کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
یادداشتی از رضا قربانی/ اخیراً مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی گزارشی منتشر کرده که جالب توجه است. این مرکز در گزارشی با عنوان تأثیر استخراج رمزارز بر پایداری شبکه برق ایران، پاسخ مناسبی به همه اتهاماتی داده که در این مدت علیه صنعت ماینینگ مطرح بوده است.
این گزارش نشان میدهد که سیاستهای سلبی وزارت نیرو در زمینه ماینینگ نهتنها موفق نبوده، بلکه از زمان شروع این سیاستها برق بیشتری برای ماینینگ رمزارزها مصرف شده است.
طبق یافتههای این گزارش، میزان برق مصرفی برای ماینینگ در بدترین حالت به ۱۰ درصد کسری برق کشور هم نمیرسد؛ این در حالی است که مدیران وزارت نیرو با تبلیغات گسترده اینگونه جا انداختهاند که کسری برق کشور متوجه ماینینگ است. حال پرسش اینجاست؛ در شرایطی که سیاستهای اشتباه، ماینینگ غیرقانونی و زیرزمینی را گسترش داده و کار برای فعالان قانونی سختتر شده، چه چیزی برای کشور به دست آوردهایم؟
از آن سو میشنوم که میگویند رمزارزها اشتغالزایی ندارند و بهدلیل ماهیت ناملموس و دیجیتال آنها عدهای تصور میکنند که رمزارز دنیای دلالی است و نقشی در اقتصاد کشور ندارد. همه آن اتهاماتی که به دنیای رمزارزها وارد میشود، از منظر اینکه نقشی در توسعه اقتصاد کشور ندارند، به همه فعالان حوزههای مالی نیز وارد است.
اگر با این عینک بدبینانه به همهچیز نگاه کنیم، قاعدتاً دنیای بانکداری، پرداخت، بورس و بیمه نقشی در توسعه اقتصاد کشور ندارد.
دنیای رمزارزها فراتر از دلالی است و بهمرور اطراف این مفهوم اکوسیستم توانمندی شکل میگیرد. متأسفانه در سالهای گذشته فرصتکشیهای زیادی انجام شده و با مانعتراشیها مانع توسعه مطلوب این بخشها شدهایم.
نمونه این مانعتراشیها را میتوان در صنعت ماینینگ مشاهده کرد؛ نتیجه سیاستهای سلبی وزارت نیرو توسعه ماینینگ زیرزمینی بوده است، در حالی که میشد با سیاستهای مناسب از این فرصت در شرایط سخت اقتصادی بهتر استفاده کرد.
یکی از مواردی که با مشاهده اکوسیستم بلاکچین و رمزارزهای کشور، ما را به آینده این اکوسیستم امیدوار میکند، رشد کسبوکارهایی خارج از تهران است. بهطور کلی دنیای دیجیتال فرصت فوقالعاده مطلوبی را پیش روی کسبوکارها قرار داد تا بتوانند مرزها و محدودیتهای جغرافیایی را پشت سر بگذارند.
دنیای بلاکچین نیز فرصتهای بیشتری را پیش روی کسبوکارها قرار داد. همین الان کسبوکارهایی داریم که در خارج از تهران شکل گرفته و رشد کردهاند. فقط بهعنوان نمونه میتوان به بیتپین در انزلی و اوکیاکس در مشهد اشاره کرد. بچههای کویننیک هم از شیراز شروع کردهاند. قطعاً این فهرست طولانیتر است و این چند مورد را صرفاً بهعنوان نمونه گفتم.
کسبوکارهای غیرتهرانی در حوزه رمزارز توانستهاند نقش مهمی بازی کنند و حضور آنها در شهرستانها یعنی فرصتآفرینی برای بسیاری از جوانان بااستعداد در شهرهای گوناگون ایران. حضور کسبوکارهای موفق شهرستانی در حوزه رمزارز را باید به فال نیک گرفت و امیدواریم بتوانیم این فرصتها را با مدیریت صحیح به سوی اثربخشی بیشتر هدایت کنیم.
کسبوکارهای حوزه رمزارزی ایران کسبوکارهایی نوپا هستند و درست است که در سالهای گذشته توانستهاند رشدهای خیرهکنندهای داشته باشند، اما هنوز راه زیادی در پیش دارند تا بتوانند به مثابه یک صنعت بالغ و جاافتاده رفتار کنند، هنوز بسیاری از مسائل قانونی روشن نیست، هنوز مقرراتگذاری کافی انجام نشده، هنوز بسیاری از موضوعات مبهم است و هنوز راه سخت و پیچیدهای در پیش داریم.
برای عبور از این مسیرهای سخت نیاز داریم که بتوانیم با همراهی هم و بزرگکردن اکوسیستم زمینه بالندگی جوانان خلاق و نوآور ایرانی را فراهم کنیم. آنچه در این مسیر لازم است، دوری از هیجانزدگی و برخوردهای سلبی است و با سیاستگذاری مناسب میتوان زمینه رشد بیشتر اقتصاد ایران را فراهم کرد.