کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
از روز شکرگزاری و جمعه سیاه تا دوشنبه سایبری، تخمین زده میشود برندهای خردهفروشی آمریکا چیزی حدود ۱۰۰۰ میلیارد تومان فروش داشتهاند! عدد خیرهکننده است؛ آن هم در یکی از دورههای رکود اقتصاد و صنعت آیتی آمریکا! رسیدن به چنین فروشی برای یک اقتصاد که بخش زیادی از آن آنلاین شده، چیزی شبیه رؤیاست.
اما در سختترین روزهای شرکتهای اینترنتی آمریکا که با ریزش سهام غولها در والاستریت و تعدیل نیروها در شرکتهای ریزودرشت همراه بوده، چنین آماری نشانهای از پویایی و زندهبودن اقتصاد آنلاین است. مقایسه کنید با وضعیت آچمز آنلاینها در ایران! حراجمعه، فروش ویژه یلدا، کاربر گرفتن و توسعه و برنامهریزی برای آخرین فصل سال…، کدامیک از اینها این روزها در دستور کار کسبوکارهای آنلاین و نوآور ایرانی قرار دارد؟
اصلاً کمپینها و تبلیغات و هیاهوی رسانهای-بازاریابی خودشان را کجا برپا کنند؟ با کدام شبکه اجتماعی؟ با کدام اینترنت و با کدام نیروی متخصصی که به فکر رفتن نباشد این روزها؟! کسبوکارهایی که از چپ و راست میخورند و مرغ عزاوعروسی شدهاند و هم در افکار عمومی زیر فشارند و هم حاکمیت هر روز برای آنها خواب جدیدی میبیند، به کدام چشمانداز و برنامهریزی (شما بگویید سهماهه، ششماهه و اصلاً یکماهه) دلشان خوش است که بیایند چنین حرکتهایی هم بزنند؟
آنها که این روزها سرنا را از سر گشادش میزنند، باید بدانند که در مسیر نابودی یک اکوسیستم کسبوکاری هستند و پلها را هم پشت سر یکبهیک تخریب کردهاند. کار از مرحله انذار و هشدار گذشته، ما در یک مسیر بیبازگشت هستیم که فقط باید دست به دعا ببریم تا خسارتها به مرحله حیات و ممات نرسد که متأسفانه رسیده!
خیل زیاد کسبوکارهای مرده و زندهنما روی دست این اکوسیستم مانده و هنوز تئوریسینهای جوان و انقلابی دست از تزهای خسارتبارشان برای اینترنت و شبکههای اجتماعی نکشیدهاند و مدام صحبت از محدودیتها و هوا کردن فیل در «اینترنت خودیتر و خودمانیتر» میکنند و به فکر کشاندن زاکربرگ به پای میز محکمه هستند!
سیاستگذاری که نتیجه سیاستگذاری خودش را بخواهد بر دوش ابزار و فناوری بیندازد، شاید بهترین خدمتی که خودش یا بزرگترهایش میتوانند بکنند این باشد که او را بفرستند خانه یا همین اندیشکدهها و دانشگاههایی که آنها را بهراحتی هیئتعلمی و رئیس و معاون میکند.
ما برای رهایی از این وضعیت آچمز چارهای جز کنار گذاشتن این سیاستگذاران نداریم که در حوزه اقتصاد نوآوری تا همینجا ریشه بسیاری امیدها و انگیزهها و سرمایهگذاریهای انسانی-مالی را زده و خشکاندهاند. نتیجه هر روز تعلل در این موضوع هم، افزایش لگاریتمی خسارتهایی است که پیش چشممان در حال تلنبار شدناند.