کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
تاریخ و انسانشناسی نمونههای بسیاری از اقتصادهایی را نشان میدهد که بر پایه بازارها و تجارت شکل نگرفتهاند. به عنوان مثال ممکن است تبادل هدایا بین جوامع با منابع مختلف را شبیه تجارت بدانیم، بهویژه در تنوع بخشیدن به مصرف و تشویق تخصص در تولید که از جنبه موضوعی معنای متفاوتی دارد.
وقتی گفته میشود شرافت در ارائه نهفته است، بنابراین دریافت کردن باری را تحمیل میکند. در اینجا رقابت بر سر آن است که چه کسی سخاوت بیشتری ابراز میکند، نه اینکه چه کسی سود بزرگتری کسب میکند. نوع دیگری از تبادل غیرتجاری پرداخت برای ادای احترام یا برای ادای دین به یک مقام سیاسی بود که آنچه را جمعآوری کرده، در بین سایرین توزیع میکرد.

بر این اساس تمدن های بزرگ، پیچیده و ثروتمندی به وجود آمدهاند که در آن تجارت تقریباً ناشناخته بوده، به این معنا که شبکه عرضه و توزیع از طریق نظام اداری مدیریت میشد؛ آنگونه که هرودوت گفته، پارسیان بازاری نداشتند.
ویژگی متمایزکننده تجارت این است که کالاها نه به عنوان یک وظیفه یا برای اعتبار یا ابراز مهربانی نسبت به همسایه، بلکه به منظور کسب قدرت خرید ارائه میشوند. در چنین نظامی برای همه اقشار راحتتر آن است که یک واحد ارز – کالا ایجاد کنند.
آنگاه که چنین دارایی به عنوان پول پذیرفته شد، استفاده از آن برای ذخیره قدرت خرید، هدف کاربردی ابتداییاش را تحتالشعاع قرار داد و کاربری آن به عنوان یک دارایی شبیه سایر داراییها متوقف شد و به تجسمی از ارزش تبدیل شد.
خاستگاه بازارها
به نظر میرسد بازارها به عنوان مراکز بازرگانی سه خاستگاه جداگانه داشتهاند. نخستین شکل آن نمایشگاههای روستایی بود. یک کشاورز معمولی غذای خانوادهاش را تأمین میکرد و پرداخت به صاحب ملک و فردی که از او وام گرفته بود، با محصولش انجام میداد. در حاشیه نیز محصولاتی قابل فروش فراهم میکرد و نیازهایی هم داشت که خودش نمیتوانست برآورده سازد. بنابراین رفتن به بازاری که در آن افراد بسیاری امکان خرید و فروش داشتند، برایش مناسب بود.
شکل دوم ارائه خدمت به صاحب ملک بود؛ اجاره با غلات پرداخت میشد و حتی آنگاه که به پول تبدیل میشد نیز همچنان فروش غلات برای تأمین منابع مالی مورد نیاز کشاورز ضروری بود. پرداخت اجارهبها معاملهای یکطرفه بود که توسط صاحب ملک تحمیل میشد، اما وی نیز به نوبه خود از اجارهبها برای نگهداری جنگجویان، مشتریان و صنعتگران خودش استفاده میکرد؛ این روند موجب رشد شهرها به عنوان مراکز تجارت و تولید شد.
شهر بناشده با استانداردهای زندگی توسعهیافته، ساکنان را قادر میسازد نیازهای یکدیگر و همچنین صاحبان املاک و مقامات را تأمین کند.
تجارت بینالملل سومین و اثرگذارترین خاستگاه بازارها بود. بازرگانان ماجراجو (فینیقیها، اعراب) از گذشتههای دور برای حمل محصولات یک منطقه به منطقه دیگر جان و سرمایه خود را به خطر انداختند. اهمیت تجارت بینالمللی برای توسعه نظام بازار در این بود که توسط اشخاص ثالث انجام میشد.
معاملات تجاری در یک کشور با ثبات بر پایه حقوق، تعهدات و رفتار مناسب مهار میشد. برای نمونه در اروپای قرون وسطی معاملات با استفاده از مفهوم «قیمت عادلانه» تنظیم میشد؛ یعنی نظام ارزشگذاری که تضمین میکرد تولیدکنندگان و بازرگانان درآمد کافی برای حفظ زندگیشان را در سطحی مناسب با موقعیتهای مربوط در جامعه داشته باشند.

اما در تجارتی که فروشنده در هر دو طرف مشمول هیچ تعهدی نمیشود، هیچ قیدی وجود ندارد و اصول تجاری آزادانه به کار گرفته میشود. اصل تجارت در جریان فعالیت تجاری (به عنوان نمونه صادرات پشم انگلیسی به بافندگان ایتالیا) مفاهیم فئودالی حقوق و وظایف را تضعیف کرد. بر پایه مشاهده آدام اسمیت، زمانی که تجارت نیروهای تولید صنعتی را آزاد کرد، یک جهش بزرگ رخ داد.
روابط بین تاجر و تولیدکننده در طول تاریخ و با پیشرفت روشها و تغییر در قدرت اقتصادی طرفین، دگرگون شده است. قرن نوزدهم اوج تجارت واردات و صادرات بود. بازرگانان یک کشور بزرگ میتوانستند در یک مرکز خارجی مستقر شوند و با شناخت نیازها و امکانات با گستره بزرگی از تولیدکنندگان و مشتریان سروکار پیدا کرده و در مقیاس کوچک با هر یک از آنها معامله کنند. دامنه کار بازرگانی با رشد شرکتهای بزرگ محدود شد. وظایف بازرگانان به میزان زیادی توسط بخشهای فروش مؤسسات صنعتی دنبال شد.
نمایشگاههای بینالمللی امروزی که در آن محصولات صنعتی برای بازبینی توسط مشتریان به نمایش گذاشته میشود، نسخهای بزرگ و باشکوه از بازار روستایی است. با این حال تجارت به جای خرید در محل، شامل سفارش دادن و حمل کالا به خانه است.
کارکرد عمدهفروشان مستقل، مانند تاجران کاهش یافته، زیرا کسبوکارهای خردهفروشی بزرگ به مقیاسی رشد کردهاند که بتوانند مستقیماً با تولیدکنندگان معامله کنند. اما مبادلات تخصصی برای کالاهای اساسی هنوز مهم است.
بازارهای کالا
کل کالاهای کشاورزی تحت شرایط رقابتی توسط کشاورزان خرد تولید میشود که در سطح گستردهای پراکنده شدهاند. خریداران نهایی نیز پراکنده و مراکز مصرف هم دور از مناطق تولید هستند؛ بنابراین وجود واسطهها ضروری است و نسبت به فروشنده در موقعیت اقتصادی قویتری قرار دارند.
آنگاه که تولیدکننده دهقان فاقد دانش تجاری و توان مالی است، شرایط به گونهای قابل توجه چنین است و تولیدکننده ناگزیر است محصولش را به محض رسیدن بفروشد؛ گرچه در مزارع سرمایهداری که تنها منبع درآمد آن یک محصول ویژه است، این وضع کمتر صدق میکند.
بازار وسیله ارتباط خریداران و فروشندگان و تبادل کالاها و خدمات است. این اصطلاح در اصل به مکانی گفته میشود که در آن محصولات خرید و فروش میشد. امروزه بازار به هر عرصهای حتی انتزاعی نیز گفته میشود که در آن خریداران و فروشندگان معامله میکنند.

به عنوان نمونه بورسهای کالا در لندن و نیویورک بازارهای بینالمللی هستند که در آن دلالان با تلفن، رایانه و تماس مستقیم با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. بازارها نهتنها در کالاهای ملموس مانند غلات و دام، بلکه در ابزارهای مالی مانند اوراق بهادار و ارز نیز معامله میکنند.
اقتصاددانان کلاسیک نظریه رقابت کامل را توسعه دادند که در آن بازارهای آزاد را مکانهایی تصور میکردند که در آن تعداد زیادی از خریداران و فروشندگان بهراحتی با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و کالاهایی را که بهراحتی قابل انتقال هستند، معامله میکنند. در چنین بازارهایی قیمتها تنها بر پایه عرضه و تقاضا تعیین میشود.
از دهه ۱۹۳۰ اقتصاددانان بیشتر بر نظریه رقابت ناقص تمرکز کردهاند که در آن عرضه و تقاضا تنها عوامل اثرگذار بر عملیات بازار نیستند. در رقابت ناقص، تعداد فروشندگان یا خریداران محدود است، محصولات رقیب (از نظر طراحی، کیفیت، نام تجاری و غیره) متمایز میشوند و موانع مختلف از ورود تولیدکنندگان جدید به بازار جلوگیری میکند.