کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
امین یزداندوست، همبنیانگذار استارتاپ مجیکاردیو متولد ۱۳۶۸ و زاده همدان است. این استارتاپ پلتفرم هوشمند و گجت مانیتورینگ دادههای قلبی کوچکی تولید کرده که به بیماران قلبی و پزشکان کمک میکند. یزداندوست در مقطع کارشناسی ارشد فیزیک تحصیل کرده و مدتی هم برای ادامه تحصیل به آلمان رفته است. اما بنا بر اتفاقاتی مجبور به بازگشت و به خاطر مسئله سربازی ممنوعالخروج میشود. در این گفتوگو او مسیر پرفرازونشیب نوآورانهاش را بازگو میکند.
داستان کسبوکارتان از کجا شروع شد؟
داستان مجیکاردیو از سال ۱۳۹۸ شروع شد، اما کمی قبلتر از آن، با یکی از دوستانم به نام مسعود نادی در حوزه سلامت دیجیتال فعالیتهایی داشتیم. این همکاری به تولید دستگاه هولترمانیتورینگ قلب منجر شد. ساخت این دستگاه بین سالهای ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ اتفاق افتاد و در جشنواره ایده بازار امیرکبیر هم از بین ۱۷۰ ایده حائز رتبه سوم شد.
این همکاری تا زمان رفتن من به آلمان ادامه داشت و پس از آن هم مهندس مسعود نادی، درگیر دانشگاه و سربازی شد و پس از بازگشت و ممنوعالخروجی من و رفتن به خدمت سربازی تا سال ۱۳۹۸ پروژه مسکوت ماند. در زمان حضورم در آلمان هم در حوزه سلامت دیجیتال مشغول فعالیت بودم و مدیریت پروژههای مختلفی را بر عهده داشتم. بعد از خدمت سربازی در یک گپ دوستانه با یکی از دوستانم به نام آقای علی حاجیلویی تصمیم گرفتیم داشتههایمان را مرور کنیم و ببینیم چه کاری میتوانیم انجام دهیم.
ما دستگاه هولترمانیتورینگ را داشتیم، اما با ارزیابیهای بیشتر و تحقیق و توسعه بر اساس فناوریهای نو مانند هوش مصنوعی و پردازش تصویر به این نتیجه رسیدیم که میتوان این محصول را توسعه داد. از اینجا بود که استارتاپ مجیکاردیو متولد شد. فازهای سختافزاری و نرمافزاری در کنار برندینگ محصول شروع شد و خروجی آن گجت مانیتورینگ دادههای قلبی مجیکاردیو است که از نظر ابعاد نسبت به نمونههای موجود در بازار بسیار کوچکتر و دارای مزایای دیگری است.
این مزایا شامل چه مواردی میشود؟ لطفاً از این گجت بیشتر برایمان بگویید.
دستگاههای موجود (هولتر) در بازار از نظر ابعاد و وزن، هم بزرگتر و هم سنگینتر هستند. این دستگاه برای بررسی ضربان قلب روی بدن بیمار قرار میگیرد و از طریق سیم و الکترود، پالسهای الکتریکی قلب را ثبت میکند. به خاطر وزن زیاد و وجود سیم و الکترودهای متعدد، بیماران معمولاً بیشتر از ۷۲ ساعت قادر به تحمل این دستگاه نیستند.
همچنین طی این مدت امکان استحمام برای بیمار وجود ندارد و مسئله مهمتر این است که این اطلاعات در خود دستگاه ذخیره میشود و تا زمان مراجعه به پزشک قادر به استخراج اطلاعات نخواهیم بود. گجت مجیکاردیو در ابعاد کوچک شش سانتیمتر در ۲.۵ سانتیمتر با وزن سبک و بدون سیم به بدن متصل میشود.
ضدآب است و بیمار میتواند حین مانیتورینگ، استحمام هم کند. از طریق بلوتوث امکان اتصال به گوشی هوشمند و نرمافزار مجیکاردیو وجود دارد و در یک ساختار پلتفرمی، این اطلاعات برای پزشک نیز ارسال میشود و پزشک میتواند بهصورت لحظهای وضعیت بیمار را رصد کند.
از طرفی هوش مصنوعی بهکاررفته در پلتفرم ما، این دادهها را تحلیل و نقاط بحرانی را برای پزشک مشخص میکند. در مراحل تحقیق و توسعه، نیاز دیگری را هم شناسایی کردیم؛ آن هم تحلیل نوار قلب توسط پزشک است که تقریباً زمان زیادی میبرد و این تحلیل چون بهصورت تجربی است، قاعدتاً خطای انسانی هم در آن زیاد است.
الگوریتمی را در هوش مصنوعی توسعه دادیم که در یک بستر نرمافزاری، پزشک بهراحتی میتواند از طریق دوربین گوشی همراه خود و با استفاده از این نرمافزار، نوار قلب را اسکن کند. هوش مصنوعی نیز با پردازش تصویر ورودی اعلام میکند چه مشکلاتی وجود دارد.
در حال حاضر، هوش مصنوعی ما آریتمی قلبی AF (فیبریلاسیون دهلیزی) را با دقت حدود ۸۸ درصد تحلیل میکند. آریتمی AF عامل سکته مغزی است و اگر بهموقع تشخیص داده نشود، بیماران قلبی دچار سکته مغزی میشوند.
تشخیص آریتمی AF نیازمند مدتزمان پایش بیشتری است که معمولاً بین هفت تا ۳۰ روز زمان میبرد که با توجه به مدتزمان کوتاه استفاده از هولترمانیتورینگهای رایج در بازار، شانس تشخیص این آریتمی برای پزشک بسیار کم میشود.
یکی دیگر از مشکلات دستگاههای هولترمانیتورینگ این است که در طول فرایند مانیتورینگ، پزشک و بیمار با هم ارتباطی ندارند. اما در پلتفرم مجیکاردیو این امکان فراهم شده و علاوه بر آن در شرایط بحرانی، اقدامات اورژانسی هم براساس موقعیت مکانی بیمار قابل اعلام و رسیدگی است.
میخواهم کمی به عقب برگردم؛ در آلمان چه رشتهای را ادامه دادید؟
من در دانشگاه کلن آلمان مشغول تحصیل بودم و با هماهنگی با استادم به ایران بازگشتم و شش ماه فرصت داشتم. از آنجا که ۲۱ ماه کسر از خدمت داشتم، میخواستم با استفاده از این فرصت، سربازی را به اتمام برسانم و با خاطر آسوده به آلمان برگردم و تحصیل و پروژههایم را ادامه دهم، اما پس از بازگشت به ایران به من اجازه دفاع از پایاننامههای کسری خدمت داده نشد.
البته این رویه دانشگاه در سالهای ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ بود. میگفتند باید شش الی ۹ ماه از تحویل پروژه بگذرد و این زمان هم مصادف میشد با فراخوان سربازی من. اگر هم پایم به خدمت باز میشد، دیگر کسر خدمت شامل من نمیشد. همین امر باعث شد ممنوعالخروج شوم و پوزیشنهای تحصیلی من در آلمان از بین رفت و کسری خدمت ۲۱ماهه من به ۹ماه کاهش یافت. به عجبشیر فرستاده شدم تا در آنجا خدمت کنم.

نمونههای زیاد دیگری هم هست که کارآفرینان و نوآوران را درگیر مسئله خدمت سربازی کرده است. به نظر شما این مسئله چه تأثیری در کارآفرینی کشور دارد؟
برای خود من اگر این چرخه وجود نداشت، شاید دو سال زودتر مجیکاردیو متولد میشد. معایب این چرخه بر کسی پوشیده نیست. هرچند جوانهزدن و شکوفایی در این مملکت تقریباً سخت شده، اما شاید این جوانه دو سال زودتر زده میشد و امروز به جای متوقفکردن کسبوکارمان، باید شاهد رشد و بلوغ آن میبودیم. دو سال، برای حوزه نوآوری زمان بسیار زیادی است و شاید ما میتوانستیم این شانس را داشته باشیم که در شرایط اقتصادی بهتری فعالیت کنیم.
اما به هر حال زندگی زنجیرهای از اتفاقات خوب و بد است. نمیشود بهطور قطع نسبت به حوادث قضاوت کرد. شاید این تأخیر، اتفاقات خوبی را در پی داشته، ولی در کل مسیر زندگی من تغییرات زیادی ایجاد کرد. ارتباط یک کارآفرین با بازار کار بسیار مهم است و دوره سربازی که دقیقاً بعد از تحصیل قرار گرفته، باعث میشود افراد برای ماهها و روزهای زیادی از این فضا فاصله بگیرند و ارتباطات خود را از دست بدهند.
تجربه شما از حضور در فضای کسبوکار آلمان چه دستاوردی برایتان داشته است؟
من در شتابدهندههای مختلفی در آلمان حضور داشتم. اتفاقاً طرح مجیکاردیو را هم در آلمان ارائه دادم. در عرض یک هفته مجیکاردیو پذیرفته شد. بدون مطالبه سهام هم به ما سرمایه میدادند، بهعلاوه شش ماه فضای کار اشتراکی رایگان. اما شرایط ممنوعالخروجی من باعث شد این فرصتها از دست برود.
حجم بازار دستگاههای تجهیزات پزشکی در دنیا چیزی حدود ۴۲۳.۸ میلیارد دلار است و سهم این بازار در کشور ما حدود ۱.۳ میلیارد دلار است. از این مقدار، سهم بازار دستگاههای الکتروکاردیوگراف در ایران حدود ۲۵.۴ میلیون دلار است و ما قصد داریم طی سه سال اول فعالیت مجیکاردیو، یک درصد از این بازار را کسب کنیم.
وضعیت فعلی کسبوکار شما چگونه است؟ به توقف فعالیت استارتاپ اشاره کردید. چه عواملی شما را به این تصمیم رساند؟
دو دلیل عمده ما را مجبور کرد با وجود نیاز بازار و مزایای رقابتی که ذکر شد، فعلاً فعالیتهای استارتاپ را متوقف کنیم. مهمترین عامل اتفاقات اخیر است و عامل بعدی هم عدم جذب سرمایه که عامل اول بر عامل دوم تأثیر زیادی دارد. طی مرحله دوم جذب سرمایه برای مجیکاردیو، با ۱۰۷ سرمایهگذار خطرپذیر، صندوق سرمایهگذاری، سرمایهگذار فرشته و… جلسه داشتیم.
وقتی فضای اقتصادی بیثبات شود، ریسک سرمایهگذاری افزایش مییابد و تقریباً مفهومی مانند سرمایهگذاری خطرپذیر بیمعنی میشود. اینترنت زیرساخت ماست و قطعی و اختلال در اینترنت ضررهای سنگینی به کسبوکارهای نوآور میزند. بحث سلامت شوخی ندارد. نمیتوان اینترنت را گاهی قطع و گاهی وصل کرد.
چیزی که در محدودیتهای اخیر نادیده گرفته شده، همین موضوع سلامت دیجیتال است و نشان میدهد که تصمیمگیران، درکی از این موضوع ندارند. فرض کنید بیماری در شرایط بد است و گجت ما هم این دیتا را ارسال میکند؛ تا اینجا مشکلی نیست و دیتا در حال ارسال است، اما اختلال اینترنت این داده را به دست پزشک نمیرساند و اعلانهایی که باید پزشک دریافت کند و بر اساس آن درلحظه دستورالعملهایی را برای بیمار تجویز کند، اتفاق نمیافتد و این یعنی نارضایتی بیمار و پزشک از محصول ما.
هرچند مشکل از ما نیست، اما همیشه حق با مشتری است. این شرایط موجب شد نتوانیم مرحله دوم جذب سرمایه را عملیاتی کنیم. از طرفی برای تولید این دستگاه نیز به استاندارد CE اروپا نیاز داریم که دریافت این مجوز هم هزینه زیادی دارد.
درباره مرحله اول سرمایهگذاری بگویید. آیا از طریق سرمایهگذاری خطرپذیر شکل گرفت؟
خیر! از طریق سرمایهگذار فرشته موفق به جذب سرمایه شدیم. ما در کارخانه نوآوری «هایوی» مستقر هستیم. از قبل ارتباطاتی با دوستان داشتیم؛ از جمله با جناب آقای دکتر فرهنگ باقری، مدیریت این مجموعه و همچنین جناب آقای محمدرضا سبحان، بنیانگذار و مدیریت مجموعه «تیوان».
ما با این دوستان در تعامل بودیم که با جناب آقای دکتر آیدین پرنیا، دانشآموخته پزشکی و مدیر آزمایشگاه نوآوری سلامت دیجیتال «مدلین» آشنا شدیم. ایشان از پیشگامان حوزه سلامت دیجیتال هستند و در جلسات متعدد و داوطلبانه بهصورت منتورینگ کمکهای زیادی به ما کردند، ایدههای ما را غربالگری کردند و مشاورههای خوبی به ما ارائه دادند. در همین تعاملات و ارتباطات، پس از ارائه MVP خودشان روی پروژه سرمایهگذاری کردند.
بازاری که قصد ورود به آن را دارید، چه حجمی دارد و چه سهمی از این بازار را هدف قرار دادهاید؟
حجم بازار دستگاههای تجهیزات پزشکی در دنیا چیزی حدود ۴۲۳.۸ میلیارد دلار است و سهم این بازار در کشور ما حدود ۱.۳ میلیارد دلار است. از این مقدار سهم بازار دستگاههای الکتروکاردیوگراف در ایران حدود ۲۵.۴ میلیون دلار است و ما قصد داریم طی سه سال اول فعالیت مجیکاردیو، یک درصد از این بازار را کسب کنیم. بر اساس برنامهریزی کسبوکار، در سه سال اول بازار ایران را هدف قرار دادهایم و در سال چهارم کشورهای حاشیه خلیج فارس (کشورهای GCC) و بعد هم کشورهای دیگر را مدنظر داشتیم.

چشمانداز شما برای آینده کسبوکارتان چیست؟
واقعیت این است که فعلاً هیچ چشماندازی وجود ندارد. کارآفرینی مثل فرزندپروری است. فرض کنید شما فرزندی دارید که حالا با توجه به شرایط نمیتوانید مسیر رشد و آینده او را ببینید. تولد یک کسبوکار هیجانانگیز است و همین هیجان باعث میشود در برخورد با موانع و مشکلات باز هم ادامه دهیم. ما از ابتدای کار مجیکاردیو مسیر و چشمانداز درستی داشتیم و همواره مشغول تحقیق و توسعه بودهایم.
در دوره کرونا محصول نرمافزاری ما که تحلیل نوار قلب بود، از دل همین تحقیق و توسعه و شناسایی نیاز بیرون آمد. اما بعضی اتفاقات خارج از کنترل ماست. وقتی اینترنت قطع میشود، ما نمیتوانیم اینترنت اختراع کنیم. جنس رخدادهای اخیر با دوران کرونا و اتفاقات پیش از آن متفاوت است.
این اتفاقات زیرساختهای ما را نشانه گرفته است. وقتی تخصص و منطق وجود داشته باشد، شما بهینهترین مسیر را برای دستیابی به هدف ترسیم میکنید، ولی شرایط اخیر نشان داد که هیچ منطق و تخصصی وجود ندارد.
بیایید کمی فانتزی به گپ خودمان اضافه کنیم. فرض کنید شرایط برای کسبوکار، ایدهآل است. تحریمی وجود ندارد و زیرساختهای قدرتمند و با پایداری تضمینشده وجود دارد. اولین اقدام شما برای کسبوکارتان چه خواهد بود؟
چیزی که میخواهم بگویم جزو چشماندازهای دوردست من برای مجیکاردیو است. در چنین شرایطی مجیکاردیو مرزی نخواهد داشت و دسترسپذیری خدمات و امکاناتی که فراهم میکند، جغرافیا نخواهد شناخت. فرض کنید شما در ایران و کاربر مجیکاردیو هستید و پزشک شما میتواند در هر نقطهای از دنیا وضعیت شما را رصد کند.
محصولاتمان را هم بهسادگی از طریق پلتفرمهایی مانند آمازون، طی چند روز به دست مشتریانمان میرساندیم. در آخر هم جا دارد که از تیمم؛ بهویژه علی حاجیلویی و مسعود نادی که در تکتک لحظات مجیکاردیو در کنارم بودند، با هم شاد شدیم، گریه کردیم، عصبانی شدیم، زمین خوردیم و مجدداً بلند شدیم و تا لحظه آخر در کنار هم برای مجیکاردیو جنگیدیم، تشکر کنم. امیدوارم روزهای روشنی در انتظار همه ما باشد.