اثر اژدهایی

خب همان‌طور که می‌دانید فصل پاییز در راه است و شاعران و عاشقان و دانش‌آموزان و حساسان فصلی هرکدام به شکلی منتظر این فصل رنگی‌رنگی هستند، اما در یک گوشه دیگر کره زمین، بعضی از دوستان دارند از تابستان صاف می‌افتند وسط سر سیاه زمستان.
یعنی شما فکر کن آدم چقدر باید بداقبال باشد که مثلاً وقتی دارد کنج آشپزخانه خودش نارنگی‌اش را می‌خورد و به این فکر می‌کند آن روز برای فرار از کرونا چه خاکی به سرش بریزد، یکهو یکی دیگر توی یک جای دیگر به یکی دیگر حمله کند و این وسط گاز این طفلک نارنگی‌خور قطع شود.

این دیگر اسمش «اثر پروانه‌ای» نیست، بهتر است بهش بگوییم «اثر اژدهایی» یا یک چیزی توی این مایه‌ها.

ولادیمیرخان پوتین، همین حالا پوتین‌هایش را پایش کرده، کاپشنش را پوشیده و وسط سرمای جان‌سوز مسکو منتظر زمستان است تا گاز بدهد… ببخشید؛ تا گاز ندهد. بله دیگر، بخت و اقبال همین است. ممکن است شما همین‌طوری توی مملکتت خوابیده باشی روی شیر گاز. آن‌وقت اگر اجازه آن شیر گاز دست خودت باشد می‌دانی چه کارها می‌توانی بکنی؟
زمستان در راه است و این وسط صاحبان کسب‌و‌کار در اروپا هم همان‌طور که دارند پالتوها و پوستین‌هایشان را آماده می‌کنند، از طرف دیگر هم دارند کمربندهایشان را سفت می‌کنند. خرده‌فروشی‌های آنلاین را که نگو…

خرده‌فروش عزیز! یادت هست درست سر سیاه کرونا، وقتی همه داشتند با مخ ته چاه ویل ورشکستگی و سرشکستگی و بدبختی می‌رفتند، شما عزیز دل با دمت گردو می‌شکستی و خرم و خندان روزی سه نوبت کسب‌و‌کارت را توسعه می‌دادی؟ هر چقدر هم توسعه می‌دادی پاره نمی‌شد. اما امروز انگار اتفاق دیگری افتاده است.

خب به قول قدیمی‌ها همیشه خر خرما صادر نمی‌کند و قرار نیست تا آخر دنیا خرده‌فروش‌های آنلاین دنیا از آمازون تا بست‌بای، هر روز انبارهایشان را توسعه بدهند و همه را هم بچپانند توی آستین…. ببخشید صندوق مشتری بیچاره. بله، این صندوق هم یک گنجایشی دارد.
بالاخره یک جا پاره می‌شود. مخصوصاً وقتی که قرار باشد جناب مشتری این زمستان هرچه دربیاورد یا خرج گاز کند یا خرج کاپشن یا خرج شلغم برای درمان سرماخوردگی. در واقع ماجرای جیک‌جیک مستان و فکر زمستان و این حرف‌ها شامل همه شده است. البته این را هم باید یادآوری کنیم که آمازون و علی‌بابا و ای‌بِی و فلان و بیسار هیچ ربطی به ما ندارد و ما باید ببینیم توی این دوران دارد چه بلایی سر دیجی‌کالای خودمان می‌آید. خب همین‌جاست که سرمان را بلند می‌کنیم و یک «وطنم ای شکوه پابرجا می‌خوانیم»، چون می‌بینیم در گزارش‌های بین‌المللی هیچ اشاره‌ای به مشکل انبارهای پر دیجی‌کالا نشده. می‌بینید بعضی وقت‌ها دیده‌نشدن چقدر خوب است؟
به هر حال این‌طور که پیداست ما باید برویم و نارنگی‌مان را بیاوریم و صفحه فروش دیجی‌کالا و ترب و تیمچه را بالا و پایین کنیم و خریدمان را انجام بدهیم. ظاهراً طمع ارزان‌شدن کالاها به واسطه پر‌شدن انبارها برای هرکسی باشد، برای نارنگی‌خورهای وطنی نیست و کماکان حتی جمعه سیاه هم برای ما در رنگ‌های متنوع‌تری عرضه خواهد شد.

از یخ‌زدگی شده اروپایی سِر
داده است پوتین کاغذ و امضا را جر
گویند در اوکراین اهوی! گاز وئرمه
در مسئله گاز… عزیزم! گاز وِئر