کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
روئین صمدزاده / با توجه به استقرار سهساله در محل کارخانه نوآوری آزادی و مشاور طرح توسعه شرکت همآوا در آن مقطع و همینطور مشاور کسبوکار برای یکی از سولههای کارخانه قبل از احداث و با توجه به اتمام زمان قرارداد با مالک ملک (شرکت آما) نکاتی که بهعنوان مشاهدات، تجربه و با تلاش جهت حفظ اسرار ذینفعان، میتوانم بازگو کنم به شرح زیر است:
۱: ایده اولیه این طرح در سالهای ۹۵، ۹۶ توسط آقای «سعید رحمانی» مطرح و به دنبال آن اجرایی شد. این ایده بسیار جذاب و نوآورانهای بود و در آن سالها هنوز چنین فضای منسجم و متمرکزی برای استقرار استارتاپها وجود نداشت و حتی پیشوند کارخانه که متأثر از ماهیت قبلی ملک که کارخانه تولیدی بود و بعدها مورد استفاده سایر فضاها قرار گرفت نیز نشان از خلاقیت ایشان داشت. کارخانهای که قبلاً تولید الکترود داشت و قرار بود کارخانه فکر و ایده شود و کسبوکارهای نوآور از دل آن بیرون بیایند. البته لازم به ذکر است که این ایده در دنیا نیز بهعنوان کسبوکاری سودآور شناخته نمیشود و ارزشافزوده آن تکمیل زنجیره نوآوری و ایجاد شبکه و همافزایی تیمهای مستقر است.
۲: مذاکرات آقای رحمانی منتهی به قرارداد اجاره پنجساله تا پایان اسفند۱۴۰۱، با نرخ ثابت اجاره برای کارخانهای متروک و بلااستفاده، برای هر دو طرف برد محسوب میشد. این کارخانه به دلیل قوانین شهرداری مبنی بر لزوم خروج کارخانههای تولیدی تا شعاعی مشخص از شهر، سالها بدون استفاده رها شده بود. اینکه چرا خریداری نشد، احتمالاً به شرایط اقتصادی آن دوره و تمایل به سرمایهگذاری در حوزه نوآوری با احتمال رشد بالاتر نسبت املاک، ارتباط دارد. هرچند با شرایط امروز اقتصاد کشور و رشد افسارگسیخته تورم خصوصاً تورم مسکن، به نظر تصمیمی اشتباه بود.
۳: در ادامه به دلیل بروز مشکلات برای آقای رحمانی و خروج ایشان از کشور، اجرای ایدههای ایشان به شکلی که باید انجام نشد و کارخانه نوآوری آزادی عملاً به بنگاه املاک جهت اخذ اجاره تبدیل شد و اهمیتی به سینرژی تیمهای مستقر داده نشد و ملاک اصلی اجاره سریعتر و ایجاد حداکثری درآمد و ارائه حداقلی خدمات بود. طرحهایی هم که برای توسعه فضا و رشد کسبوکار از طریق همکاری با نهادهای بزرگ مطرح و پیگیری شد، به نتیجه دلخواه نرسید.
۴: همکاری با پارک پردیس بر اساس تصمیم استراتژیک (احتمالاً رفع برخی مشکلات ایجادشده برای سرآوا و استفاده از تسهیلات معاونت علمی) وضعیت مدیریت کارخانه را پیچیده و عملاً قفل کرد. دستاورد این همکاری هم باز شدن پای دولتیها از نمایندگان مجلس و وزرا تا افتتاح چندباره کارخانه توسط رئیسجمهور وقت بود و کارخانه نوآوری آزادی تبدیل به نمادی جهت نمایش و شوآف نوآوری کشور شد.
۵: هر یک از ۱۰ سوله مستقر در کارخانه قراردادی مجزا با شرکت همآوا منعقد کردند و دو سوله از این ۱۰ سوله نیز طی مشارکت با پارک به ایشان واگذار شد. همچنین پارک از مجموع اجارهها نیز درصدی اخذ میکرد و از محل شارژ نیز هزینه حقوق حراست و آب و برق پارک پرداخت میشد. تا جایی که اطلاع دارم، سولهها از تسهیلات مالی معاونت و صندوق بهعنوان وام کمبهره یا بلاعوض استفاده کردند؛ هرچند اغلب شرکتهای کوچک مستقر نتوانستند از تسهیلاتی نظیر معافیت مالیاتی و بیمهای بهرهای ببرند.
۶: کارخانه خصوصاً بخش مربوط به شرکت همآوا مشکلات زیرساختی فراوانی داشت، نظیر قطعی مداوم برق به دلیل عدم پرداخت قبوض، مشکلات سیستم سرمایشی و گرمایشی و استدلال مدیریت عموماً عدم توجیه سرمایهگذاری بیشتر در ملک اجارهای بود!
۷: اینکه شرکتهای مستقر در کارخانه به طور مجزا هزینههای بالا و عجیبی برای محیط کاری خود کردند به سیاست آنها مربوط است؛ کمااینکه این هزینهها توسط سایر استارتاپهای بزرگ کشور نیز در املاک استیجاری خود صورت میگیرد و همین فضاهای کاری جذاب نیز منجر به جذب بسیاری از نخبگان جوان شده و عملاً این شرکتها منافع و سود اصلی را از این طریق کسب کردهاند. هرچند اغلب سولهها هزینههای زیرساختی خود را به نحوی انجام دادند که پس از پایان مدت قرارداد، تجهیزات را نیز ببرند و این موضوع همیشه از سوی مدیران آنها عنوان میشد.
۸: در دو سال اخیر نیز همآوا عملاً در مدیریت کارخانه نقشی جز اخذ اجارهها نداشت و سیاستها عموماً از سمت پارک اعمال میشد. سیاستهایی نظیر برخوردهای عجیب حراست کارخانه با ایونتها و افراد در بدو ورود و قوانینی نظیر محدودیت ساعت خروج که هیچ سنخیتی با فضای استارتاپی کشور نداشت.
۹: اجاره اتاقها و فضاها نیز بعضاً تا سالی چند نوبت افزایش داشت؛ بهطوری که هدف اصلی کاهش هزینه استقرار استارتاپهای کوچک در سالهای اولیه عملاً تأمین نشد و مبالغ اجاره حتی با بهترین نقاط اداری تهران برابری میکرد!
۱۰: جدا از بحث جدی حق مالکیت خصوصی و احترام به آن، خصوصاً اینکه مالک شرکتی سهامی عام است و نباید حق سهامداران پایمال شود و با وجود گذشت هشت ماه از اتمام قرارداد اجاره، امیدوارم کارخانه نوآوری آزادی بهعنوان نماد نوآوری کشور و جایی که خاطرههای زیادی ساخته، با رضایت مالک همچنان به فعالیت خود ادامه دهد و اکوسیستم نوآوری نیز در آینده با اتخاذ برنامه و سیاست منسجم بتواند به صورت مستقل مسیرش را برود.
البته ایشون بیشتر به عنوان مدیر کافه سوله ۷و۸ اونجا حضور داشتن، حالا که در مورد کارخانه نوآوری سرو صدا زیاد شده به عنوان مشاور طرح توسعه کسب و کار هم آوا نظر میدن؟
البته اگه یک بار توی همون کافه وقتی قهوه سرو میکردن با یکی از مدیران هم آوا در مورد توسعه کسب و کار حرف زده باشن این سمت دروغ نیست.