کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
چرا سیلیکونولی تا این اندازه به مدیران ارشد هندی اعتماد کرده است؟ آنها از کدام نردبان بالا رفتهاند و چطور شد که طی چند سال اخیر به یکباره مهمترین شرکتهای فناوری دنیا سکان هدایت خود را به جوانان ۳۰ تا ۴۵ سالهای دادهاند که متولد هند هستند یا از پدر و مادری مهاجر و هندی به دنیا آمدهاند؟ این موج هندیشدن سیلیکونولی نکات جذابی دارد که از مقوله مهاجرت تا رویکردهای جدید شرکتهای بزرگ فناوری را در دل خود پنهان کرده است.
بسیاری میگویند این موضوع پاداش صبوری و سختکوشی نسلی است که شاهد فقر و تنگدستی والدین خود بوده و فرصتها را به بهترین شکل ممکن استفاده میکند تا مدارج علمی و مدیریتی و البته ثروتاندوزی را از دست ندهد. در این مطلب تلاش کردهایم به این موضوع مهم میانفرهنگی در عرصه فناوری بپردازیم که هم برای هندیها و هم اکوسیستم کارآفرینی داخل کشورش دستاوردها و تغییرات زیادی را رقم زده است. مطلبی که بخش اعظم آن از مقالهای که سایت BBC World در سال گذشته منتشر کرده، وام گرفته شده است.
آنها ذاتاً مدیرند؟
«ساتیا نادِلا» در مایکروسافت، «ساندار پیچای» در آلفابت (شرکت مالک گوگل) و مدیران عامل IBM، ادوبی، پالوآلتو نِتوُرکس، ویام وِیر و ویمیو همگی هندیتبار هستند.
متولدان هند فقط حدود یک درصد جمعیت آمریکا را تشکیل میدهند، اما شش درصد نیروی کار در سیلیکونولی را هندیها تشکیل میدهند. درصد بسیار بالاتری هم در این شرکتها دارای سمتهای ارشد هستند. چرا؟
«آر گوپالا کریشنان»، مدیرعامل سابق «تاتا سانز» و یکی از نویسندگان کتاب «مدیر موفق دستپرورده هند» میگوید: «هیچ کشور دیگری به اندازه هند چنین جمعیت زیادی را به شیوه گلادیاتوری آموزش نمیدهد.»
گوپالا کریشنان به نقل از «سیکی پراهالاد»، استراتژیست معروف هندی، میگوید: «از صدور شناسنامه تا گواهی فوت، از ثبتنام مدرسه تا استخدام، از نارساییهای زیرساختی تا ظرفیتهای ناکافی، همه این تجربههای بزرگشدن در هند هستند که دستبهدست هم میدهند تا هندیها «ذاتاً مدیر» بار بیایند.»
به عبارت دیگر، رقابت و بینظمی به آنها مهارت حل مشکل و سازگاری را میدهد.
آمریکا از پرکاری و اضافهکاری استقبال میکند!
گوپالا کریشنان اضافه میکند این واقعیت که آنها اولویت را به کار و تخصصشان میدهند، مؤلفهای نیست که زندگی شخصی در آن تأثیرگذار بوده باشد، آن هم در فرهنگ کاری کشوری مثل آمریکا که پرکاری و اضافهکاری رایج است: «در همه دنیا اینها ویژگیهای مدیران برجستهاند.»
مدیران عامل متولد هند در سیلیکونولی بخشی از یک اقلیت چهار میلیون نفری هستند؛ از ثروتمندترین و تحصیلکردهترین افراد در ایالات متحده آمریکا.
حدود یک میلیون نفر دانشمند و مهندساند. بیش از ۷۰ درصد از ویزای کار در آمریکا (اچوانبی) به مهندسان نرمافزار هندی میرسد. ۴۰ درصد مهندسان خارجی حاضر در شهرهایی مانند سیاتل هم از هند هستند.
به عقیده نویسندگان کتاب «آن یک درصد دیگر: هندیها در آمریکا»، این نتیجه «تغییر شدید در سیاست مهاجرتی ایالات متحده آمریکا در دهه ۱۹۶۰ است».
در پی جنبش حقوق مدنی در آمریکا، صدور ویزا که بر اساس سهمیه تعیینشده برای هر کشور بود، جای خود را به مهارت متقاضی یا پیوستن اعضای خانواده به یکدیگر داد. اندکی پس از این تغییر، ورود هندیها با تحصیلات عالی به آمریکا شروع شد؛ ابتدا دانشمندان، مهندسان و پزشکان و سپس دیگر رشتههای علمی و از همه بیشتر برنامهنویسان نرمافزار.
نویسندگان این کتاب میگویند که همگنی و یکدستی این گروه از مهاجران هندی «شبیه هیچ گروه مهاجر دیگری از هیچ کشور دیگری نبود». آنها از سه غربال گزینش گذشته بودند. اول اینکه جزء هندیهای طبقهبالا و صاحب امکانات بودند که میتوانستند هزینه تحصیل در یک دانشگاه معروف را بپردازند، در درجه دوم جزء قشر کوچکتری بودند که میتوانستند هزینه کارشناسی ارشد در آمریکا را تأمین کنند؛ مدرک بسیاری از مدیران عامل سیلیکونولی.
در نهایت سیستم ویزای آمریکا این گروه را به آنها که مهارت و تخصص خاص دارند، اغلب در علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات کاهش داد تا این افراد تأمینکننده «تخصصیترین نیازهای بازار کار آمریکا» باشند.
«ویوِک وادهوا»، کارآفرین فناوری و استاد دانشگاه میگوید: «اینها بهترینها هستند و به شرکتهایی میپیوندند که در آن بهترینها به اوج میرسند. همچنین شبکه روابطی که در سیلیکونولی تشکیل دادهاند، برای آنها مزیتی را به ارمغان آورده است. ایده این بود که آنها به یکدیگر کمک کنند.»
پلهپله تا اوج با فرهنگ مدارا
وادهوا اضافه میکند که بسیاری از مدیران عامل متولد هند از ردههای پایین شروع کردهاند و پلهپله از نردبان ترقی بالا رفتهاند. به اعتقاد او، این موضوع به آنها یک احساس فروتنی میدهد و آنها را از بسیاری از مدیران عامل و بنیانگذاران متمایز میکند که افراد مغرور و پرنخوتی شناخته میشوند که خود را همیشه محق میدانند.»
وادهوا میگوید کسانی مانند ساتیا نادلا و ساندار پیچای حدی از احتیاط و تأمل و فرهنگ «ملایمت و مدارا» را با خود آوردهاند که آنها را نامزدی ایدهآل برای مشاغل ارشد میکند. این موضوع بهویژه در زمان حال از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ چراکه وجهه شرکتهای فناوری بزرگ بهدلیل جلسات اخیر استماع در کنگره، مناقشه با دولتهای خارجی و گسترش شکاف بین ثروتمندان سیلیکونولی با بقیه آمریکا بهشدت آسیب دیده است.
«ساریتا رای»، گزارشگر فناوری هند به خبرگزاری بلومبرگ میگوید: «مدیریت خوددار و بیسروصدا و بیاصطکاکِ آنها یک امتیاز بزرگ است.»
«وینود خوسلا»، تاجر و میلیاردر هندی-آمریکایی و یکی از بنیانگذاران «سان مایکروسیستمز» میگوید: «جامعه متنوع هند، با آداب و رسوم و زبانهای بسیار، به مدیران متولد هند این توانایی را میدهد که در موقعیتهای پیچیده سکان را به دست بگیرند و راه را پیدا کنند، بهویژه زمانی که گسترش و توسعه سازمانی مطرح است.»
او میافزاید: «این ویژگی بهعلاوه خصلت سختکوشی، آنها را کاملاً مناسب این کار میکند.»
دلایل واضحتری هم وجود دارند، مثل این واقعیت که بسیاری از هندیها میتوانند انگلیسی صحبت کنند و این امر ادغام آنها در صنایع متنوع فناوری آمریکا را آسانتر میکند. تأکید آموزشوپرورش هند بر ریاضیات و علوم هم صنعت نرمافزاری پررونقی را ایجاد کرده که در آن فارغالتحصیلان مهارتهای مناسبی را آموزش میبینند؛ مهارتهایی که بعد در دانشگاههای درجهاول مهندسی و مدیریت در آمریکا بیشتر تقویت میشوند.
اکوسیستم هند مرکز توجه میشود
«روپا سوبرامانیا»، اقتصاددان هندی در همین رابطه در مجله فارین پالیسی نوشته است: «به عبارت دیگر، موفقیت مدیران عامل زاده هند در آمریکا به همان اندازه به آنچه در آمریکا میگذرد مرتبط است که به آنچه در هند میگذرد؛ حداقل به آمریکای قبل از ۱۱ سپتامبر و اعمال محدودیتهای مهاجرتی مرتبط است.»
انباشت و عقبافتادگی درخواستهای گرینکارت آمریکا و فرصتهای فزاینده در بازار هند قطعاً جذابیت شغلی در خارج از کشور را برای هندیها کمرنگ کرده است.
ساریتا رای میگوید: «رؤیای آمریکایی جای خود را به رؤیای شرکتهای دانشبنیان در هند میدهد.»
به گفته کارشناسان، ظهور یونیکورنها، شرکتهایی که بیش از یک میلیارد دلار ارزش دارند، نشان میدهد هند تشکیل شرکتهای عظیم فناوری را در سالهای اخیر شروع کرده، اما هنوز خیلی زود است که در مورد تأثیر جهانی آنها نظر بدهیم.
وینود خوسلا میگوید: «اکوسیستم استارتاپی در هند هنوز نسبتاً جوان است. الگوبرداری از هندیهای موفق در کارآفرینی و در ردههای اجرایی کمک زیادی کرده، اما گسترش این فضا زمان میبرد.»
اما کارشناسان میگویند که بیشتر این الگوها مردان هستند؛ تقریباً مثل تمام مدیران عامل متولد هند در سیلیکونولی. ارتقای سریع آنها دلیل کافی به دست نمیدهد که احتمال بدهیم این صنعت همهشمولتر شده است.
به گفته ساریتا رای؛ «فاصله حضور زنان در صنعت فناوری، بسیار بیشتر از آن چیزی است که باید باشد.» بسیاری امیدوارند با رشد اکوسیستم استارتاپی، هم موج مهاجرت نیروهای متخصص از این کشور کمتر شود و هم سرمایههای هنگفت خطرپذیر به سمت این کشور -که با موضوعاتی چون فقر و نابرابری اجتماعی دستوپنجه نرم میکند- سرازیر شود.