کارنگ، رسانه اقتصاد نوآوری ایران
رسانه اقتصاد نوآوری ایران

آیا واقعا می‌خواهید رئیس باشید یا کار رئیس را انجام دهید؟

نکاتی که پیش از ارتقای شغلی باید به آن فکر کرد

معمولاً مردم تصور می‌کنند که رئیس بودن برای آن‌ها شادی و رضایت زیادی به همراه خواهد داشت اما برای اکثر مردم حداقل برای شروع این‌طور نیست و برای برخی دیگر، مسئول بودن از ابتدا تا انتها بدبختی می‌آورد. «تضمینی وجود ندارد که همه چیز خوب پیش برود» آنچه در کلاس‌های آموزشی کسب‌وکاری به جوانان با سودای رهبر شدن نمی‌گویند این است که ارتقاهای شغلی در اکثر مواقع به قربانی شدن شادی و تشدید احساس عصبانیت در افراد منجر می‌شود و قرار نیست همه‌چیز خوب پیش برود.

هاروارد بیزینس ریویو، اعلام کرده که حدود ۵۰ تا ۷۰ درصد از مدیران جدید تجارت بخش خصوصی ۱۸ ماه پس از استخدام یا ارتقا در نقش خود شکست می‌خورند. اطلاعات دقیق و قابل مقایسه‌ای برای بخش‌های عمومی و غیرانتفاعی وجود ندارد، اما موفقیت در آنجا نیز دور از انتظار است. دلایل شکست رهبرها تا حدی قابل‌پیش‌بینی است و به موضوعاتی مانند ناتوانی در تشکیل تیم، مهارت‌های ارتباطی ضعیف، عدم تمایل به انجام کارهای سخت، خودخواهی، بدرفتاری یا بدرفتاری اخلاقی و… وابسته است اما دلیل بزرگ دیگری هم هست که در اکثر مواقع جدی گرفته نشده است؛ «رهبران وقتی از رهبر بودن متنفرند، شکست می‌خورند.»

 اگر در محل کار فردی جاه‌طلب هستید و مشتاقید که گوشه‌ای از دفتر کار را از آن خود کنید، می‌توانید با عمیق فکر کردن در مورد این که آیا واقعاً می‌خواهید رئیس باشید یا کار رئیس را انجام دهید، از غم و اندوه احتمالی خود خلاص شوید.

در واقع با فکر به این که آیا فشار، خستگی و تنهایی همراه با آن شغل ممکن است رفاه شما و در نتیجه توانایی شما برای موفقیت را نابود کند، می‌توانید از مشکلات و دغدغه‌های زیادی خلاص شوید اما عمده افراد تصور می‌کنند که رهبری سطح رضایت از زندگی را افزایش می‌دهد و کار از «مغالطه همبستگی-علیت» پیروی می‌کند.

به عنوان مثال، تعدادی از مطالعات تحقیقاتی نشان داده‌اند که در محیط‌های کاری، مدیران نسبت به کارمندان میزان رضایت شغلی خود را بیشتر گزارش می‌کنند. تحقیقات پیرامون این موضوع، یک توضیح بیولوژیک را ارائه می‌دهند. درواقع در این تحقیقات نشان داده شده است که میزان ترشح هورمون استرس در مدیران و کارمندان سطوح بالاتر کمتر از کارمندان دیگر است.

از دیگر یافته‌های تحقیقات در این حوزه نشان‌دهنده آن است که اگر وضعیت کارمندان و یا مدیران سطح بالاتر پایداری داشته باشد آن‌ها آرامش بیشتری را نیز تجربه می‌کنند. این یافته‌ها به طور گسترده به عنوان مدرکی در نظر گرفته می‌شوند که نشان می‌دهند ارتقا شغلی شما را خوشحال می‌کند اما آنچه این تحقیق به ما نمی‌گوید این است که آیا رئیس شدن باعث افزایش رفاه می‌شود یا خیر؟

این نتیجه به خوبی می‌تواند یک نمونه از وضعیت «اثر انتخاب» باشد. در وضعیت اثر انتخاب افرادی که شغل خود را بیشتر دوست دارند، مانند افرادی که به طور طبیعی با استرس به خوبی کنار می‌آیند، تمایل به ترفیع دارند. راه بهتر برای درک این که چگونه تبدیل شدن به یک رئیس بر خوشبختی تأثیر می‌گذارد، نگاه کردن به وضعیت افراد قبل و بعد از ترفیع آن‌ها است، مانند کاری که دو محقق آلمانی اخیراً برای نوشتن مقاله‌ای که در مجله مطالعات شادی منتشر شد انجام دادند. پس از بررسی یک دهه داده‌های شغلی متعلق به حدود ۲۶۰۰۰ کارمند، که برخی از آن‌ها ارتقا یافته بودند درحالی که برخی دیگر ارتقای شغلی را تجربه نکرده بودند، محققان توانستند با دقت بیشتری چگونگی تأثیر رهبری بر رفاه را ارزیابی کنند. نتایج به دست آمده متفاوت بود اما به طور کلی مثبت نبود.


رابطه معکوس ارتقای شغلی و رضایت از زندگی


داده‌ها از اندازه‌گیری رضایت کلی از زندگی، نشان داده است افرادی که به سمت ارتقا حرکت می‌کردند، معمولاً در پنج سال قبل از به دست آوردن موقعیت رهبری، کمی شادتر بودند. با این حال، زمانی که ترفیع اتفاق افتاد، آنها ناراضی‌تر شدند و تا دو سال بعد از شروع کار جدید، رضایت آن‌ها به سطح قبل از ارتقا نرسید و تنها برای تعداد کمی از افراد بعد از روند صعود احساس خوشحالی از سر گرفته شد.

ارتقای شغلی بر میزان عصبانی بودن افراد هم تأثیرگذار بود. حس عصبانیت پس از دریافت ارتقا به طور قابل‌توجهی افزایش پیدا کرد و تا پنج سال دیگر به طور کامل از بین نرفت. هیچ تحقیقی پیدا نشد که توضیح دهد چرا رهبران جدید ممکن است برای مدت طولانی از خشم اضافی رنج ببرند. اما یکی از محققان بررسی مذکور گفته است که به یاد می‌آورم که در اوایل کار خودم و به عنوان مدیر اجرایی جدید و در موقعیتی که یک سازمان خصوصی بزرگ را رهبری می‌کردم با احساس عصبانیت و خشم مبارزه کردم. دلیل آن ساده بود: من احساس می‌کردم که در کارم کاملاً کنترل امور را از دست داده‌ام. ب کار بسیار دشوار و پرمسئولیتی روبرو بودم و از سویی دیگر نیز به شدت توسط هیئت‌مدیره زیر نظر قرار داشتم. بدون استقامت عاطفی زیاد، این خشم برایم می‌توانست منجر به از بین رفتن شغل شود. همان‌طور که تحقیقات نشان داده است، خشم رهبران ممکن است با مشکلاتی مانند اضطراب در بین زیردستان و ادراک استبداد صغیر همراه باشد. خشم میل دیگران را برای پیروی از بین می‌برد.


آیا همه افراد باید به دنبال ارتقا باشند؟


یکی دیگر از مشکلات رهبران، تنهایی است. بر اساس مطالعات هاروارد بیزینس ریویو، نیمی از مدیران عامل گزارش می‌دهند که در حین کار احساس تنهایی می‌کنند و بسیاری معتقدند که این تنهایی به عملکرد آن‌ها آسیب می‌زند. محقق مذکور نیز در این باره گفته است: «یکی از شرایط ورود به مدرسه بازرگانی برای من، سابقه‌کار قبلی است. اکثر دانش‌آموزان من قبلاً مشاغلی با مسئولیت قابل‌توجه داشته‌اند. من معمولاً از آن‌ها می‌پرسم چند نفر از آن‌ها تجربه ارتقا به موقعیت بالاتری نسبت به همکاران خود را داشته‌اند و بیشتر دست‌ها بالا می‌رود. سپس می‌پرسم چه کسی در نتیجه احساس تنهایی کرده است و بیشتر دست‌ها در هوا می‌مانند. اگر شاگردان من در جاه‌طلبی‌های خود موفق شوند، احتمالاً احساس تنهایی بخشی از آینده آن‌ها خواهد بود.»

بنابراین آیا همه افراد باید به دنبال ارتقا شغلی باشند؟ بستگی دارد. شاید شما فردی باشید که سعادت کامل را در زندگی به سبک یک رئیس پیدا می‌کنید. اما این سبک از زندگی برای همه قطعی نیست و روش عاقلانه این است که چشمان خود را به روی هزینه‌ها و نه فقط مزایای رهبری باز کنید.

در اینجا سه دستورالعمل وجود دارد که باید هنگام برنامه‌ریزی آینده در نظر گرفت:

  • برخی افراد باید از رهبری اجتناب کنند

اگر از فست‌فود متنفرید احتمالاً نباید در مک‌دونالد کار کنید، زیرا زندگی شما در مجاورت این همه فست‌فود سخت‌تر خواهد شد. به طور مشابه، اگر از تنهایی در رنج هستید یا کنترل خشم شما دشوار است، رهبری دیگران ممکن است مشکل شما را بدتر کند. این نه تنها برای سلامتی شما بسیار بد است بلکه می‌تواند زندگی را برای اطرافیانتان هم سخت‌تر کند. چنین خصوصیات اخلاقی می‌تواند موفقیت شما را در یک شغل اجرایی که، ۵۰ تا ۷۰ درصد از تازه واردان در آن شکست می‌خورند، به خطر بیندازد.

  • اگر کار را به عهده گرفتید، آماده باشید

حتی اگر تجربه احساس تنهایی و عصبانیت مشکل خاصی برای شما محسوب نمی‌شود، داده‌ها نشان می‌دهد که ممکن است آن‌ها را در سطوح بالاتر تجربه کنید. همان‌طور که از نظر حرفه‌ای بدون آمادگی وارد یک کار پرمخاطب نمی‌شوید، از نظر احساسی نیز نباید بدون آمادگی وارد کار شوید. شاید این به آن معنی است که قبل از احساس نیاز درخواست کمک کنید. درخواست کمک آن‌قدرها هم عجیب نیست. به مدیران توصیه می‌شود تا قبل از بازنشستگی به دنبال درمان باشند تا برای یک انتقال وحشیانه آماده شوند. درخواست کمک ممکن است قبل از ارتقا ارزشمند باشد. اما می‌توان بسیاری از تکنیک‌های دیگر را برای خود مدیریتی عاطفی پیدا کرد، از جمله مراقبه یا دعا. نکته کلیدی این است که قبل از این که دچار مشکل درخواست کمک کنید.

  • اگر نمی‌خواهید ضربه موقتی به خوشبختی خود وارد کنید، شغل برتر را به عهده نگیرید

حتی اگر یک رئیس معمولی که به تازگی کار می‌کند دغدغه تنهایی یا مدیریت خشم نداشته باشد، حتماً با دو سال شادی کمتری نسبت به سطح قبلی خود روبرو خواهد شد. البته این موضوع که افراد با ارتقای درجه احساس ناراحتی می‌کنند گیج‌کننده است اما لازم به ذکر است که این احساس موقتی است. اما در هر صورت دو سال نیز زمان کوتاهی برای احساس خشم و اندوه نیست.

شاید شما حاضرید این فداکاری را برای خیر دیگران یا برای منافع بلندمدت خود انجام دهید. اما ممکن است دلایل خوبی برای عدم انجام این فداکاری داشته باشید. مثلاً ممکن است آماده باشید که حرفه خود را به پایان برسانید، یا به سادگی ترجیح دهید مدرسه زندگی کوتاه را انتخاب کنید. قبل از رفتن به اتاق ریاست، معایب را در نظر بگیرید.


شاد بودن شما برای طبیعت اهمیت ندارد


مهم نیست که هدف شما برای رسیدن به رهبری چقدر قانع‌کننده باشد؛ در هر صورت ایده حرکت به سمت ریاست و رهبری ممکن است بسیار نگران‌کننده باشد. روان‌شناسان تکاملی مدت‌ها استدلال کرده‌اند که انسان‌ها به‌عنوان گونه‌ای اجتماعی و سلسله‌مراتبی، احتمالاً برای انباشت موقعیت، قدرت و اعتبار تکامل یافته‌اند که همگی می‌توانند به سلطه تبدیل شوند. اگر مادر طبیعت شما را ترغیب می‌کند که سعی کنید به اوج برسید، چشم‌پوشی از یک فرصت بزرگ می‌تواند غیرطبیعی جلوه کند. اما به یاد داشته باشید که طبیعت برای شاد بودن شما اهمیتی قائل نمی‌شود. او فقط از شما می‌خواهد که زنده بمانید و ژن‌های خود را منتقل کنید. مغز پلئیستوسن شما هم می‌گوید که اگر رئیس باشید، غذا و جفت بیشتری خواهید داشت، پس بهتر است این کار را انجام دهید! البته این انگیزه در زندگی مدرن می‌تواند یک مزخرف نابهنگام است باشد. اگر می‌بینید که رهبری کیفیت زندگی شما را خراب می‌کند، در مقابل غرایز حیوانی خود بایستید و طعمه‌ها را برای شیرهای بیچاره دیگر بگذارید.

لینک کوتاه: https://karangweekly.ir/z22f
منبع رویداد برند کارفرمایی
نظر شما درباره موضوع

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.