کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
معتقدم برای یک روزنامهنگار بهترین مکان برای مرور یک سال، نه شبکههای اجتماعی، بلکه رسانهای است که در آن فعالیت میکند. بارها با خودم در مدت تعطیلات نوروز کلنجار رفتم که آیا مرور یک سال اکوسیستم نوآوری کشور در سال 1402 را در شبکه اجتماعی شخصی بنویسم یا در رسانه؛ البته ویروس جدید که مشخص نیست کرونا یا چیز دیگری است در روزهای ابتدایی سال حوصله نگارش یک یادداشت جدی را نداد و حالا که در ابتدای سال کاری جدید قرار داریم زمان بسیار خوبی است که به تحولات سال گذشته بپردازیم و نگاهی به آینده داشته باشیم.
سال گذشته را اگرچه میتوان سال تابآوری بسیاری از کسبوکارهای اکوسیستم اقتصاد نوآوری ایران دانست، اما اگر بخواهیم از این مرحله عبور کنیم شاید بتوان آن را سال بلوغ دانست.
طی چند سالی که اکوسیستم اقتصاد نوآوری را رصد میکنم، در طول سال ۱۴۰۲ کمتر صحبت از استارتاپ یا راهاندازی کسبوکار جدید میشد، بلکه گفتمان سال گذشته، گفتمانی حرفهایتر از جنس بلوغ بود.
اگر ادبیات یک سال گذشته را در اکوسیستم نوآوری کشور مرور کنیم دیگر خبری از تولد نیست، بلکه ما شاهد یک بازتولید و یک بازنگری هستیم. ادبیات به سمت تجدید حیات رفته است. جایی مانند سرآوا طی سال ۱۴۰۲ تلاش کرد تا ابتدا با تغییرات در هیئتمدیره و تیم مدیریتی یک بار دیگر خود را از کمایی که در آن فرو رفته بود خارج کند زیرا این هلدینگ سرمایهگذاری با یک واقعیت مواجه شد که دیگر نمیتواند با ادبیات و مدل دهه ۹۰ به کار خود ادامه دهد؛ از همین رو با ورود فرزین فردیس شاهد خروجهای متوالی سرآوا از سرمایهگذاریهای گذشته بودیم تا این هلدینگ سرمایهگذاری برای خود فرصتی برای ادامه حیات در عصر جدید اکوسیستم نوآوری کشور ایجاد کند.
این تغییر ادبیات را میتوان در جایجای اکوسیستم دید. کسبوکارهایی که در سالهای گذشته بذر خود را کاشته بودند برخی توانستند در سال 1402 درو کنند و برخی دیگر به پایان راه خود رسیدند.
سال ۱۴۰۲ هم روی بیرحم خود را به کسبوکارها نشان داد و هم ثابت کرد که میتوان زنده ماند و ادامه داد. در همین یک سال شاهد ورود یک بازیگر بزرگ به شکل پررنگ در عرصه سرمایهگذاری بودیم. گروه صنعتی گلرنگ با بازوی سرمایهگذاری خطرپذیر خود یکی از پرسروصداترین برندهای سال گذشته بود که به طور رسمی سعی کرد اسنپ را مورد هدف قرار دهد. اگر نگاهی به سرمایهگذاریهای یک سال گذشته گلرنگ داشته باشیم شاهد آن هستیم که این گروه صنعتی در حال تکمیل یک اکوسیستم است.
کمی عقبتر گروه صنعتی گلرنگ با ایجاد تارا بازوی فینتکی خود را تقویت کرد و رفتهرفته با ایجاد «افود» و خرید الوپیک سعی کرد این چرخه را کامل کند. گلرنگ سرمایهگذاری به نسبت قابل توجهی را در پلتفرم شب انجام داد و گل آخر سال 1402 را با خرید سهام مدیریتی تپسی زد. گلرنگ روزبهروز اکوسیستم و چرخه خود را تکمیل میکند و حتی سهیل مقدم، یکی از مدیران کلیدی دیجیکالا را نیز وارد هیئتمدیره تپسی کرد. اما حالا در سال 1403 توقعات از گلرنگ بیشتر شده و بسیاری منتظر نتایج اقدامات گلرنگ در سال جدید هستند.
همینطور که الان توقعات از هلدینگ مکس در گروه صنعتی ماموت نیز رفتهرفته افزایش پیدا میکند. شاید قبل از گلرنگ بازیگر پرسروصدای این عرصه هلدینگ مکس بود. این هلدینگ سرمایهگذاری خطرپذیر طی سالهای گذشته با سرمایهگذاری در عرصههای مختلف در اقتصاد نوآوری توقعات بسیار زیادی را از خود ایجاد کرد. بزرگترین محصول این هلدینگ را میتوان ازکی دانست که پرچمدار محصولات این هلدینگ به حساب میآید. در این میان شاید بسیاری انتظار داشتند در طول سال گذشته بیشتر از ازکیوام در حوزه لندتک بشنوند، اما این اتفاق به هر دلیلی رخ نداد؛ چراکه با توجه به اکوسیستمی که در حال شکلگیری در مکس بود این توقع ایجاد شد که بازوی خودرویی هلدینگ یعنی خودرو 45 به ازکیوام متصل شود و فروش اقساطی خودرو کارکرده کلید بخورد، اما با توجه به نوسانات قیمت خودرو این موضوع محقق نشد.
یا در حوزه رمزارز با توجه به اینکه در حوزه ماینینگ ماموت سالها در آن فعالیت داشت این انتظار بیش از گذشته ایجاد شد که صرافی بیتمکس در حوزه تبادل نیز پرقدرت ظاهر شود، اما حداقل مجموعه شواهد نشان میدهد هنوز نتوانسته جایگاه خود را در بازار پیدا کند. حال باید دید که با تیم جدید ازجمله احسان قاضیزاده بهعنوان شخصیتی با سابقه خوب در این حوزه میتواند جایگاه صرافی رمزارزی هلدینگ مکس را ارتقا دهد.
اگر به جایی مانند حرکت اول بهعنوان بازوی سرمایهگذاری همراه اول هم نگاه کنیم سال کمفروغی را پشت سر گذاشت و شاید مهمترین خبری که از این صندوق منتشر شد در بحث بازگرداندن سهام جاجیگا به بنیانگذارانش بود و عملاً مهمترین خبر حرکت اول در یک سال گذشته خروج آن از یک سرمایهگذاری بود.
همین فضا و همین ادبیات را میتوان در بخش پرداخت کشور مشاهده کرد. برای بسیاری شاید ذهنیتشان از یک پرداختیاری یک استارتاپ یا کسبوکار کوچک باشد. اما عملاً دیگر برخی از پرداختیاریها را نمیتوان به مانند گذشته یک کسبوکار کوچک و تنها یک پرداختیار دانست. شاید در یک سال گذشته برخی از پرداختیاریها فعالیت خود را متوقف کردند یا با مشکلات جدی مواجه شدند اما برخی از کسبوکارهایی که با پرداختیاری شروع کردند را دیگر نمیتوان شرکتی دانست که درگاه پرداخت ارائه میدهد. همین امروز شرکتی مثل جیبیت دیگر یک پرداختیار صرف نیست بلکه طیف گستردهای از خدمات را ارائه میدهد. در دیماه سال گذشته بود که به علی امیری، یکی از همبنیانگذاران زرین پال در نشستی گفتم هرچند شما نسبت به رگولاتوری و شرایط موجود معترض هستید اما شاهد آن هستیم روز به روز در حال تغییر کسبوکار و بزرگتر کردن آن هستید.
واقعیت آن است که نمیتوان این موضوع را نشاندهنده خوب بودن وضع موجود دانست بلکه کسبوکارها خود را با فضای موجود هماهنگ کرده و تطبیق دادند تا بتوانند به مسیر خود ادامه دهند زیرا نمیتوان با مدل گذشته به راه خود ادامه داد.
همین شرایط را میتوان در اکوسیستم شهرستانها نیز مشاهده کرد. در یک سال گذشته شاهد رویدادهای متفاوتی در مناطق مختلف کشور بودیم. در اسفندماه به دعوت ابر دراک به شیراز سفر کردیم. مجموعهای که از ابتدای شروع به فعالیت آن در شیراز کنارشان بودیم و اکنون نیز مراحل رشد خود را در استان فارس طی میکنند.
شاید ابر دراک را بتوان نمادی از یک چرخه توسعه درست در مکانی خارج از تهران دانست. شاید بسیاری تصور کنند که امروز تهران قلب اکوسیستم نوآوری ایران است. وقتی خارج از تهران باشیم میبینیم که در نقاط مختلف کشور استارتاپها اعتماد به نفس آن را پیدا کردهاند که وارد زمین بازی بزرگتری در نقاط مختلف ایران شوند و این را میتوان در گفتوگو با فعالان کسبوکاری خارج از تهران مشاهده کرد. اما یکی از چالشهای جدی که با بزرگتر شدن این کسبوکارها شکل گرفته نیاز به ارتباط با مرکز است که مجبور میشوند برای تسهیل ارتباطات با رگولاتوری و سرمایهگذاران یا به تهران نقل مکان کنند یا یک دفتر در تهران ایجاد کنند.
مجموعه اتفاقاتی که در سال گذشته رخ داد نشان میدهد که اکوسیستم اقتصاد نوآوری کشور بسیار واقعگرایانهتر از گذشته به کسبوکارها نگاه میکند. ادبیات سرمایهگذاران دیگر مثل گذشته رؤیایی نیست، بلکه زبان اعداد با افراد سخن میگوید و دیگر کسبوکارها به منابع بیانتها برای تأمین مالی و ادامه حیات خود متصل نیستند و اگر امروز نتوانید با اعداد از نوآوری سخن بگویید، یعنی به پایان راه رسیدهاید.