کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
نمایشگاه کتاب تهران از چهارشنبه پیش در مصلی شروع به کار کرد و ما هم این فرصت را داشتیم و داریم که در این ۱۰ روز از نزدیک مخاطبان کتابهای راه پرداخت را ببینیم و با آنها گپی بزنیم. در چند روز اول نمایشگاه که این فرصت را داشتم که با مردمی که به غرفه میآمدند، صحبت کنم، تنوع کتابخوانها، نوع نگاه و دغدغههایشان موضوع جالبی بود.
یک روز آقایی بیمقدمه آمد جلوی غرفه و گفت: «یه دونه یک ساتوشی بدین». در حالی که بقیه معمولاً بعد از بررسی کتابها، تورق آنها و چند سؤال کتابی را انتخاب میکنند، این دوست ما که از قبل انتخاب خود را کرده بود، سر اصل مطلب رفت و رفتارش زمان خرید کتاب مانند کسی بود که بهشدت تشنه است و به اولین مغازهای که میرسد درخواست آب معدنی میکند و برایش هم فرقی ندارد از چه برندی باشد.
رفتار این خریدار باعث شد کمی تأمل و باب صحبت را با او باز کنیم و این گفتوگو تا جایی پیش رفت که خریدار عزیز با نشاندادن وضعیت کیف پولش، تمام استراتژیهای خرید کریپتو خود را برایمان تعریف کرد. اینکه این بنده خدا تحت تأثیر توصیه چه کسانی در چه ضرر و زیانهایی بود به کنار. بخش جالب ماجرا برایم مواجهه از نزدیک با تنوع بالای مردم علاقهمند به بازار کریپتوکارنسی بود؛ از کسانی که بیمحابا وارد این بازار شدهاند تا آقایی که بهدنبال کتابهایی بود تا برای ورود به این بازار به اندازه کافی اقناع شود.
به نظرم در کنار تمام کاستیها و نبودهایی که در موضوع کریپتوکارنسی وجود دارد، یک کاستی دیگر عدم ارتباط رودرروی بازیگران اصلی این بازار با مردم عادی است. قطعاً صرافیهای رمزارز کشور از طریق راههای ارتباطی خود با مخاطبانشان در ارتباط هستند، ولی همانطور که ما هم در انتشارات راه پرداخت در رویدادهای گوناگون تجربه کردهایم، ارتباط رودررو فرصتی از جنسی متفاوت، ارزشمند و ارتباطی عمیق است.
هفته گذشته نمایشگاه اینوتکس فرصتی ایجاد کرد تا صرافیهای رمزارزی ایران و برخی دیگر از فعالان حوزه بلاکچین و رمزارز کشور با مخاطبان خود ارتباط نزدیکی برقرار کنند که این ارتباط باید پیوسته باشد و در رویدادهای بیشتری شکل بگیرد.
نمایشگاههایی مانند نمایشگاه کتاب تهران از نظر تنوع و تعداد مردمی که از آن بازدید میکنند، فرصت بهتری است برای این رویارویی. از این نظر که بخشی از مردمی که در آن حضور مییابند، آشنایی بسیار محدودی درباره پدیده رمزارزها دارند و دیدار مستقیم با این بخش از جامعه میتواند به شناخت درست از آن کمک کند.
در این شرایط فعالان حوزه کریپتوکارنسی که مخاطبان آنها مردم هستند، باید بهدنبال فرصتهایی باشند تا بتوانند از نزدیک با مردمی که همچون آن مخاطب ما، تشنه دانستن و یاد گرفتن اصولی ورود به بازار رمزارزها هستند، گفتوگو کنند.
نمایشگاههای تخصصی مانند اینوتکس فرصت خوبی برای این رویارویی است، اما باید بهدنبال فضایی بود که مردم عادی جامعه دسترسی بهتری به آن داشته باشند.