کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
رویداد پرشینتک سامیت در روز بیستوهفتم مهرماه برگزار شد؛ رویدادی که با حمایت شورای بازرگانی ایرانیان دوبی برپا شد و نشستهایی با موضوعات روز فناوری دنیا ازجمله هوش مصنوعی در آن انجام شد. فناوری هوش مصنوعی چندی است که در تمام دنیا بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته و شعار جیتکس امسال هم با توجه به این موضوع «هوش مصنوعی همه چیز است» انتخاب شده بود.
در پنل هوش مصنوعی پرشینتک سامیت پوریا حداد، کارشناس هوش مصنوعی و بنیانگذار فیلاگر؛ کیوان محیط مافی، مدیرعامل دیجینکست؛ فرداد زند، کارآفرین و مدیر استراتژی پروژه «کریم» در دوبی و محمدجواد اتابکی، مدیرعامل آپتایم حضور داشتند.
باید روی جنبههای غیرتکنیکال خود کار کنیم
در ابتدای پنل، عظیم ربیعزاده، مدیرعامل عظیممدیا بهعنوان مدیر پنل به شعار امسال جیتکس اشاره کرد و از مهمانان خواست توضیح دهند که چگونه میتوانیم جهانی یکپارچه با فناوری هوش مصنوعی داشته باشیم و آیا اکوسیستم جزیرهای فناوری در ایران میتواند به اکوسیستم فناوری جهانی متصل شود یا نه؟
کیوان محیط مافی، مدیرعامل دیجینکست اولین پاسخدهنده به این سؤال بود. دیجینکست مرکز نوآوری و سرمایهگذاری دیجیکالاست که از سویی به علاقهمندان کمک میکند کسبوکارهای مستقل خود را داشته باشند و از طرف دیگر به شرکتها کمک میکند به محصولات فناوریمحور دست یابند.
محیط مافی در پاسخ به اولین سؤال پنل گفت: «در یک صحبت بسیار کوتاه با یک شرکتکننده در جیتکس متوجه شدم که روابط اقتصادی از اهمیت بالایی در ورود به دنیای فناوری جهانی برخوردار است. در هر صورت کسانی که کار فنی میکنند به راهحلی خواهند رسید تا به اقیانوس فناوری دنیا متصل شوند. اما نکته مهم در این میان بحثهای مالی و تجاری است که ما برای آن برنامهریزی نکردهایم. برای ما تجربه بینالمللی در بحث مالی و تجاری اهمیت بسیار زیادی دارد.»
پوریا حداد در ادامه گفت: «آنچه من در جیتکس امسال دیدم، چند پله پایینتر از حد انتظارم بود. چیزی که من انتظار داشتم، مواجه شدن با فناوریهای انقلابی و تازه بود که البته انتظاراتم به واقعیت نپیوست. تنها در غرفه «اتصالات» جذابیت بصری بسیار زیادی مشاهده کردم. حتی در شرکتهای بزرگی مثل مایکروسافت نیز با نوآوری تازهای مواجه نشدم. اما آنچه برایم بسیار جذابیت داشت این بود که کار کردن در حوزه فناوری و ساختن برندی مانند جیتکس، توانسته برای امارات یک فضای فناوری بسیار خوب به وجود آورد که از تمامی نقاط دنیا برای دیدن این فضا به دوبی بیایند. این نکته نشاندهنده دو موضوع است؛ اول اینکه برای ساختن چنین فضایی ما دارای منابع انسانی بسیار خوب هستیم. دوم و درباره جزیرهای بودن اکوسیستم، باید بگویم که این موضوع ما را بسیار در انزوا قرار میدهد؛ زیرا با ایدههایی که از نظر ما و در ایران دسته سوم هستند، اکنون در امارات فضای فناورانه و همدلانه خوبی به وجود آمده است. فرصتهای بسیاری به خاطر وضعیت جزیرهای بودن اکوسیستم فناوری ایران، از منابع انسانی توانمند ما دریغ میشود.»
فرداد نیز در پاسخ به این سؤال افزود: «جواب سؤال شما در خودش نهفته است. جزیرهای بودن اکوسیستم بهخصوص در حوزه استارتاپی محکوم به شکست است. هر موضوع دیگری نیز با نگاه جزیرهای به اکوسیستم، محکوم به این شکست خواهد بود. حال هرچه لبه دانش بیشتر شود این شکست سریعتر و عمیقتر نیز اتفاق میافتد. اکوسیستم استارتاپی ما نیز با وجود تمام توانمندیهایی که دارد به دلیل ماهیت جزیرهای بودنش، با اکوسیستم استارتاپی خارج از کشور آشنایی ندارد و این نیز دلیلی است که اکوسیستم استارتاپی ما به پیشرفتی که لایق آن است نرسد. جیتکس نیز نهایتاً فرصتی خواهد بود تا استارتاپهای ما با فضای استارتاپی خارج از ایران آشنا شوند.»
او ادامه داد: «دغدغه دیگری که جزیرهای بودن اکوسیستم به همراه خود خواهد آورد، محدودیت در فضای سرمایهگذاری است. بهروزرسانیها در حوزه هوش مصنوعی، چه در فضای کاری آن و چه در فضای آکادمیکش، هر ماه در حال انجام است و نیاز به همکاری با بیرون از اکوسیستم احساس میشود؛ اما جزیرهای بودن اکوسیستم ما مانعی است برای همکاری با خارج از اکوسیستم.»
در خارج نیز حرف برای گفتن داریم
در ادامه ربیعزاده این سؤال را مطرح کرد که آیا فعالان فناوری در ایران میتوانند وارد بازار بینالمللی شوند؟
زند در پاسخ به این سؤال گفت: «اگر روی جنبههای غیرتکنیکال خود کار کنند، قطعاً به این هدف خواهند رسید»
محمدجواد اتابکی، مدیرعامل آپتایم در ادامه به بحث پیوست. استارتاپ آپتایم در حوزه هوش مصنوعی و حملونقل فعالیت دارد. آپتایم به شرکتهایی که مستقیم یا غیرمستقیم با دلیوری در ارتباط هستند کمک میکند تا بتوانند کاهش ۳۰ تا ۴۰درصدی در هزینههای لجستیکی خود داشته باشند؛ از نمونههای موفق فعالیت آپتایم میتوان به همکاری با دیجیکالا و اسنپ و زرماکارون اشاره کرد.
اتابکی در ادامه درباره جزیرهای بودن اکوسیستم فناوری در ایران گفت: «استارتاپهای مشابه ما در کشورهای دیگر که دو سال زودتر در ترند هوش مصنوعی مسلط شده بودند نسبت به ما پیشرفت چشمگیری داشتند؛ برای مثال شرکت لوژینکس در آمریکا. سرمایهگذاری اصلی لوژینکس حدود دو سال پیش انجام شد و این شرکت لقب سونیکورن گرفت؛ دادن لقب سونیکورن به شرکتی که تنها چهار سال از زمان تأسیس آن میگذرد، با احتساب درآمد این شرکت در آینده صورت گرفته است؛ به این معنی که این شرکت در روند یونیکورن شدن سریع عمل میکند. آخرین جذب سرمایه این استارتاپ هم تقریباً سه ماه پیش بود. لوژینکس دفتری در امارات تأسیس کرد که بتواند کار مارکتینگ خود را انجام دهد. در خصوص رقابتپذیری ما در خارج از ایران هم بهتر است با یک مثال نظر خود را بگویم؛ ما تقریباً دو سال پیش با کمک اتاق بازرگانی ایران-آلمان در یک رویداد استارتاپی شرکت کردیم. در این رویداد ما جزو پنج استارتاپ اول شدیم و این موضوع حتی برای من قابل توجه بود زیرا نشان میداد که ما در خارج از ایران هم حرفی برای گفتن داریم.
اما دغدغه اصلی اینجا بود که با وجود حضور ما در میان پنج استارتاپ اول، هر کس که نام ایران را میدید، در خصوص همکاری مردد و در نهایت منصرف میشد. با همین روند ما مشتریان دارای پتانسیل فراوانی را از دست دادیم.»
او در ادامه توضیح داد: «بعد از این موضوع ما پارتنرهایی را برای فعالیت در خارج از ایران پیدا کردیم که بتوانیم از طریق آنها در کشورهای خارجی فروش داشته باشیم. برای مثال ما اکنون در ازبکستان و ارمنستان مشتری فعال داریم و روی شرکتهای لجستیکی آنها کار میکنیم. این موضوع برای ما مانند بارقه امید بود و باعث شد کار را جدیتر بگیریم و اکنون نیز روی مراحل ثبت شرکت خود متمرکز هستیم. در نهایت میتوان گفت راهحل دور زدن مشکلی که از آن گفتیم، یافتن «پارتنرشیپ» بود.»
آیا امکان جذب سرمایه بینالمللی وجود دارد؟
ربیعزاده از فرداد زند پرسید: «استارتاپهایی که از ایران در جیتکس حضور دارند بیشتر به دنبال جذب سرمایه بینالمللی هستند؛ این موضوع تا چه اندازه میتواند قابلیت بزرگ شدن داشته باشد و آنها به جای داشتن پارتنرشیپ به دنبال جذب سرمایه از ویسیها باشند؟»
زند پاسخ داد: «تا زمانی که وضعیت حقوقی که اکنون در ایران حاکم است وجود داشته باشد، تقریباً جذب سرمایه بینالمللی غیرممکن است. میتوان اندکی روی «آنجلاینوستر»ها حساب کرد، اما به صورت محدود. تنها راه تأسیس شرکتی حقوقی در خارج از ایران است که البته باز هم دغدغههای خاص خودش را دارد. این موضوع چالشهای موجود را به صفر نمیرساند، اما چالشها را بسیار کم میکند.»
در ادامه مدیرعامل دیجینکست در پاسخ به این پرسش که استارتاپها از لحاظ یک سرمایهگذار داخلی باید چه ویژگیهایی داشته باشند، گفت: «اولین موردی که برای ما مهم است مسئله کوفاندرهایی است که یک استارتاپ را راهاندازی میکنند. مسیر استارتاپها یک مسیر حل ابهام است و افرادی که استارتاپ را راهاندازی میکنند باید این قابلیت را داشته باشند که همزمان بتوانند مشکلات زیادی را تحمل کنند و از سوی دیگر قابلیت حل مسئله را داشته باشند. بحث بعدی این است که چه نوع فناوریای را میخواهند ارائه دهند یا اینکه فناوری برای خودشان است یا یک کپی از فناوریهای خارجی است؟ ممکن است در ابتدا فناوری ارائهشده نگاهی به فناوریهای خارجی داشته باشد. ما در آپتایم نیز ابتدا با همین روند آغاز به کار کردیم. در واقع در این میان مالکیت فناوری بسیار مهم است. این دو موضوع را که کنار هم بگذاریم به موضوع اسکیلپذیر بودن طرح خواهیم رسید و آن را اندازهگیری خواهیم کرد.»
فرداد زند درباره شرایط مورد نیاز برای سرمایهگذاران خارجی گفت: «بیشتر موارد در سرمایهگذاری خارجی با داخلی یکسان است. بیشترین دغدغهای که ما با فعالان داخلی داریم این است که بسیاری از سرمایهگذاران خارجی با شرکتهای خوب داخلی و دانشگاههای خوب داخلی آشنایی ندارند. شاید یک شرکت خوب ایرانی در مقایسه با یک شرکت رده دو یا سه خارجی ضعف داشته باشد؛ این موضوع نیز ناشی از جزیرهای بودن اکوسیستم ماست. موضوع بعدی مشاوران طرح هستند. شاید یک مشاور ایرانی در یک دانشگاه ایرانی بسیار خوب باشد اما در مقایسه با خارج از کشور بهترین نباشد. موضوع بعدی که در مورد سرمایهگذاری داخلی نیز به آن اشاره شد مبحث چیستی فناوری ارائهشده توسط استارتاپ مورد نظر است و موضوع دیگر زمانبندی است.»
پوریا حداد در پاسخ به همین سؤال بیان کرد: «مسیر جذب سرمایه در داخل ایران بسیار دشوار است. جذب سرمایه از مجموعههای دولتی صورت بگیرد یا از مجموعههای خصوصی، به هر حال با دشواری همراه است. البته سرمایهگذاران هم حق دارند زیرا آینده بازار برایشان روشن نیست و آن ابهامی که وجود دارد سرمایهگذاران را وادار میکند روی پروژههای کمخطرتر سرمایهگذاری کنند. اما مسئله دیگر این است که استارتاپها بهدرستی حوزه فعالیت خود را انتخاب نمیکنند. برای مثال یا روی موضوعی کار میکنند که آنقدر دانشمحور است که دسترسی به آن سخت است یا اینکه از زمان آن گذشته است.»
او در ادامه افزود: «با یکی از دوستانم از مایکروسافت به نام مهندس صفار صحبت میکردم که میگفت در گوگل ما راهحلهای سریع و کمهزینه را انتخاب میکنیم. آنها بحثهای نرم بهعنوان مثال بازاریابی و سنجش بازار را بیشتر مدنظر قرار میدهند.»
از بین رفتن مشاغل کنونی با گسترش هوش مصنوعی
در ادامه ربیعزاده مسئله سرعت تغییرات در حوزه فناوری هوش مصنوعی را مطرح کرد. به بیان او بسیاری از کسبوکارها این دغدغه را دارند که چگونه میتوانند با توجه به سرعت تغییرات خود را بهروز کنند و اینکه آیا این تغییرات باعث از بین رفتن مشاغل کنونی میشود یا خیر؟
در پاسخ پوریا حداد گفت: «ما در حوزه هوش مصنوعی دو بخش داریم؛ یکی مربوط به بخش فنی و دولوپرها میشود و دیگری مشاغلی که اصلاً فنی نیستند اما جزو مشاغل هوش مصنوعی محسوب میشوند. معروفترین آنها نیز کسانی هستند که در حوزه تولید محتوا کار میکنند. بحث آموزش این افراد در چگونگی کار با ابزار هوش مصنوعی در این میان مطرح است که در سرعت تیم تأثیرگذار است.
در گروه انتخاب و در هلدینگهای لوازم خانگی اتفاقی که میافتد این است که ما از هوش مصنوعی بهگونهای استفاده میکنیم که بتوانیم خدمات را کاستومایز (سفارشی) کنیم. به تعریفی دقیقتر نیازمندیهای کارمندان را به صورت کاستومایزشده با استفاده از هوش مصنوعی در نظر میگیریم.»
زند در ادامه به این سؤال پاسخ داد و بیان کرد: «کارهایی که روزگاری انسان روی کاغذ انجام میداد اکنون به وسیله هوش مصنوعی امکان انجام دارد. فقط این بازه زمانی مهم است که چه مدت به این توانایی میرسیم.
با توجه به فاکتور پیچیدگی و حساسیت تا ۱۰ سال آینده هر کاری که توسط انسان صورت میگرفت توسط هوش مصنوعی قابل انجام خواهد بود. در این میان البته رگولاتوریای که ایجاد میشود برای بهکارگیری خدمات هوش مصنوعی مثلاً در حوزه سلامت مورد توجه قرار میگیرد.»
زند ادامه داد: «انسانها بیکار نمیشوند، اما عملاً شکل مشاغل عوض میشود و افراد میتوانند به دنبال مشاغل جدیدی که شکل میگیرد بروند. باید این را در نظر بگیریم که آیا بهتر است انسانها بیکار شوند یا اینکه کارها دقیقتر انجام شود. حالت انتزاعیتر این موضوع این است که در نهایت انسانهایی موفقتر خواهند بود که رباتهای هوش مصنوعی بهتری در اختیار داشته باشند.»
محیط مافی نیز در پاسخ به این پرسش بیان کرد: «هوش مصنوعی بسیاری از مسائل را برای مشاغل راحتتر میکند، مثلاً در گذشته باید حضوری به دکتر مراجعه میکردیم اما اکنون این قابلیت وجود دارد که با یک ویدئوی ۳۰ثانیهای این اتفاق بیفتد. در این میان شغلی حذف نمیشود بلکه سرویسدهی آسان میشود. برخی از شغلها هم در شأن انسانها نیست و میتوان آنها را به هوش مصنوعی محول کرد تا آن انسان کار بزرگتری را برعهده بگیرد.»
او در آخر گفت: «استفاده از فناوری همیشه برای حذف هزینهها بوده است. برای مثال با استفاده از هوش مصنوعی کارهای دستی کمتر میشوند و با هوشمندی بیشتری پیش خواهند رفت. برای مثال قبل از اینکه آپتایم در دیجیکالا مورد استفاده قرار گیرد، بسیاری از کارها به صورت دستی و با استفاده از نیروی انسانی بسیار انجام میشد. اما از زمانی که آپتایم در دیجیکالا استفاده شد، کاری که به ۲۰ نفر نیروی انسانی احتیاج داشت اکنون با یک نفر انجام میشود.
از سوی دیگر اگر هزار ماشین در ارسال مرسوله کار میکرد اکنون این عدد با استفاده از هوش مصنوعی به ۷۰۰ رسیده است. خواه ناخواه شغلهایی حذف میشود ولی ما باید با سرعت تغییر بهروز شویم.»
همایش «پرشینتک سامیت»، بهعنوان یک رویداد سالانه بزرگ در حوزه فناوری، همزمان با رویداد جیتکس و با هدف توسعه کسبوکارهای فارسیزبان از طریق ایجاد شبکهای از فعالان و علاقهمندان این حوزه در تاریخ ۱۹ اکتبر برگزار شد.
هدف از برگزاری این دورهمی و شام فعالان اکوسیستم فناوری فارسیزبان، ایجاد ارتباط و شبکهسازی میان فعالان این حوزه در سراسر دنیا عنوان شده تا بستری برای این افراد در راستای تبادل اطلاعات، تجارب و فرصتهای جدید در زمینه فناوری فراهم شود.
این رویداد شامل سخنرانیها، کارگاهها و پنلهای گفتوگو با حضور نخبگان و صاحبنظران در حوزههای هوش مصنوعی، بلاکچین، رمزارز، متاورس، فینتک و… بود.
طه تهرانی، عظیم ربیعزاده، مصطفی ثابتی، مصطفی مرشدی و همچنین مجموعههای «عصرانه راهکار» و «شورای بازرگانی ایرانیان دوبی» برگزارکنندگان این همایش بودند.