کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
شکی نیست که هر کداممان به عنوان مخاطب تبلیغات، بیشتر فیلمها و عکسهایی را به خاطر میسپاریم که یک تداعی خاطره یا نوستالژی برایمان داشته باشد. مثلاً همین تبلیغ چند هفته قبل دیوار که حسابی هم سروصدا کرد و در نهایت با دستور قضایی و به دلیل استفاده از موسیقی و چهرهای شبیه به خواننده لسآنجلسی جلوی آن گرفته شد. آنجا هم این تداعی خاطره دیده میشد. مخاطب با یادآوری هر خاطرهای که از آن صدا داشت، تبلیغ دیوار را تا انتها دنبال میکرد و با آهنگی که بارها خوانده بود و احتمالاً برایش خط به خط خاطره بود، همراهی میکرد.
این بار ایده تداعی خاطره را میتوان در تبلیغ تازه پیلههای عصر پرواز دید. هرچند که نام خود این شرکت هم در نوع خود جالب و قابل توجه است. شرکتی که قصد دارد سفر رفتن بدون محدودیت مالی و پرداخت در آینده را تبلیغ کند، خودش هنوز به پروانگی نرسیده و به قول خودش در عصر پرواز، پیله مانده است.
تبلیغ با همان المانهای تبلیغی متحرک شروع میشود. شعارش هم این است که «چمدون، بلیط، حرکت!» اما معنای حرکت، به طرز افراطگونهای در این تبلیغ استفاده شده. کاراکتر انیمیشنی در هر کلامی که میگوید هزار بار به جلو و عقب میرود تا یک وقت معنای حرکت کم القا نشده باشد.
البته عدهای معتقدند همین تبلیغ ساده، برخی فاکتورهای لازم برای قرار گرفتن در مرکز توجه اینستاگرامی را دارد. اصلاً تبلیغ هم برای همین بستر آماده شده اما بیراه نیست اگر بگوییم تبلیغ در چنین فضایی هم فاکتورها و استانداردهای لازم خودش را دارد. تنها چیزی که مخاطب میتواند در این تبلیغ ببیند و با آن همراه شود، فضای رنگی و شعری است که این بار هم از خواننده آن طرف آب است و خاطرههای بسیاری برایمان ساخته است.
نکته دیگر وعده پرداخت اقساط سفر به صورت ۱۰ ماهه است. بماند که اگر یک خانواده ساده یا فردی که کارمند است قرار باشد به مقاصدی که این تبلیغ میگوید یعنی ترکیه و روسیه و تایلند برود، باید دست کم هر ماه بخش زیادی از بودجهاش را برای بازپرداخت این سفر بگذارد. بخش مهمش شرایط پرداخت این هزینه سفر و سود آن است که به طور قطع جایش در یک تبلیغ فان و سرگرمکننده برای اینستاگرام نیست.
پیلههای عصر پرواز تبلیغ دیگری هم در سطح شهر دارد که با همان شعار «چمدون، بلیط، حرکت!» است و حکم تیزینگ اولیه را دارد. البته اطلاعات لازم و کافی درباره برند در آن نقش بسته اما همین شعار تبلیغ، مخاطب را یاد شروع فیلمهای سینمایی و «حرکت» گفتن کارگردانها میاندازد.
از تمام فاکتورهای مشترک میان تبلیغ پیلهها و دیوار که بگذریم، تداعی خاطره این بار و در این تبلیغ به شکل طنز درآمده و مخاطب در انتهای تبلیغ به جای لبخندِ بر لب که شاید در تبلیغ دیوار برای بسیاری اتفاق افتاد، از این همه تحرک در کاراکتر تبلیغ متعجب میشود و به این فکر میکند که چرا باید به وعدههای شرکتی اعتماد کند که خودش هنوز پیله است. البته در نهایت باید این نکته را هم در نظر داشت که کل کار تبلیغ این شرکت، کپی از همان تبلیغ حاشیهساز دیوار است.