کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
در خبرها خواندم که یکی از چالشهای کارفرماها و کارمندان ینگهدنیایی در روزهای اخیر این است که قانون جدیدی در حال اجراست که طبق آن باید کارفرماها در آگهی استخدامشان مبلغ حقوقی را که قرار است به کارمندشان بدهند اعلام کنند. یعنی آگهیهای استخدام در آینده یک چیزی میشود توی مایههای آگهی مزایده که هرکس مبلغ بیشتری پیشنهاد داد، شانس برندهشدنش بیشتر است. چه کسی؟ خب معلوم است، کارفرما دیگر. نکند یکوقت اشتباه کردید و فکر کردید که مبلغ را کارمند باید برای تشکر از استخدامشدن بدهد؟
چه دل خجسته و حال خوشی دارند این جماعت. یعنی انگار ما خودمان نمیدانیم فقر در غرب بیداد میکند و هرآینه در آینده نزدیک این کشتی بهظاهر خفن، در اعماق آب فرو میرود. انگار ما خبر نداریم که کارمندها و کارگرها که هیچ، حتی کارفرماها هم در دنیای غرب کارتنخواب و بدبخت و فلکزدهاند. انگار ما متوجه نیستیم که آنها همهاش در حال سگدو زدن هستند برای یک لقمه نان و مخلفات کوفتی… حالا برای ما فاز باکلاسی برداشتهاند.
یکی نیست به اینها بگوید حالا فکر کردید توی آگهیهایتان بنویسید حداقل حقوق ۵۰۰۰ دلار، دل ما میسوزد؟ ما مینشینیم و با ماشینحساب گوشی زهواردررفتهمان حساب میکنیم ببینیم به پول خودمان یک کارمند دونپایه الان چقدر حقوق میگیرد و الان چقدر؟ (آن دو تا الان را برای بالانس دلار در نظر بگیرید.) واقعاً اینها چقدر خوشخیالاند. ما اصلاً به این چیزها فکر نمیکنیم. ما خودمان «افزایش حقوقمذگان» داریم که الان هشت ماه آزگار است سرمان به آن گرم است و قرار است دو ماه دیگر انجام شود.
حقوق کارمندها و بازنشستهها بعد از کلی حسابوکتاب کردن و مو را از ماست بیرون کشیدن، بالاخره تکان خورد.
البته این تکان در حد یک از این پهلو به آن پهلو شدن بود، اما به هر حال بودنش بهتر از نبودنش است، چون اینطوری کارمندها و بازنشستهها خیالشان راحت میشود که فیش حقوقیشان زخم بستر نمیگیرد.
حقوقها هنوز اضافه نشده، اما انگار دلار نامرد فهمید که ملت چیزی به اندازه حدود ۲۰ تا ۳۰ تایش افزایش حقوق دارند. حالا با این ۲۰ تا ۳۰ دلار در ممالک غربت فوق فوقش چهار تا بستنی بتوانی بخری تا دلت نسوزد، اما این نالوطی حتی چشم دیدن همینقدر افزایش حقوق را هم نداشت و قبل از اینکه کارمند و بازنشسته به خودش بجنبد و آن جنبش به فیش حقوقی این بیچارهها برسد، افتاد به رقص بندری و چنان خودش را جنباند که کلاً برنامه افزایش کنسل شد!
همین الان که من دارم برای شما مینویسم، دلار توی بازار آزاد ۳۴۵۰۰ تومان است. حالا خدا میداند وقتی مجله به دست شما برسد چند شده باشد. این دیگر تقدیر خداست، همانطور که وقتی درخواست افزایش حقوقها در مجلس مطرح شد، دلار ۲۶۰۰۰ تومان بود و تا تصویب بشود، شد این!
هر روز شدیم در جهان تنهاتر
از بچه که نه، از خودمان شد جا تر
هر چیز مرا کشد فلک پایینتر
وقتی که دلار میکشد بالاتر