گیگونومی؛ اکوسیستم‌سازی بر پایه اقتصاد گیگ / گفت‌و‌گو با محمدرضا قلعه‌نوی، رئیس رسته خدمات فناوری اطلاعات نصر تهران

محمدرضا قلعه‌نوی می‌گوید احتمالاً در سال ۱۴۰۲ وضعیت شرکت‌های حوزه آی‌تی بعد از تحمل ماه‌ها محدودیت و مهاجرت نیروی متخصص، بسیار سخت و شکننده باشد

زمان مطالعه: 11 دقیقه

تمامی صنوف، به‌خصوص صنف آی‌تی در ماه‌های اخیر از محدودیت‌های اینترنت، فضای متشنج و ناامید جامعه، تنش‌ها در بازار ارز و مهاجرت‌های گسترده ضربه خورده‌اند. در چنین شرایطی کسب‌و‌کارها بعضاً نمی‌دانند با بحران‌های پیش‌آمده باید چه کنند و چه رفتاری در پیش بگیرند که در آینده‌ای مبهم و نامعلوم ضربات کمتری بخورند و بتوانند به حیات خود ادامه دهند.

محمدرضا قلعه‌نوی، پژوهشگر و فعال حوزه اقتصاد گیگ، خدمات مشاوره و فریلنسری، عضو هیئت‌مدیره و رئیس رسته خدمات فناوری اطلاعات نصر تهران می‌گوید مشاوران کسب‌و‌کارها در شرایط بحرانی می‌توانند راهکارهای مختلفی را با اولویت‌بندی پیش پای صاحبان کسب‌و‌کارها بگذارند؛ کسانی که به شکل تخصصی برای این وظیفه آموزش دیده‌اند.

قلعه‌نوی در گفت‌و‌گوی پیش رو به تشریح موقعیت و وظایف مشاوران می‌پردازد، مهارت‌های یک مشاور را که می‌تواند به حل بحران در کسب‌و‌کارها کمک کند، برمی‌شمرد و معتقد است سال آینده کسب‌و‌کارهای حوزه آی‌تی با وضعیتی سخت و شکننده مواجه خواهند شد.

جایگاه، نقش و اهمیت مشاوران در صنف آی‌تی چیست؟ کارکرد و وظایف آنها شامل چه مواردی می‌شود و اساساً چرا چنین رکنی در نظام صنفی تعریف شده است؟

پیش از اینکه موضوع مشاوره و نقش، اهمیت و جایگاه آن در حوزه فناوری را بررسی کنیم، ابتدا لازم است تعریف مشخصی از سه واژه‌ای که در سالیان اخیر مکرراً در حوزه‌های مختلف به جای یکدیگر استفاده شده‌اند، داشته باشیم و با این تعاریف به موضوعات ورود کنیم. آن سه واژه عبارت‌اند از: کوچینگ (رهیاری)، منتورینگ (مربیگری) و مشاوره.

رهیار در واقع فردی است که هیچ تخصصی در حوزه‌ای که قصد دارد در آن همکاری و کمکی کند، ندارد اما دارای مهارت‌های کوچینگ است که این مهارت‌ها جزء مهارت‌هایی هستند که به زبان ساده‌اند اما در عمل در بسیاری افراد سخت به وجود آمده و نهادینه می‌شود که شامل شنیدن، قدرت پرسشگری و ارائه بازخورد است. در حقیقت می‌توانیم این‌گونه بیان کنیم که کوچینگ باز‌کردن قفل پتانسیل یک فرد برای به حداکثر رساندن عملکرد اوست.

از سوی دیگر در منتورینگ یا مربیگری، فرد دانش و تخصص دارد و می‌تواند آنها را آموزش دهد. به‌علاوه تجربه آن کار را نیز می‌بایست داشته باشد. به‌عنوان مثال اگر می‌خواهید منتور مناسبی در حوزه فریلنسینگ باشید، باید حداقل یک بار خودتان پروژه فریلنسری انجام داده باشید. در غیر این صورت نمی‌توانید در آن خصوص صحبتی به میان آورید. لازم به ذکر است که منتورینگ، کوچینگ را نیز در بر می‌گیرد.

در نهایت مشاور است که دانش ایده‌آل در حوزه‌ای خاص را دارد و آن دانش را در اختیار متقاضیان، شرکت‌ها و سازمان‌های متبوع خود قرار داده و آنها را در شیوه بهره‌گیری از فناوری اطلاعات برای دستیابی به اهداف کاری و سازمانی رهنمون می‌سازد. به طور مشخص یک مشاور در جلسات حاضر می‌شود، برای انجام کارها از ابزارها و متدولوژی‌های متنوع استفاده می‌کند، برای داده‌ها و از داده‌ها داستان می‌سازد، در کسب‌و‌کار تأثیرگذار است و کسب‌و‌کارها را تحت تأثیر قرار می‌دهد و به اجرایی و عملیاتی‌شدن تغییرات کمک می‌کند.

مشاوران در سازمان‌ها به سه مدل نقش می‌پذیرند. در مدل اول نقش Outsider یا مشاور بیرونی که کاری صفر تا صدی است؛ در مدل دوم نقش Transformer یا مشاور مبدل را در قالب سمت‌هایی نظیر مشاور مدیرعامل ایفا می‌کنند و نهایتاً مدل سوم که نقش Insider یا مشاور داخلی را ایفا می‌کنند و عملاً علاوه بر داشتن یک پست سازمانی، به طور همزمان عضوی از هیئت‌مدیره سازمان نیز بوده و مشاوره داخلی می‌دهد.

سازمان‌ها به جهت تزریق دیدگاه‌ها و نظرات خارج از سازمان، توانایی تحلیل، ایجاد سیستم‌های مختلف، حل مسئله، انتقال دانش و ایجاد گزینه‌ها برای تصمیم‌گیری یک مشاور را به استخدام خود درمی‌آورند که یکی از عمده مشکلات اغلب مشاوران در این جایگاه در سازمان این است که از فضای تصمیم‌سازی خارج شده و خود را به تصمیم‌گیری در سازمان‌ها نزدیک می‌کنند.

مشاوران وظیفه جمع‌آوری اطلاعات، ارائه راهکار، عارضه‌یابی برای تعریف بهتر و دقیق‌تر مسئله، ارائه توصیه‌نامه به جای راهکار که در واقع یک پله بالاتر است (خطاب به کارفرما: اگر می‌خواهی رشد کنی چند مسیر وجود دارد، ریسک‌ها اینهاست و هر یک شما را در چه مسیری قرار می‌دهد)، کمک در اجرا علاوه بر فاز تدوین، راهنمایی و کمک تا زمانی که تعهد و اجماع روی یک راه‌حل شکل بگیرد، کمک به یادگیری و در نهایت کمک در راستای اثربخشی بالاتر را در مقابل کارفرمایان خود بر عهده دارند.

چالش‌هایی نیز در این صنعت وجود دارد که شامل حضور بازیگران فریلنس، جمع‌سپاری برای تحویل پروژه‌ها، مشارکت یا جوینت اکشن بین شرکت‌های مشاوره، تقاضا برای ارزیابی عملکرد مبتنی بر ارزش، تقاضا برای گستره رو به افزایش دانش از مشاور، رکود جهانی از دیدگاه کسب‌و‌کاری و رکود جهانی از دیدگاه بیماری و بحران کرونا (معمولاً در دوران رکود سازمان‌ها به این نتیجه می‌رسند که خدمات مشاوره را از سبد خدمات‌شان حذف کنند) می‌شود.

اما یک فرد در جایگاه مشاور می‌بایست استقامت و تحمل لازم را داشته باشد و در لحظه بتواند خود را با شرایط تغییر بازار همگام و همسو کند و همچنین ضمن رهبری اجرا و ارکستریشن و به‌کار‌گرفتن دیگران در امور اجرایی، مدام تجربه‌های جدیدی را دنبال کرده و از آنها به‌عنوان چراغ راه آینده خود استفاده کند.

ما برای اینکه بتوانیم بفهمیم که آیا به درد مشاوره می‌خوریم یا نه، باید سه ویژگی باهوش بودن، آگاه بودن و آگاهی رساندن و اشتیاق به کار را در خود جست‌و‌جو کنیم. یک مشاور زمانی اسمارت یا باهوش است که دانش، هوشمندی و تفکر (منطقی، سیستماتیک و استراتژیک) داشته باشد.

همچنین می‌بایست در سه بعد خودآگاهی، مشتری و تیم آگاهی لازم را داشته باشد و ذوق و علاقه و اشتیاق در کار و فعالیتی که انجام می‌دهد، موج بزند و به آن عشق ورزد. یک مشاور می‌بایست توأم با هوشمندی، ولع و جاه‌طلبی لازم را دارا بوده و در عین حال تواضع و فروتنی داشته باشد. آنگاه می‌تواند خود را در جایگاه والای مشاور تصور کند.

بر اساس توضیحات ارائه‌شده حال می‌توانیم به فضای اکوسیستم فناوری و صنف ورود کنیم. ما در صنف یک رکن اشخاص حقیقی داریم که مشاوران حقیقی برآمده از همین شاخه است. هدفی که طی سالیان گذشته دنبال کرده‌ایم، معرفی و افزایش شناخت اکوسیستم از این حوزه و تثبیت جایگاه مشاوران، اشخاص حقیقی و در مفهوم جدید خود فریلنسرها و مهندسان حرفه‌ای بوده است.

ما دو کمیته یا کمیسیون در این شاخه داریم؛ یکی مشاوران و دیگری کارشناسان حرفه‌ای که با توجه به تغییر و تحولات اخیر و با توجه به نیاز به وجود آمده، تصمیم گرفتیم ساختار و ماهیت کمیسیون کارشناسان حرفه‌ای را تغییر داده و آن را به یک کمیسیون در راستای کسب‌و‌کارهای حقیقی و فریلنسری با رویکرد ساماندهی و هدفمندسازی فعالیت‌های این حوزه و حمایت از آنها تبدیل کنیم.

در حال حاضر ما با جامعه بزرگی از کسب‌و‌کارهای حقیقی با محوریت مشاوره، فریلنسینگ و در ادبیات جدیدتر کوچ‌نشینان دیجیتال در کشور مواجه هستیم که نیاز است ضمن فرهنگ‌سازی و آگاهی‌رسانی این مفاهیم در میان عموم جامعه، دغدغه‌های آنها شنیده و مسیر رشد و تعالی برای آنها هموار شود.

وقایعی که طی سال‌های گذشته رخ داد، نظیر پاندمی کرونا، مهاجرت سرمایه‌های انسانی، دورکاری و از این دست باعث شد مفهوم کلان اقتصاد گیگ در سطح جامعه و حاکمیت بیشتر شناخته شود تا جایی که در سال جاری آیین‌نامه‌ای در جهت حمایت از این جامعه (آزادکاران یا فریلنسرها) در دولت مصوب شد که البته جای کار دارد.

ما برای اینکه بتوانیم بفهمیم که آیا به درد مشاوره می‌خوریم یا نه، باید سه ویژگی باهوش بودن، آگاه بودن و آگاهی رساندن و اشتیاق به کار را در خود جست‌و‌جو کنیم

مهم‌ترین مسائل کسب‌وکارهای آی‌تی در این روزها که مشاوران می‌توانند به حل آنها کمک کنند، چه هستند؟

سه مهارت اصلی و کلیدی یک مشاور شامل حل مسئله، تدوین و ترسیم مدل‌های تفکر و مهارت داستان‌سرایی است که با استفاده از این سه مهارت کلیدی می‌توانند در موارد مختلفی نقش سازنده‌ای در شکل‌گیری و ایجاد یک کسب‌و‌کار، تثبیت و استقلال آن و تداوم و بقا آن کسب‌و‌کار ایفا کنند. در این صورت کسب‌و‌کار به جای استفاده از یک و تنها راهکار پیش رو، می‌تواند از چند راهکار، توأم با اولویت‌بندی و تحلیل ریسک‌های بالقوه آنها استفاده کند و در نهایت با وجود اینکه بهترین پیشنهاد نیز به او ارائه می‌شود، حق انتخاب برایش محفوظ است.

برخی مواقع کسب‌و‌کارها آن‌قدر دچار روزمرگی هستند که فرصت کافی برای تحلیل وقایع و رخدادها و انتخاب راهکارهای برون‌رفت از آن فضا را برای خود متصور نیستند و عملاً وارد فضایی باتلاق‌گونه می‌شوند که صرفاً در آن در حال دست‌و‌پا زدن هستند و ورود یک تفکر بیرونی در این موقعیت، بدون هیچ بایاس ذهنی می‌تواند برای آنها راهگشا باشد. این مرحله، در واقع مرحله حضور و بروز مشاور یا مشاوران زبده و دارای هوش و توان فردی یا گروهی است که می‌توانند در بزنگاه‌ها ابزار دست کسب‌و‌کارها باشند و با ارائه ایده‌ها، راهکارها و توصیه‌های خود در جایگاه یک منجی برای کسب‌و‌کار قرار داشته باشند.

فضای صنف آی‌تی را بعد از محدودیت‌های رخ‌داده چگونه می‌بینید و به نظر شما مهم‌ترین اولویت‌های صنف آی‌تی چیست؟ شرکت‌ها در چه وضعیتی قرار دارند؟

در شرایطی که برخی در حاکمیت با تکنیک نشنیدن آشنا هستند و در آن مهارت خاصی دارند، تمرین‌های ذهنی، کمکی برای دسترسی به آگاهی و خروج از ناخودآگاه است. برای ایجاد تغییرات مؤثر نباید بر چند مسئله به صورت همزمان تمرکز کنیم و این دقیقاً اتفاقی است که ما با آن مواجهیم.

شاید مهم‌ترین اولویت صنف فناوری اطلاعات حفظ بقا و پایداری، ایجاد ثبات در بازار و تلاش جهت بازگشت وضعیت اکوسیستم فناوری به حداقل شش ماه گذشته باشد، اما همه این موارد موجب عدم تمرکز می‌شود. در عصری که فناوری اطلاعات از نان شب هم واجب‌تر است، بروز این موارد تنها می‌تواند باعث تقابل و مواجهه (در برخی مواقع نادرست) شود و گره کور این کلاف سردرگم را کورتر کند.

طی چند ماه اخیر و همزمان با بروز این محدودیت‌ها، تقریباً هفته‌ای نبوده که اخبار مهاجرت همکاران و دوستان خود طی بیست و اندی سال فعالیت در این بازار را نخوانده یا نشنیده باشم. این یعنی دلسردی و ناامیدی محض. کار به جایی رسیده که برخی اوقات با مهاجرت افرادی مواجه می‌شوم که درصد مهاجرت خودم نسبت به آن فرد را همیشه بیشتر تخمین می‌زده‌ام. اینها واقعیات جامعه امروز است.

حال می‌توانیم چشمان خود را روی آن ببندیم یا اندکی بیندیشیم که چه کردیم و چه عاقبتی در پی اعمال‌مان است و لااقل اندکی پارادایم ذهنی خود را تغییر دهیم. حال شما به این موارد، موضوع اختلالات هر روزه اینترنت و کندی آن، وضعیت بازار ارز که در ظاهر هیچ ارتباطی با معیشت مردم ندارد اما در باطن ارتباط تنگاتنگ و معناداری پیدا کرده است، کوچک‌شدن سفره مردم و کاهش تقاضا از سوی کاربران و مصرف‌کنندگان نهایی را نیز اضافه کنید.

برخی مواقع کسب‌و‌کارها آن‌قدر دچار روزمرگی هستند که فرصت کافی برای تحلیل وقایع و رخدادها و انتخاب راهکارهای برون‌رفت از آن فضا را برای خود متصور نیستندعکس: حامد کریم‌زاده

همه این مسائل به صورت زنجیروار به هم متصل هستند و از یکدیگر تأثیر می‌پذیرند. مثلاً یک قرارداد مشاوره ساده در حوزه خدمات فناورانه، متأثر از افزایش بی‌حد و حصر ارز به‌یکباره لغو و به زمانی نامعلوم موکول می‌شود. مثال‌های مشابه بسیارند و آن‌قدر از زبان افراد مختلف بیان شده که دیگر زبان‌ها نیز سر شده است.

شرکت‌ها نیز درگیر این موضوعات هستند. به عنوان مثال یک شرکت در زمینه تأمین تجهیزات فروش، فعالیت خود را متوقف می‌کند یا محصولاتش را با شرایط خاص در بازار عرضه می‌کند. شرکتی در حوزه توسعه نرم‌افزار با مهاجرت و خروج سرمایه انسانی خود مواجه شده و در عین حال متعهد به ارائه خدمات نرم‌افزاری به کارفرمای خود است. استارتاپی که هنوز به فاز MVP نرسیده، فعالیت خود را متوقف می‌کند تا بیشتر دچار آسیب‌های مالی و اعتباری نشود.

مجموعه‌هایی هم از آب گل‌آلود ماهی گرفته و به بهانه وضع موجود اقدام به تعدیل نیرو می‌کنند و همزمان تعداد بسیار زیادی سرمایه انسانی تعدیل می‌شود که نه امکان مهاجرت دارند و نه دل و دماغی برایشان باقی مانده که در موقعیت شغلی دیگری خود را قرار دهند.

پیش بینی می‌کنید در سال ۱۴۰۲ حال‌و‌هوای شرکت‌ها بعد از تحمل ماه‌ها تنش چگونه باشد؟

بسیار سخت و شکننده. ما خودمان در چنین وضعیتی قرار داریم. آماده‌سازی و راه‌اندازی چند پلتفرم با مشکلات عدیده‌ای که بر سر راه رونمایی و ارائه آنها وجود دارد، کار دشواری است. از جمله این مشکلات می‌توان به فقدان سرمایه انسانی متخصص و آگاه به شرایط و محدودیت‌های به‌وجود‌آمده اشاره کرد که بر سر راه برخی پلتفرم‌های تولید شده قرار می‌گیرند و باعث از‌دست‌رفتن Time To Market ما می‌شوند. فکر می‌کنم امثال ما که مانده‌ایم و هر روز در حال مقابله با چالش‌هایی جدید هستیم، یا دیگر پوست‌مان کلفت شده یا سر شده‌ایم و احساسی برایمان باقی نمانده است. اما امان از آن روزی که از درون فرو بریزیم.

فارغ از این بحث‌ها، شاید هنوز اندک ریشه‌ای نخشکیده در ما وجود دارد که ما را به سمت اهداف‌مان سوق می‌دهد. در تلاشیم تا در همین فضا نیز کارهایی انجام دهیم که حال‌مان خوب باشد و همان‌طور باقی بماند و بتوانیم بهبودی در وضع موجود ایجاد کنیم. حال باید دید تا کجا و تا چه زمانی می‌توان این مسیر را ادامه داد و تا چه حدی می‌توان به توفیق دست یافت.

یک مشاور زمانی اسمارت یا باهوش است که دانش، هوشمندی و تفکر (منطقی، سیستماتیک و استراتژیک) داشته باشد. همچنین می‌بایست در سه بعد خودآگاهی، مشتری و تیم آگاهی لازم را داشته باشد و ذوق و علاقه و اشتیاق در کار و فعالیتی که انجام می‌دهد، موج بزند و به آن عشق ورزد

آموزش یکی از مسائل مهم کسب‌و‌کارهاست. صنف در بخش آموزش چه ظرفیت‌هایی دارد و چه کمکی می‌تواند به شرکت‌ها کند؟ نقش رسانه در این میان چیست؟

یکی از مهم‌ترین موضوعات در حوزه فناوری آموزش، آموزش و آموزش است. این را با تأکید اعلام کردم، زیرا بسیاری از کسب‌و‌کار‌ها از این حوزه ضربه‌های بسیاری خورده‌اند. آموزش و آگاهی‌رسانی یکی از ضعف‌هایی است که در بسیاری از حوزه‌ها وجود دارد و معمولاً در مقاطع حساس به بحران تبدیل می‌شود.

ما در حوزه آموزشی و پژوهشی ظرفیت‌های مناسبی داریم که می‌بایست با هم‌افزایی از آنها به نحو احسن استفاده کرد؛ به عنوان مثال می‌توانم به برنامه آموزشی که ما در صنف برای مشاوران در طول سه سال گذشته با کمک و همراهی انجمن مشاوره مدیریت ایران تدوین و برگزار کردیم، اشاره کنم.

نتیجه آن مهارت آموزی و توسعه این جامعه بود و در حال حاضر ما مشاورانی را در سازمان نصر داریم که علاوه بر مهارت‌های تخصصی، مهارت‌های نرم و مدیریتی را نیز کسب کرده‌اند و به اخذ مدارک معتبری همچون گواهینامه بین‌المللی مشاوره مدیریت و دریافت نشان CMC موفق شده‌اند.

این آموزش‌ها در رشد و توسعه فردی آنها بسیار تأثیرگذار بوده و عملاً توانسته‌اند کسب‌وکار خود را بدون وابستگی به مرزهای جغرافیایی توسعه دهند و پروژه‌های ارزشمندی را تصاحب کنند. مفهوم Globalization یا جهانی‌سازی یعنی همین و گیگونومی دریچه‌ای رو به جهانی‌سازی است.

رسانه در این حوزه به نظر نقش بسیار مهم و ویژه‌ای ایفا می‌کند و همین‌گونه که پیش می‌رویم، رسانه جایگاه خود را تثبیت می‌کند. البته باید اذعان داشت که رسانه با کمک فناوری اطلاعات در سال‌های اخیر متحول شده و اگر می‌خواست با همان رویکرد سنتی ادامه دهد، شاید دیگر جایگاهی برایش وجود نداشت؛ کمااینکه برای بسیاری از فعالان قدیمی این حوزه این اتفاق افتاد و به‌نوعی محو شدند و آنهایی موفق شدند باقی بمانند که با نگاه تحولی بر پایه دیجیتال به این راه ادامه دادند.

در شاخه کسب‌و‌کارهای حقیقی، فریلنسری و خدمات مشاوره فناوری اطلاعات نیز می‌بایست رسانه ورود کند و در آگاهی‌رسانی و معرفی این حوزه یاری رساند که امیدوارم بر اساس برنامه‌ریزی‌ای که در این جهت انجام شده، در سال جدید بتوانیم گیگونومی را در حوزه رسانه نیز معرفی و تقویت کنیم. در این مسیر، رسانه‌ای مانند راه‌کار می‌تواند به ما کمک کند.

شما سه کتاب با انتشارات راه پرداخت داشتید. این کار با چه هدفی صورت گرفت و قرار است چه خلأهایی را پوشش دهد؟ انجام فعالیت‌های این چنینی چقدر می‌تواند در زمینه آموزش یاری‌رسان باشد؟

بله؛ سه کتاب «راهنمای تصویری فریلنسری»، «فریلنسر با درآمد شش رقمی» و به‌زودی کتاب «کسب‌و‌کار نوین مشاوره» هر سه با رویکرد آگاهی‌رسانی و ایجاد شناخت از این حوزه برای فعالان اکوسیستم گیگ با همراهی انتشارات راه پرداخت و حمایت مجموعه تجارت الکترونیک پارسیان تهیه شده که عملاً نگاه فعالان در این حوزه را تغییر خواهد داد و افراد درمی‌یابند که صرفاً دورکاری مفهوم فریلنسری نخواهد داشت. متأسفانه این همان مفهومی است که در دوران کرونا به‌یکباره جا افتاد و دقیقاً به خاطر خلأهای آموزشی و آگاهی‌رسانی در این حوزه بود. اگر در همان زمان این اقدامات انجام می‌شد، شاید الان شرایط متفاوتی رقم می‌خورد.

هدف اصلی از معرفی و انتشار این کتاب‌ها تغییر پارادایم‌های ذهنی افراد و فرهنگ‌سازی و آگاهی‌رسانی در این حوزه بود و در راستای ایجاد اکوسیستمی قدرتمند و جامع (گیگونومی) بر پایه اقتصاد گیگ که به نظرم پیش از آن، این قبیل موارد می‌تواند به‌عنوان خوراک واقعی این افراد عمل کند.

به هر حال این سه کتاب به نوعی مکمل یکدیگر هستند و از منظرهای مختلف و متفاوتی نقشه راه و حرکت در راستای اقتصاد گیگ را دنبال می‌کنند و بنده اکیداً توصیه می‌کنم هر فرد یا افرادی که تصمیم به ایجاد و توسعه کسب‌و‌کار خود دارند – حال چه با هدف حقیقی و چه با هدف ایجاد یک استارتاپ و گسترش آن به صورت حقوقی – پیش از اقدام، این مجموعه کتاب را مطالعه کنند؛ به خصوص کسب‌و‌کارهای حقیقی که به طور ویژه‌ای به آنها پرداخته شده و به آنها راه و رسم درست و اصولی این حوزه را نشان می‌دهد.

همچنین مطالعه این مجموعه قطعاً برای کسب‌و‌کارها، فریلنسرها و مشاورانی که در حال فعالیت هستند، می‌تواند راهگشا باشد و نگاه و رویکرد جدیدی را در ذهن آنها ایجاد کند که شاید تاکنون به آنها پرداخته نشده است.

امیدوارم به‌زودی در رویدادی همزمان با معرفی این مجموعه کتاب، قدمی در راستای تثبیت، حفظ و نگهداشت فعالان این حوزه که همانا سرمایه‌های ارزشمند ما در کشور هستند، برداریم و قطعاً این مسیر ادامه خواهد داشت.

صنف آی‌تی از چند جهت ضربه خورده و چند پاره شده است. محدودیت‌ها، مهاجرت نیروی انسانی و خسارات ناشی از کاهش درآمد‌ها از جمله علل این چند پارگی به حساب می‌آیند. چطور می‌توان این زخم‌ها را التیام بخشید و صنف را در جهت پیگیری خواسته‌هایش منسجم و همسو کرد؟

برخی زخم‌ها مرهم ندارند. خواه‌ناخواه همه ما در یک کشتی نشسته‌ایم و نمی‌توانیم نسبت به موضوعاتی که در محیط پیرامونی‌مان اتفاق می‌افتد، بی‌تفاوت باشیم. قطعاً باید تلاش کرد محدودیت‌ها تا جایی که امکان دارد برداشته شود که این کار از سوی افراد و تشکل‌های مختلف از جمله نصر در حال پیگیری است تا بتوان مجدداً پنجره‌ای به سوی دنیا باز کرد. توأمان می‌بایست با الگوبرداری از بزرگان فناوری در دنیا مسیرهای جایگزینی برای کاهش آسیب‌ها و لطماتی که کسب‌و‌کارها طی این دوره‌های زمانی دیده‌اند، ایجاد کرد.

امیدوارم برای همه کسب‌و‌کارها حوزه فناوری و همین‌طور عموم جامعه سال پیش رو سالی متفاوت و توأم با رشد مثبت و فزاینده باشد.

می‌خواهم با این عبارت صحبت‌هایم را به اتمام برسانم که امکان اینکه شما چیزی باشید فراتر از آنچه از پیش و همیشه بوده‌اید، وجود ندارد، مگر اینکه شما مالک پیش‌شنیده‌های همیشگی‌تان باشید، نه اینکه آنها مالک شما باشند.

لینک کوتاه: https://karangweekly.ir/vw44
نظر شما درباره موضوع

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.