شب‌نوشته‌های یک بچه‌نوآور / بچه‌های ایلان

کار این ایلان بلاگرفته شیطان چنان بالا گرفته که عاقبت محمد و مهدی هم وارد میدان شایعات درباره او شدند. وقتی که این دو جوان برومند دنیای کسب‌وکارهای نوآورانه به چیزی واکنش نشان دهند، یعنی آن چیز به اندازه کافی چیز بوده که اینها چیزشان شده و چیزی می‌گویند. البته ایلان که نزده هم بله! ولی مهدی می‌گفت چند روز پیش جایی از همین فضای مجازی بی‌دروپیکر خوانده که جناب ایلان ماسک از فرزند چندم با یکی از همسران گرامی‌شان پرده‌برداری کرده‌اند و به این ترتیب بر شمارگان رسمی و نه‌چندان اندک فرزندان‌شان یکی افزوده شده است.

خدا از بلا دور نگه‌شان دارد. اما من خودم و البته محمد و مهدی فکر می‌کنیم این بلاگرفته اگر همین‌جور پیش برود جای خالی چندین و چند جوان را پر می‌کند و همین حالا هم بی‌هیچ تلاش دیگری مشمول امتیازات بنیادها و سازمان‌ها و صندوق‌های گوناگونی است که فرزندآوری را تشویق می‌کنند.

یعنی امتیازات این آتش‌پاره از خیلی‌ها بیشتر شده است. جوان که هست، آن هم از آن معمولی‌ها؛ کارآفرین بوده، آن هم نه معمولی بلکه سریالی؛ به بنیان‌گذاری خانواده علاقه‌مند است، آن هم نه معمولی، بلکه سریالی؛ فرزندآوری را سرلوحه کارش قرار داده، آن هم نه معمولی، بلکه سریالی، پس شایسته مساعدت و برخورداری از تسهیلات تشویقی است.

اما گویا پرسشی برای مهدی پیش آمده بود که این آقای ایلان نخست کارآفرین بوده و پس از آن فرزندآور شده یا از ابتدا فرزندآور بوده و پس از آن کارآفرین شده؟ پیشرفت در کارآفرینی موجب سربلندی در فرزندآوری شده یا چون فرزندآور کارآمدی بوده، توانسته در کارآفرینی هم بدرخشد؟ البته برای خودم هم چندتایی پرسش ایجاد شده بود تا بدانم این الگو را چگونه می‌توان اینجا هم پیاده کرد.

حالا هرچند از او خوش‌مان نیاید، هرچند برخی افشاگری کرده باشند که این بابا اخلاق ندارد و آدم‌ها را له می‌کند، شبیه کاغذ می‌چسباند به دیوار، اصلاً کوچک و بزرگ و چیزی به‌جز خودش و کارش را نمی‌فهمد، بلدوزری می‌رود تا به هر شکلی به مقصودش برسد؛ ولی همین موجود در این لحظه ثروتی بیش از چندین کشور دارد و چنان قدرتمند شده که طرف‌های آخرین جنگ رسمی در هزاره سوم برای قطع و وصل‌شدن اینترنت ماهواره‌ای‌اش جاروجنجال راه می‌اندازند.

هرچه باشد برای برخی الگوست و تلاش کنیم تا الگوی بدی نشده، سنگ‌مان را درباره برخی چیزها با او وابکنیم. دست ‌ما به خیلی چیزهایی که این ایلان چیزشده دارد نمی‌رسد، هایپرلوپ و استارلینک و اسپیس‌ایکس که هیچ، حتی همین ایکس مختصرشده‌اش هم از دسترس ما دور است؛ حالا اگر یک چیز علمی در یک جاهای مهمی بودیم، وقتی حوصله‌مان از ایکس ایلان سرمی‌رفت، سروقت چیز برقی‌اش می‌رفتیم تا شاید از سر کنجکاوی بتوانیم یک چیزی بسازیم و به جای تسلا با نام یک چیز داخلی بکوبیم توی چشم دشمنان. ولی ما که دست‌مان به چیزهای دیگر این ایلان بلاگرفته نمی‌رسد، بد نیست دست بگذاریم روی فرزندآوری‌اش شاید الگوی بچه‌های نوآور و نوآفرین ما شود.