میپرسم اسمت چیست. کارتش را میدهد و میبینم اسم کوچکش کوستا یا کاستا است. یاد کوستانتین کوستا گاواراس، کارگردان معروف جهان سینما میافتم. آشناترین اسم یونانی است که میتوانستم با رجوع به حافظهام نام ببرم. اسمهای یونانی معمولاً سختخوان هستند. درست مانند فامیل همین کوستا که در حاشیه نمایشگاه اکسپند نورثاستار جیتکس وقتی که داشتیم خسته و عرقریزان به سوی تاکسی دریایی میرفتیم با او آشنا شدم.
من با میثم سلیمانی داشتیم بلند بلند حرفهای چرتوپرت میگفتیم و قاه قاه میخندیدیم… که کسی از پشت سر گفت من خیلی سال پیش به ایران سفر کرده بودم و این زبان فارسی که شما حرف میزدید برایم آشنا بود و گفتم سلامی بکنم. سلامی کرد و صحبتمان گل انداخت و رسید به این که در ایران چه خبر است… منظورش البته در حوزه تک و نوآوری بود. سؤال را از بد کسی پرسیده بود. شاید به شکل تیپیکال انتظار داشت گیر یکی از اکثریت نرمال و شاکی از دست زمانه افتاده باشد که درست در روزی که شب قبلش مهرجویی را به قتلی فجیع کشته بودند انگیزههای بیشتری برای خودزنی و وطنزنی داشته باشد و شیلنگ را بگیرد به خودش و کشورش و فضای تک و بالا و پایین اکوسیستم استارتاپیاش و بگوید حاجی هیچ خبری نیست جز بدبختی و بیپولی و….
اما وقتی با همان تبختر و اعتماد به نفس همیشگیام که ریشه در اعتقادم به چیزی دارد که نمیدانم چیست، از ظرفیتها و استعدادهایی گفتم که در فضای آنلاین و استارتاپی در ایران وجود دارد، پرسید: «چقدر از این استعدادها قدرت رقابت در فضای بینالمللی را دارند؟» منظورش را رکتر توضیح داد که کسی که در یک مارکت بسته جولان داده شاید نتواند در یک فضای بینالمللی که هندیها و چینیها و کرهایها و… آن را قرق کردهاند حرفی برای گفتن داشته باشد!
گفتم درست میگویی… توضیح دادم که من گفتم استعدادهای زیادی داریم، اما نگفتم که از بقیه بهترند یا چقدر ظرفیت رقابت در فضای بینالملل را دارند… هرچند چیزی که در نمایشگاه هم از استارتاپهای هندی و کرهای دیده بودم خیلی عجیب و فضایی هم نبود!
امروز روز اول نمایشگاه اکسپند نورثاستار بود و من بیشتر از اینکه برایم جالب بود بدانم ترندهای دنیای فناوری چیست از قضا در پی پاسخ به همین سؤالی بودم که به شکل عجیبی یک متخصص بازاریابی یونانی حوزه فناوری که ۱۸ سال است دوبی زندگی میکند از من پرسیده بود. من بیشتر میخواستم بدانم که ایرانیهای حوزه تک که به دلیل همان دلایلی که همه میدانیم میخواهند بیایند دوبی و از اینجا کسبوکار ایرانشان را اداره کنند یا اینجا کسبوکاری تازه راه بیندازند، چقدر میتوانند در این فضای رقابتی گلیم خودشان را از آب بکشند!
فعلاً که من هم مانند کوستا که فامیلش چیزی شبیه فیلومونوس بود یا چیزی در همین مایهها امید چندانی ندارم. من فکر میکنم و چیزی که از روز اول نمایشگاه اکسپند نورثاستار دیدم این بود که ما (منظورم خودم نیستم. من در فضای داخل بتوانم کاری بکنم برای هفت پشتم کافی است!) فعلاً کمی ول معطلیم و قبل و بیش از هر چیزی باید اینجا یک کامیونیتی بسازیم. باید شبکهای قدرتمند و کارا از بچههای حوزه تک داشته باشیم و از تماشاگر بودن و آلیس بودن در سرزمین عجایب دست بکشیم… باید از ۴۰،۵۰ سال تجربه تجارت بسیاری ایرانیها در این شهر بیاموزیم و بعد ادعای راهاندازی استارتاپ را علم کنیم… باید اصول جذب سرمایه و مذاکره و ارتباط با یکدیگر در بیرون از ایران را درست کنیم، بعد برویم سراغ سرمایهگذارها و شرکای اروپایی و آمریکایی… من از روز اول این نمایشگاه که راستش کمی زرق و برق بیشتری از الکامپی داشت که برگزار کردیم (این بخش از حرفهای من را جدی نگیرید و بگذارید به حساب کمی تعصب و البته حسرت نداشتههایمان!) زیاد ذوقی نکردم و همش فکر میکردم ما خیلی بهتر از اینها را میتوانیم داشته باشیم اگر…. امان از این اگر البته!
این بود دیدهها و شنیدههای من از روز اول بخش استارتاپی جیتکس ۲۰۲۳… میدانم ناامیدتان کردم و هیچ چیز از غرفههای فلان و بهمان استارتاپهای خیلی گوگولی حوزه فینتک و بلاکچین و هوش مصنوعی و سلامت و … ننوشتم، ولی خودم حسابی راضیام!
کوستا به شکلی مشکوک من و میثم را دعوت کرد که فردا که روز اول جیتکس و روز دوم نورثاستار است به مرکز تجارت جهانی که رفتیم حتماً سری به Microsoft Booth بزنیم و درباره موضوعی که نیمهتمام مانده بود بیشتر با او حرف بزنیم. فکر کنم با همین آدرسی که داد میخواست کمی حال من یکی را بگیرد که حاجی تو تا حالا در غرفه مایکروسافت پایت را گذاشتهای که این افاضات را ردیف میکنی؟! شاید هم خالی بسته و خودش هم تا حالا از مایکروسافت فقط همان ویندوز ۹۵ را نصب کرده باشد. خب دیگر حسابی کفرتان را درآوردم. فعلاً تا فردا و یک مطلب حرصدرآر دیگر مراقب خودتان باشید!