کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
سفالگری و سرامیکسازی از هنرهای باستانی و قدیمی ایرانیان است و محصولات و ظرفهای سرامیکی همیشه سهمی از سبد وسایل خانگی ایرانیان دارد. اما چند سالی است که استقبال بیشتری از تولیدات سفالی و سرامیکی رخ داده و این استقبال را مدیون نوآوری کسانی هستیم که طی سالیان اخیر به این صنعت ورود کردهاند.
مژده بابادی یکی از کسانی است که با تجربهها و آموزشهایی که دیده، در نهایت سرامیکسازی را برای خلق یک کسبوکار شخصی انتخاب کرده و بنا به گفته او، با استقبال مخاطبان نیز مواجه شده است. او متولد سال ۱۳۶۵ است و در مقطع کارشناسی رشته مجسمهسازی دانشگاه فردوسی مشهد خوانده و کارشناسی ارشدش را در رشته گرافیک از دانشگاه هنر تهران اخذ کرده است.
بابادی حدود پنج سال در شرکتهای تبلیغاتی به عنوان طراح و گرافیست فعالیت کرده و سپس برای ادامه تحصیل به رم رفته تا در رشته نقاشی از دانشگاه هنرهای زیبای رم مدرک کارشناسی ارشد دریافت کند. این مسیر زندگی و تحصیل و کار در ایران و ایتالیا باعث شد تصمیم بگیرد زندگی کارمندی را رها کرده و یک کسبوکار شخصی که با روحیاتش سازگار باشد، راهاندازی کند و اینچنین مژده سرامیک کار خود را آغاز کرد.
چگونه مژده سرامیک را راهاندازی کردید؟
همسر من کارگاه مجسمهسازی دارد و من نیز در مقطع کارشناسی مجسمهسازی خوانده بودم. اما با بررسیهایی که انجام دادم متوجه شدم بازار کار مجسمهسازی بسیار پیچیده است و شاید در این مسیر همه توانایی های من نیز کاربرد نداشته باشد. در این مسیر به سرامیکسازی رسیدم؛ هنری که هم علاقه شخصیام بود و هم بازار بهتری داشت و هم میشد از تواناییهای نقاشی و گرافیک در آن استفاده کرد.
تحقیقاتم را برای متریال اولیه و مهارتهای مورد نیاز آغاز کردم و طرح ابتدایی کسبوکار را نوشتم و کسبوکار مژده سرامیک را آغاز کردم. من کاسه و سینی و ماگ و گلدان و فنجان و یکسری ظروف برای حیوانات خانگی میسازم که هرکدام نقاشی ها و طرحهای اختصاصی دارند.
چه زمانی کار را شروع کردید و سرمایه اولیه کار چه میزان بود؟ چگونه تأمین سرمایه کردید؟
یک سال و نیم پیش کارم را آغاز کردم و در همان مرحله بررسی فهمیدم که برخی از مهارتهای این کار را بلد نیستم، ولی با توجه به اینکه دوستان هنرمند زیادی در طول تحصیل پیدا کرده بودم، توانستم این مهارتها را از آنان فرابگیرم و کمی در کنارشان تجربه کنم. زمینه هنری داشتم و سرعتم در فراگیری بیشتر شد.
ترکیب دانستههای قبل و چند مهارتی که آموخته بودم، باعث شد محصولاتی تولید میکنم که تفاوتهایی با سایر محصولات بازار دارد. در ابتدا سرمایه زیادی نداشتم، اما وجود کارگاه همسرم باعث شد من نگران مکان و فضایی که قرار است محصولات را در آن تولید کنم، نباشم. بزرگترین هزینه تولید سفال و سرامیک هزینه مکان و کوره پخت محصولات است که من حدود ۳۰ میلیون تومان برای تهیه کوره و قالبها هزینه کردم. بخشی از این هزینه از درآمد روزهای کارمندی و کارهای پروژهای گرافیک تأمین شد و بخشی هم کمک خانواده بود.
چه شد که این کسبوکار را انتخاب کردید؟
در درجه اول خودم را در این کسبوکار کشف کردم. من به مجسمهسازی علاقه داشتم اما به دلیل اینکه گرافیک بازار کار و درآمد بهتری داشت، به سمت گرافیک رفتم، اما با زندگی کارمندی خوشحال نبودم. اگرچه زندگی کارمندی ثبات درآمد و خیال راحت به ارمغان میآورد، اما خلق آزادانه محصولات و برنامهریزی آزادانهتر هدیه کسبوکار شخصی است و تأکید می کنم من اینها را به عنوان برتری یک سبک زندگی به سبک دیگر نام نمیبرم، اینها صرفاً روشهایی برای امرار معاش است. کسبوکار شخصی صبوری زیادی میطلبد. ترکیب علاقه من به علاوه امکاناتی که داشتم و استقبالی که اخیراً از محصولات سفارشی سفال اتفاق افتاده، باعث شد سرامیکسازی را انتخاب کنم.
مزیت رقابتی خود را چه چیزی میدانید؟
این روزها بازار سرامیک بسیار گسترده و متنوع است و من با اینکه از ابتدا به دنبال نوآوری بودم، اوایل کار همیشه با نمونههای مختلفی که شبیه کار من بود مواجه میشده و گاهی ناامید میشدم؛ اما باز ادامه دادم. نوآوری در کسبوکارهای هنری که محصولات خود را در بازار عمومی میفروشند، در حقیقت پس از تسلط به بازار و ارائه مستمر محصولات در بازار رخ میدهد و در اغلب مواقع نمیتوان با شناخت ناقص از کارهای رقبا و در مجموعههای ابتدایی محصول خلاقانه و نوآور ارائه داد. تاکنون ترکیب تجربیات و مهارتهای قبلی من باعث شده طرحهای من مورد استقبال برخی از مخاطبان که طرحهای انتزاعی را میپسندد، قرار بگیرد.
از بازار کار فروش این محصولات برایمان بگویید.
بازار سفال و سرامیک بسیار گسترده است و کسبوکارها در دو مسیر مختلف با هم رقابت میکنند؛ فروش حضوری و فروش آنلاین. در فروش آنلاین هزینه تبلیغات و تولید محتوا برای همه کسبوکارها وجود دارد، اما در فروش حضوری، وقتی یک هنرمند تازه وارد بازار میشود، باید بتواند گیفتشاپها و کتابفروشیها را راضی کنند تا محصولات او را در معرض نمایش قرار دهند و این فروشگاهها به صورت امانی محصولات را در معرض نمایش میگذارند و پس از سه ماه با کسر حدود ۴۰ درصد، فقط پول محصولات فروشرفته را تسویه میکنند.
این مدل فروش باعث میشود که برنامهریزی سختتر باشد، اما پس از شناخته شدن در بازار کمکم همین فروشگاهها محصولات را کلاً میخرند یا به صورت سفارشی پیشخرید میکنند. پس لازم است اگر شخصی به سراغ این کسبوکار می آید، این روند را در برنامهریزی مالی خود ببیند. من سعی دارم مستمر کار کنم تا بتوانم جایگاه خودم را در بازار تثبیت کنم و فروش خوبی داشته باشم.
چه چشماندازی برای توسعه مژده سرامیک دارید؟
دو چشمانداز مهم دارم؛ اولی در سطح کسبوکار خودم و بعدی در سطح فرهنگی. افزایش فروش و گسترش کارگاه به حدی که بتوانم همکاران هنرمند بیشتری را در کارگاه داشته باشم تا بتوانیم در کنار هم علاوه بر همفکری و خلق محصولات خاص تر، زندگی بهتری را تجربه کنیم و کارمان را در سراسر ایران گسترش دهیم. و چشمانداز دوم اینکه دوست دارم این گستردگی به حدی برسد که کسبوکار شخصی در بین اطرافیانم و جامعه ارزش واقعی خود را پیدا کند و تفکری که باعث میشود هنرمندان برای امرار معاش به کارهای کارمندی و کمخلاقیت راضی شوند، اصلاح شود.
مشکلات رسیدن به این چشماندازها چیست؟
اولین مشکل روان نبودن جریان نقدینگی و مطمئن نبودن از میزان فروش است که رشد کسبوکار را کند میکند و البته این شرایط برای همه کسبوکارهای هنری یکسان است.
مشکل بعدی جنگیدن با تفکر غالب جامعه مبنی بر این است که اگر فردی در دانشگاههای خوب تحصیل کرده و مدرک معتبری دارد، حتماً باید در یک سازمان یا شرکت معتبر مشغول شود و بیمه کارمندی داشته باشد و هر مسیری جز این، خطاست. این رویکردها باعث میشود انرژی صاحبان کسبوکارها برای جنگیدن با این افکار هدر رود.