کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
۱
«بله خب عذراخانم، تعریفش نباشه، آقای ما جزء طبقه بالاییهاست. برای همین چشم شیطون دور، دیروز تونستیم ۱۰ دقیقه با پسرمون تماس داشته باشیم، تازه اون هم تصویری… تو رو خدا یک وقت بهتون برنخوره ها! بالاخره دولته دیگه. خودش میدونه به کی، چقدر اینترنت بده. حالا از من میشنوی شما هم به آقاتون بگو، یک تُک پا بیاد پیش آقای ما، راه و چاه رسیدن به طبقه بالا رو یاد بگیره، بلکه شما هم سال دیگه بیایید همطبقه ما بشید. البته اگه تا اونموقع قانونها عوض نشه و نگن که دیگه هیچکس حق نداره طبقه جابهجا کنه.»
۲
نترسید! این مونولوگ شهینخانم و عذراخانم در آینده این مرز و بوم نیست، بلکه تمرین تئاتر یکی از بچههای تئاتر بورکینافاسو است که تازه آن را هم استاد تأیید نکرده و گفته زیادی اغراقآمیز است. آن استاد به آن شاگرد گفته، بچهجان! برو یک نگاه به جهان پیرامون خودت بینداز و ببین مردمان جهان چطور زندگی میکنند.
ببین که در این روزگار هیچجای دنیا نمیشود بدون اینترنت زندگی کرد. از آن بدتر هیچکجای دنیا هم نمیشود اینترنت را طبقهبندی کرد و خوبها و درشتهایش را برای رفقا برداشت و بدها و لهها و لکزدهها و کرمخوردهها را برای خلقاللهی که دستش به هیچجا نمیرسد.
این استاد دست از سر شاگردش برنداشته و گفته اصلاً به نظر خودت از پایتخت ما پرتتر و گمنامتر توی دنیا هست؟ گاهی ما بورکینافاسوییها، خودمان هم اسم «واگادوگو» را فراموش میکنیم، اما توی همین واگادوگو هم اینترنت طبقهبندی نشده است. دوست داری در ژانر وحشت بنویسی؟ خب بنویس، اما یکجوری بنویس که بگنجد جانم!
۳
حالا من که هیچی، امیدی به من نیست، شما با چه دقتی نشستهاید و گفتوگوی یک استاد و دانشجوی بورکینافاسویی را میخوانید؟ از من و شما بیکارتر، آن مترجمی بوده که رفته زبان بورکینافاسویی و واگادوگویی یاد گرفته تا از شدت بیسوژگی، مجبور شود این چیزها را ترجمه کند.
۴
حالا متوجه شدید که نگرانیتان بیجاست؟ مطمئن شدید که قرار نیست کسی شما را به نظام طبقاتی ببرد؟ خیالتان راحت شد که اینترنت درست مثل همین امروز، فَت و فراوان، عینهو ریگ بیابان یا هر چیز دیگری که توی ذهن منحرف شماست، در آینده هم در اختیارتان خواهد ماند؟
۵
حالا زود سر درددلتان باز نشود و نپرید گوشیتان را بیاورید و نشان بدهید که آن دایره ارسال پنجاه کیلوبایت فایل، دو ساعت و نیم دارد میچرخد و هنوز به دست صاحبش نرسیده است. اولاً صحبت پنجاه هزار بیت است که با حساب قدیم، خیلی میشود. ثانیاً بالاخره که میرود. امروز نرفت، فردا میرود. وقت زیاد است.
ثالثاً اصلاً همین که شما با اینهمه مشکل و دردسر هنوز هم از رو نرفتهاید و دارید از آن برنامه کوفتی واتساپ استفاده میکنید، نشان میدهد حقتان همان طبقهای است که فقط اجازه دارد دکمه پاور دستگاههای الکترونیکی را بزند.
۶
توجه کنید که در استفاده از دکمه پاور زیادهروی نکنید والا به طبقه زیرزمین هدایت میشوید و دستتان به دکمه Help هم نمیرسد.
۷
کمتر به مسیر سنگاندازی کن
خود را به هر آنچه داشتی، راضی کن
از زیرزمین سراغ دوبلکس نگیر
با همطبقه خودت برو بازی کن