کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
عباس کیارستمی وقتی از تنهایی حرف میزند، میگوید: «من در تنهایی آدم بهتری هستم.» من میخواهم از این جمله وام بگیرم و بگویم: «من در امنیت، آدم خلاقتری هستم!» اما منظورم از این حرف چیست؟
این روزها همه کسبوکارها دلشان میخواهد خلاق باشند، زیرا خوب میدانند در دنیایی که ما بیشتر از آنکه در معرض هوا باشیم در معرض تبلیغات هستیم، تمایز امر مهمی است. آنچه تمایز ایجاد میکند خرق عادت و پرنده خیال را بیرون جعبه فرستادن است.
کسبوکارهای بزرگتر برای ایجاد تمایز و خلق ایدههای خلاقانه در تبلیغات، در تیم بازاریابی خود فرد یا افرادی را مسئول خلق ایده میکنند. کسبوکارهای کوچکتر سعی میکنند تمام نیروهای خود را درگیر جلسات ایدهیابی کنند یا از آنها بخواهند همواره تلاش کنند در انجام کار خود دست به خلاقیت بزنند! اما آیا هر کسبوکاری که در آرزوی خلاقیت باشد، روزی به آن میرسد؟
کافی است نگاهی به تبلیغات کسبوکارهای بزرگ و کوچک اطرافمان بیندازیم تا ببینیم جواب این سؤال قطعاً منفی است! اما چرا؟
خلاقیت نداشتن هم مثل نداشتن هر مهارت دیگری در سازمان میتواند هزار دلیل داشته باشد، اما اگر بخواهم با توجه به تجربه حضور در تیمهای خلاقیت و از ظن خود جوابی به این پرسش بدهم، میگویم خیلی از کسبوکارها خلاق نیستند، چون جلسات ایدهیابی امنی ندارند!
منظور از امنیت چیست؟ امنیتی که از آن حرف میزنم، از جنس امنیتی است که در جمع دوستانمان تجربه میکنیم. ما در جمع دوستان صمیمی میتوانیم بدون ترس از مسخرهشدن از چیزی که در ذهنمان میگذرد حرف بزنیم. ما در جمع دوستان صمیمی خود میتوانیم ایدههای احمقانه بدهیم و بعد همراه با دوستانمان به آن ایدهها بخندیم، بیاینکه فکر کنیم قرار است بعدها با آن ایدهها قضاوت شویم.
به عبارتی ما در جمع دوستانمان بیشتر از هر زمانی میتوانیم خودمان باشیم و هر آدمی خلاقانهترین ایدههایش را زمانی ارائه خواهد داد که بیشترین دسترسی را به خودش داشته باشد. اگر بخواهیم خرق عادت کنیم و چیزی را خلق کنیم، لازم است به جای نگاهکردن به دیگران و ترس از قضاوت آنها، به درون خود نگاه کنیم و از پس تجربههای گذشته و علایق و سلایق شخصیمان چیزی را برای ارائه بیرون بیاوریم. تنها در این حالت است که چیزی که خلق میکنیم با هرچیزی در بیرون از ما متفاوت خواهد بود و خلاقیت چیزی جز «رسیدن به صدای شخصی» نیست.
بسیاری از کسبوکارها تبلیغات خلاقانهای ندارند، چراکه جلسات ایدهیابی امنی ندارند! تنها با مدیریت درست جلسههای ایدهیابی، میتوان ظرفیت تولید تبلیغات خلاقانه را بیشتر کرد. چطور؟
تمامی کسانی که در جلسات ایدهیابی شرکت میکنند باید با قوانین جلسات ایدهیابی آشنا باشند و در میان این قوانین نیز به یکی بیشتر از همه پایبند بمانند؛ «هیچکس نباید در مرحله ایدهیابی ایده شخص دیگر را نقد کند یا درباره آن نظر بدهد!» قضاوت و نقد ایدهها هرچقدر هم که با لحن خوبی بیان شود، احساس امنیت را از ایدهپردازان میگیرد! آیا در جلسات ایدهیابی تیم بازاریابی شما تمامی قوانین این جلسات رعایت میشود؟