کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
قرنهاست که فلسفه بازاریابی محصولات یا خدمات برای مصرف کنندگان وجود داشته است. حتی پیش از پیدایش خط نیز صنعتگران به کالاهای خود طرحی همنام (شکلی ابتدایی از ساختن نشان تجاری و تبلیغات) میدادند تا مصرفکنندگان بتوانند در یک نگاه به کیفیت آنها پی ببرند. امروزه نیز ما همراه با توسعه فناوری به روشی روشنتر آغاز به درک عادات مصرفکننده میکنیم تا آنچه را بازاریابی مینامیم، به گونهای کارآمدتر انجام دهیم.
۱۵۰۰ قبل از میلاد؛ پیدایش نشانهای تجاری
تاریخچه بازاریابی بسیار زودتر از آنچه بیشتر مردم فکر میکنند، آغاز میشود. در حالی که درباره چگونگی آغاز واقعی بازاریابی دیدگاههای گوناگونی وجود دارد، بسیاری از تاریخنگاران بر این باورند که این مفهوم از حدود ۱۵۰۰ پیش از میلاد آغاز شد؛ زمانی که جوامع بینالنهرین دست به کار تولید انبوه کالاهایی شدند که نیازمند کنترل کیفیت بود.
تولیدکنندگان کالاها ساختههای خود را با نشان امضا (اولین شکل از نشان تجاری) مهر و به خریداران عرضه میکردند. این نشان به مصرفکننده یادآوری میکرد که یک محصول ویژه از یک فروشنده یا بازرگان ویژه آمده و آنها میتوانند برای کالاهای با کیفیت یکسان دوباره سراغ آن فروشنده یا تاجر بروند. این امر با گسترش تجارت بین کشورها و جوامع مختلف در دهههای پس از آن اهمیت بیشتری یافت.

۱۴۵۰ پس از میلاد؛ اختراع ماشین چاپ
با گذاری شتابان در تاریخ به سال ۱۴۵۰ پس از میلاد میرسیم؛ زمانی که یوهانس گوتنبرگ ماشین چاپ را اختراع و امکان بازتولید انبوه نشانها روی بسیاری از انواع کاغذ را فراهم کرد. این اختراع انقلابی در دنیای بازاریابی بهپا کرد، زیرا تولیدکنندگان اکنون میتوانستند نام تجاری خود را با استفاده از کلمات روی چیزهایی غیر از محصول منتقل کنند. آنها از طریق کتاب، پوستر و مقاله به مخاطبان بسیار بیشتری دسترسی یافتند و بدینگونه نخستین شکل از تبلیغات چاپی پدیدار شد.

۱۷۳۰ تا ۱۹۰۰ میلادی؛ مجلات، بیلبوردها و تبلیغات در فضای باز
در دهه ۱۷۳۰ یک انگلیسی به نام ادوارد کیو (Edward Cave) کلمه Magazine (مجله) را از کلمه عربی «مخازین» به معنی انبار برگرفته و بیان کرد. وی با هدف ایجاد جذابیت انبوه برای انتشارات خود تصمیم گرفت گونههای مختلف از مطالب خواندنی را که از دید او برای عموم مردم لذتبخش بود، شامل مقالات، شعرها، داستانها و تفکرات سیاسی منتشر کند.
طرح چاپ نشریات برای مصرف انبوه عمومی نیازهای جدیدی از جمله بهاشتراکگذاری اطلاعات، یافتن راهکاری برای دسترسی به بیشترین تعداد افراد در یک مکان جغرافیایی را نیز خلق کرد. این نیاز به ایجاد تابلوهای تبلیغاتی در راه آهنهای شهری در سال ۱۸۵۰ میلادی منجر شد.
نخستین اجاره نصب تابلوی تبلیغاتی در سال ۱۸۶۷ ثبت شد و بهزودی در آمریکا یک شرکت استاندارد برای مهار صنعت پررونق تابلوهای تبلیغاتی ایجاد شد. تبلیغات در فضای باز به منبعی بزرگ برای شرکتها، دولتها و افراد تبدیل شد تا در طول جنگهای جهانی اول و دوم از آن برای بیان دیدگاههای خود استفاده کنند.
این حوزه بازاریابی که به آن Interruptive Marketing میگویند (به معنای قراردادن یک آگهی یا محصول در مقابل دیدگان مخاطب بدون توجه به خواست یا نیاز وی) در دهه ۱۹۰۰ روندی را آغاز کرد که حدود ۱۰۰ سال ادامه داشت.
نمونههای رایج و شناختهشده این شیوه تبلیغات شامل استخدام ارتش ایالات متحده از طریق عمو سام و رزی ریوتر است که طراحی شده بود تا زنان را برای پیوستن به نیروی کار صنعتی تشویق کند. همانگونه که در طول جنگهای بزرگ در آمریکا سازمانهای بیشتری تصمیم گرفتند پیام خود را با این روش بیان کنند، در پاسخ به نیازهایی که سر برمیآورد، شکلهای نوآورانهتر رسانههای تبلیغاتی نیز ایجاد شد.

دهه ۱۹۲۰ و پس از آن؛ بازاریابی از طریق تبلیغات رادیویی و تلویزیونی
تبلیغات رادیویی یکی از نوآوریهای حوزه بازاریابی بود. نخستین تبلیغ رادیویی پولی در سال ۱۹۲۲ پخش شد. شرکت AT&T در مجموع ۱۰۰ دلار برای یک آگهی ۱۰ دقیقهای جهت تبلیغ آپارتمانهای لانگآیلند پرداخت کرد. تا سال ۱۹۳۰ نزدیک به ۹۰ درصد از ایستگاههای رادیویی در آمریکا تبلیغات رادیویی را پخش میکردند. آگهیهای رادیویی تا سال ۱۹۴۱ به شکلی شتابان به تبلیغات تلویزیونی تبدیل شدند.
نخستین آگهی تلویزیونی در اول ژوئیه ۱۹۴۱ پخش شد؛ این بازه تبلیغاتی در اختیار شرکت Bulova Watch بود که در مجموع ۹ دلار هزینه برای آن پرداخت کرد. این مبلغ در مقایسه با میانگین هزینه ۸۰۰۰ دلاری هر بازه پخش امروزی از همهسو مناسب بود! به خاطر داشته باشید که بهای ۸۰۰۰ دلاری شامل بازههای زمانی Super Bowl در آگهیهای تلویزیونی نمیشود که هزینه آن برای ۳۰ ثانیه نزدیک به پنج میلیون دلار است.
دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی میزبان شیوه سادهتر و خانوادگیتر آگهیهای تلویزیونی بود. آگهیهایی با طنین دلنشین و تصاویری با طراحی روشن؛ یک تجربه جادویی در عصر طلایی تلویزیون رنگی که برای همه جذاب بود. گرچه آگهیهای تلویزیونی امروزه هنوز هم محبوب هستند اما باید صحنه را با تبلیغات دیجیتال به اشتراک بگذارند.

پیدایش ابَررایانهها
سال ۱۹۷۰ طلیعه دنیای شگفتانگیز ابررایانه بود. دیگر نیازی به رایانهای نیست که همه اتاق را پر میکند، آنها میتوانند روی یک میز اداری جا شوند! با تبدیلشدن سریع رایانهها به یک عنصر اصلی در جامعه مدرن، تبلیغات تجارت الکترونیک، ایمیلهای موسوم به هرزنامه و بازاریابی چریکی به واقعیت دنیای دیجیتال تبدیل شد. تا سال ۱۹۹۵ که موتورهای جستوجو مانند یاهو و گوگل پدیدار و برجسته شدند، همه این شیوهها در نقش بازیگران کلیدی صنعت بازاریابی بودند.
توسعه انبوه وبسایتها موتورهای جستوجو را به پیادهسازی فناوری پالایش اطلاعات از دادههای غیرضروری بر اساس آنچه کاربران جستوجو میکردند، هدایت کرد.
راهبردهای بازاریابی مانند بهینهسازی موتورهای جستوجو به شرکتها این امکان را میدهد تا مشتریان خود را بهتر درک کنند، بفهمند آنها چه میخواهند، چگونه به کارزارهای تبلیغاتی ویژه واکنش نشان میدهند و در آینده ممکن است به چه چیزی واکنش نشان دهند. این رویکردی ژرفتر و ادارکی برای بازاریابی ایجاد کرد که بیشتر از محتوای مزاحم طراحیشده برای هر کاربر بر محتوای انتخابشده برای مخاطبان ویژه تمرکز میکند.
«بازاریابی هوشمند» اکنون راهبردهای بازاریابی تعاملی و مبتنی بر مشتری ارائه میدهد که راهحلهای بازاریابی از همه مجاری ارتباطی (اومنیچنل) را با استفاده از رسانههای اجتماعی، وبلاگها، تبلیغات در گوگل و تبلیغات تلویزیونی ایجاد کرده است.