‌کننده در توییتی نوشت: «سینرژی مارین گروپ (مالک کشتی حادثه پل بالتیمور) برابری، تنوع و شمول را در شرکت خود تبلیغ می‌کند. آیا اقدامات تجاری ضد سفیدپوستان باعث این فاجعه شد؟» سیپووا این پست را با اسکرین‌شاتی از مطلبی در وب‌سایت شرکت مذکور منتشر کرد. این مطلب به برابری، تنوع و شمول پرداخته بود. این توییت بیش از ۶۰۰ هزار بار دیده شد. یکی دیگر از اینفلوئنسرهای راست افراطی حدس زد که شاید بین سقوط پل و باراک اوباما ارتباطی وجود دارد.

 جست‌وجو در فضاهای آنلاین در زمان وقوع یک رویداد غم‌انگیز باعث قرار گرفتن در معرض مزخرفات می‌شود. ایده و تئوری‌های توطئه‌ای که تقریباً پوچ هستند به افراد جامعه آسیب و درد تحمیل می‌کنند؛ به‌ویژه زمانی که این عقاید به دیدگاه مردم تبدیل شوند. مطمئناً روش‌های بهتری هم وجود دارد که می‌توان در این مواقع اطلاعات درست را از طریق آنها دنبال کرد و به دست آورد. اسنودن معتقد است در زمانی که تیم خبر به دنبال تأثیر یک اتفاق بر جامعه هستند، مهم‌ترین کاری که می‌توان انجام داد این است که منتظر ماند تا زمان همه چیز را روشن کند.

 اسنودن گفت: «تا چند روز دیگر این جماعت نژادپرست و سایر افرادی که در مورد این اتفاق نظرات عجیب‌وغریبی دارند، به سراغ مسئله دیگری می روند.»