کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
نیلوفر نادری / کانتک را میتوان نگرشی نسبتاً نوین به ساختوساز دانست که شامل ایجاد و فروش داراییها با تسلط بر جنبههای مالی میشود.
استفاده از فناوری در روند ساختوساز موجب کاهش هزینهها میشود که این ویژگی با توجه به گستردگی صنعت ساختوساز در جهان و تأثیر مستقیمی که بر زندگی مردم دارد، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
«حمید کردبچه»، رئیس هیئتمدیره فناوری اطلاعات ناواکو درباره کانتک به «کارنگ» میگوید: «جنبه مالی این حوزه شامل موضوعاتی مانند تأمین نقدینگی از طریق وام، سپردهگذاری، مدیریت سرمایه در گردش و بیمه کردن ریسک میشود. یکی از محورهای اصلی کانتک، زنجیره تأمین است. در ساختوساز از مواد اولیه و مصالح استفاده میشود که در علم اقتصاد به این دسته از کالاها «کامودیتی» میگویند. کامودیتیها کالاهایی هستند که از آنها در زندگی روزمره استفاده میشود یا بهعنوان دارایی در بازار مورد خرید و فروش قرار میگیرد.»
کردبچه در ادامه کامودیتیها را در سه بخش قرار میدهد و میگوید: «کامودیتیها به طور کلی در سه دسته قرار میگیرند؛ کامودیتیهای سخت شامل محصولاتی میشوند که به صورت طبیعی در طبیعت وجود دارد. برخی از نمونههای کامودیتیهای سخت عبارت هستند از نفت، طلا، نقره و معدنیهای دیگر. این نوع کامودیتیها جزو منابع محدود در نظر گرفته میشوند و معمولاً تحت تأثیر عواملی مانند تقاضا و عرضه جهانی قرار میگیرند. کامودیتیهای نرم نیز شامل بیشتر محصولات کشاورزی مانند ذرت، سویا، گندم و… شده و به دلیل حساسیت بالا در برابر تغییرات اقلیمی و آبوهوایی، ممکن است با تغییرات فصل، قیمت آنها در بازار تغییر کند. سومین دسته از کامودیتیها به فلزات اختصاص داده میشود که دربرگیرنده موادی مانند فولاد، مس، آلومینیوم، روی و سایر مواد مشابه است. همچنین نفت و محصولات نفتی نیز در زیرشاخهای به نام بازار انرژی قرار میگیرند. علاوه بر این، فلزات گرانبها مانند طلا و نقره نیز جزو کامودیتیها محسوب میشوند.»
کردبچه معتقد است که با این اوصاف، کانتک با چندین محیط کنترلنشده و پویا سروکار دارد و زنجیرههای تأمین ساختوساز باید طیف وسیعی از عواملی که تحت کنترل سازنده یا مالک نیستند، نظیر آبوهوا، ترافیک، نیروی کار و همچنین وابستگیهای متقابل بین آنها را در نظر بگیرد.
عدم مدیریت صنعت ساختمان؛ تهدیدی برای توسعه پایدار
حمید کردبچه میگوید: «صنعت ساختمان یکی از مهمترین صنایعی است که در صورت نداشتن مدیریت صحیح در پروژهها تهدیدی برای توسعه پایدار به شمار میآید. در بسیاری از کشورهای پیشرفته آییننامهها، قوانین و سیستمهایی جهت بررسی پروژههای ساختمانی از حیث پایداری وجود دارد. حتی در مورد رسیدن به نقطه سازگاری با محیطزیست هم در این اسناد و قوانین به نکاتی توجه شده است. در دستیابی به اهداف توسعه پایدار نیاز است به مسائل زیستمحیطی در کنار جنبههای اجتماعی و اقتصادی توجه شود.»
او توضیح میدهد که یکی از بخشهای پایه مربوط به شهر هوشمند که نیازمند یکپارچگی و پیشبینی آینده اجزای شهر برای تخصیص و مدیریت منابع است، با استفاده از مدلسازی اطلاعات ساختمان (Building Information Modelling) که فناوری مدلسازی به کمک کامپیوتر است و برای مدیریت و تولید اطلاعات ساختمانی و فرایندهای وابسته با تولید، ارتباط و تجزیه و تحلیل مدلهای اطلاعات ساختمانی به کار میرود پوشش داده میشود. در نتیجه کاربست کانتک در ایران میتواند به ما برای داشتن شهرهای هوشمند کمک کند.
تفاوت کانتک و پراپتک
رئیس هیئتمدیره فناوری اطلاعات ناواکو درباره تفاوت بین کانتک و پراپتک بیان میکند: «کانتک ساخت و ایجاد و فروش داراییها از صفر است، در حالی که پراپتک به مدیریت داراییهایی در زمینه استفاده و فروش مجدد داراییهای موجود گفته میشود. در واقع در کانتک باید بر زنجیره تأمین برای ایجاد محصول و دارایی متمرکز شد، اما در پراپتک باید بر استفاده و مولدسازی از داراییهای موجود مسلط شد. همچنین جامعه هدف پراپتک شامل فروشندگان، واسطهها، مستأجرها، مؤسسات تأمین مالی، بیمه و یوتیلیتیهایی نظیر آب و برق و گاز میشود، در صورتی که جامعه هدف کانتک شامل مالکان زمین، استخراجکنندگان و فرآوریکنندگان مصالح ساختمانی، سرمایهگذاران، مهندسان، سازندگان، تأمینکنندگان و تولیدکنندگان قطعات، مؤسسات مالی، بیمه، ناظران ساخت و ارائهدهندگان پروانه ساخت و اعتبار اسنادی میشود.»
نقش رگولاتوری در توسعه کانتک
کردبچه میافزاید: «در چند سال اخیر سکوهای متعددی به طور محدود بر قسمتی از زنجیره، از طیف فروش، واگذاری و تسهیم کالاهای کامودیتیها تا مشارکت در پروژههای ساختوساز فعال شدهاند. استقرار کامل زنجیره میتواند بسترساز ایجاد توسعه کسبوکارهای فناور در این بخش و همچنین تسهیلاتی برای بهرهبرداران که همان خریداران محصول نهایی هستند، شود.»
او در ادامه اضافه میکند: «زیرساختهای متعددی از نظر قوانین بالادستی مانند سیاستهای کلی نظام و همچنین برنامه هفتم توسعه نظیر موارد حقوقی بهعنوان پشتیبان برای این بخش وجود دارد، اما باید توجه داشت که پیادهسازی و استقرار این زنجیره ارزش بهعنوان یک فناوری برهمزننده مطمئناً نیازمند تدقیق قوانین برای حفظ و صیانت از حقوق ذینفعان است. از منظر مالی نیز قوانین پشتیبانی از سوی نهادهای رگولاتور مانند بانک مرکزی و بورس در حوزه صندوقهای مسکن و سرمایهگذاری مشخص شده که البته سوابق نشان داده با ورود فناوران به این حوزه، بازبینیهایی در شکل و محتوای قوانین و سیاستهای مالی ایجاد میشود.»
به گفته او در زمینه نیروی انسانی شاید کمترین دغدغهها را داشته باشیم؛ چراکه آمار و ارقام نشان داده که میزان انطباق نیروهای انسانی در پیش بردن طرحهای فناورانه بیشترین میزان را تاکنون به خود اختصاص داده است.