کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
تأمین اجتماعی روند تسهیلشدهای برای رانندگان تاکسیهای اینترنتی پیشنهاد دهد
گفتوگو با جلال قارایی، معاون مالی گروه اسنپ درباره چالشهای پتلفرمها با تأمین اجتماعی
قوانین بیمه تأمین اجتماعی طی سالهای طولانی تغییرات چندانی نکرده است. همانطور که مشخص است بسیاری از قوانین بیمه مربوط به کارکنان کسبوکارها و سازمانها میشود و این در حالی است که از دهه نود شمسی در ایران کسبوکارها تغییرات بسیاری در ساختار خود به وجود آوردهاند. امروز بسیاری از کسبوکارهای بزرگ مختص اقتصاد دیجیتال هستند؛ اقتصادی که دیگر کارکنان و کارمندان به روال سنتی گذشته کار نمیکنند و مفهوم جدیدی از انواع کارکنان به وجود آوردهاند.
بسیاری از کسبوکارهای اقتصاد دیجیتال از جمله تاکسیهای اینترنتی اکنون دارای کاربران ارائهدهنده خدمات و پذیرنده خدمت هستند و ساختارشان با کسبوکارهای سنتی متفاوت است.
مدتهاست درباره موضوع بیمه کاربران راننده تاکسیهای اینترنتی بحثهای بسیاری وجود دارد. اسنپ در این راستا اذعان میکند که به دلایلی همچون محل و ساعت اختیاری کار، براساس قوانین بیمه، این پلتفرم الزامی برای بیمه کاربران راننده ندارد اما از سویی در پی جلساتی که با حضور سازمان بیمه تأمین اجتماعی و معاونت علمی ریاستجمهوری، سازمان برنامهوبودجه و دیگر کسبوکارهای مشابه داشته در اینباره به نتایجی رسیده است.
در ادامه گفتوگوی «کارنگ» با جلال قارایی، معاون مالی گروه اسنپ درباره موارد اخیر را میخوانید.
اصلیترین چالش شما بهعنوان یک کسبوکار نوآور با قوانین بیمه چیست؟
اصلیترین چالش کسبوکارهای نوآور به نبود درک درست از ماهیت این کسبوکارها بازمیگردد. برای مثال از قوانین فعلی بیمه اینطور تفسیر میشود که رابطه بین کاربران راننده و پلتفرمها یک رابطه کارفرما و کارمندی است. این تلقی از آنجا ناشی میشود که تعریف مناسب دیگری در قانون وجود ندارد که این نوع ارتباط طبق آن تعریف شود. این در حالی است که رابطه بین سامانههای آنلاین حملونقل و کاربر راننده رابطه کارمندی و مبتنی بر لیست حقوق و درآمد ثابت و مشخص نیست.
امروز مفهوم جدیدی با عنوان کارفرمای پلتفرمی وجود دارد که براساس آن کاربران راننده فعال در ناوگان اسنپ را میتوان نوعی از کارفرمای پلتفرمی تلقی کرد. ابزار فعالیت این کاربران در اختیار خودشان است و زمان و مکان فعالیت را نیز خودشان انتخاب میکنند. براساس این تلقی، رابطه کارفرمایی و کارگری بین پلتفرمهای تاکسی اینترنتی و کاربران راننده وجود ندارد و به تعبیری میتوان فعالیت آنها را آزادکار قلمداد کرد.
کاربران راننده تاکسیهای اینترنتی میتوانند در هر ساعتی از شبانهروز در این سامانهها فعالیت کنند و میزان و ساعت فعالیت در این سامانهها به انتخاب کاربر راننده است و اجباری وجود ندارد. در دنیای امروز همه کسبوکارها به نیروی انسانی ثابت نیاز ندارند، ولی این موضوع از نظر بیمه قابل پذیرش نیست و تمامی خدمات مشمول جرایم بیمهای میشود.
چه چالشهایی برای بیمه کاربران راننده در اسنپ وجود دارد و آیا این امکان هست که کاربران راننده بیمه شوند؟
ناوگان اسنپ سرمایه ارزشمند این سامانه و پشتوانه ارائه خدمات آن است. همکاری اسنپ با کاربران راننده با عقد یک قرارداد و توافق انجام میشود و این قرارداد نیز تابع حقوق خصوصی و ارتباط بین شخص با شخص است. اسنپ برابر قانون، کارفرمای کاربران راننده محسوب نمیشود و نمیتواند آنها را بیمه کند، اما با بیمه همکاری میکند تا کاربران راننده با توجه به درآمد و تسهیلات اسنپ بتوانند خود را بهصورت خویشفرما بیمه کنند. سامانههای آنلاین جابهجایی هوشمند مسافر قرارداد کاری با کاربران راننده ندارند.
راه حل مناسب و در دسترس و دارای سابقه این است که کاربران راننده بتوانند از طریق اتحادیه کشوری کسبوکارهای مجازی خودشان را بیمه خویشفرما کنند و تحت پوشش خدمات بیمه قرار گیرند. به دلایل زیر و برابر قانون کار که برای شناختن رابطه کاری شرایط اساسی را تعریف کرده، رابطه کارفرمایی و کارگری بین اسنپ و کاربر راننده وجود ندارد:
۱- کاربر راننده در انتخاب ساعت کاری خود اختیار کامل دارد و هر زمان که بخواهد میتواند با خودروی خود کار کند. به همین دلیل تبعیت حقوقی بین اسنپ و کاربر راننده منتفی است، زیرا یکی از ملاکهای وجود رابطه کارگری و کارفرمایی از منظر قانون کار، تبعیت حقوقی است؛ یعنی کارگر باید ساعات مشخصی را در محل کارفرما کار کند که این برای تاکسیهای اینترنتی وجود ندارد.
۲- تعیین و پرداخت کرایه بهنوعی قراردادی است بین کاربر راننده و مسافر و پرداخت وجه توسط کاربر مسافر به کاربر راننده انجام میشود نه از طرف شرکت به کاربر راننده. بخش کمی از کرایه بهعنوان کمیسیون به تاکسیهای اینترنتی پرداخت میشود و مابقی متعلق به کاربر راننده است. درحالیکه در رابطه کارگری و کارفرمایی، کارگر در مقابل حقوق معین اقدام به انجام کار ارجاعی در کارگاه میکند.
۳- محل کار نیز به اختیار کاربر راننده است. اسنپ هیچ شرط و اجباری برای کار در یک محدوده خاص ایجاد نمیکند و کاربر راننده محل کار خود را انتخاب میکند.
۴- مالکیت وسایل و ابزار کار که در اینجا همان خودرو است در اختیار کاربر راننده قرار دارد. در واقع ابزار کار را خود کاربران راننده مشخص میکنند و با استفاده از آن خدمات ارائه میدهند.
۵- اسنپ هیچ الزامی برای رانندهها درباره قبول درخواستها، ساعت کار و محدوده فعالیت در سطح شهر ندارد و کاربران راننده با اختیار خود درباره ارائه یا عدم ارائه خدمت در سامانههای اینترنتی تصمیم میگیرند.
با توجه به دلایل فوق؛ بهویژه دلیل اول، تبعیت حقوقی بین کاربر راننده و اسنپ و رابطه قانون کار بین آنها وجود ندارد. روشها و سناریوهای مختلفی را میتوان برای ایجاد امکان دریافت بیمه توسط کاربر راننده متصور شد؛ برای مثال کاربران راننده میتوانند بیمه خویشفرما شوند و از تخفیفهایی که دولت منابعش را تأمین میکند، بهرهمند شوند. یعنی حق بیمه خود را (با درصد کمتری) پرداخت کنند و از تمام امکانات بیمه تأمین اجتماعی بهرهمند شوند.
در اینباره اخیراً جلسات متعددی با حضور سازمان بیمه تأمین اجتماعی، معاونت علمی ریاستجمهوری، سازمان برنامهوبودجه و شرکتهای فعال در این حوزه به میزبانی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی برگزار شده است. یکی از نکات مورد تأکید ما این است که در برنامه هفتم توسعه درباره بیمه کاربران راننده تاکسیهای اینترنتی تعیینتکلیف شده و این سند بالادستی باید مورد توجه قرار گیرد.
در این جلسات شرکتهای فعال در حوزه حملونقل هوشمند مسافر نکات مختلفی را مطرح کردند. ازجمله اینکه بیمه تأمین اجتماعی باید روند تسهیلشدهای پیشنهاد بدهد تا کاربران راننده با نرخ ترجیحی پایینتر امکان بیمه خود و خانوادهشان را داشته باشند و از مزایای بیمه تأمین اجتماعی بهرهمند شوند.
بیمه تأمین اجتماعی نیز برخی نقطهنظرات خود ازجمله ارائه برنامههای تشویقی شرکتها برای تشویق کاربران راننده به ثبتنام بیمه خویشفرما را مطرح کرد که این موضوع در صورت ایجاد نکردن مسئولیت و تکلیفهای جانبی برای کسبوکار، مورد تأکید ما نیز قرار دارد.
مهمترین خروجی جلسات برگزارشده تا امروز اینکه کاربران راننده، بهعنوان کارفرمای پلتفرمی، مجاز به بیمه خود و خانواده نزد بیمه تأمین اجتماعی هستند و سکوهای درخواست خودرو نباید الزامی در این موضوع برای آنها ایجاد کنند.
امیدواریم با وجود حکم قانونی نسبت به ایجاد رابطه بیمهای خویشفرما توسط کاربر راننده، در نهایت ارگانهای مختلف از این موضوع حمایت کنند تا این افراد بتوانند با تسهیلات بیشتری از امکانات بیمه تأمین اجتماعی و سایر بیمههای موجود استفاده کنند.
به نظر شما آیا قوانین بیمه با ماهیت کسبوکارهای اقتصاد دیجیتال همخوانی دارد یا نیازمند تغییرات است؟
متأسفانه قوانین بیمه با کسبوکارهای نوآور که دارای انواع فعالیتهای شغلی مثل دورکاری، پروژهای، تماموقت و غیره هستند منطبق نیست. با توجه به اجباری بودن قوانین بیمه، هر فردی که به هر نحوی با شما همکاری دارد ملزم به کسر بیمه است؛ برای مثال یک فریلنسر که در کانادا اقامت دارد نیازی به حق بیمه ندارد، ولی کسبوکار براساس قوانین بیمهای ملزم به پرداخت هزینهای است که طرف قرارداد هیچ نیازی به آن ندارد. این تغییرات جدید نیازمند تعاریف جدیدی در بیمه است.
در سالهای اخیر؛ بهویژه پس از دوران همهگیری کرونا به مفهوم اقتصاد گیگ توجه بیشتری شد. در اقتصاد گیگ ماهیت شغل، ارتباط با سازمان و تعاملاتی که بهصورت سنتی ذیل قوانین کار و رابطه کارفرمایی و کارگری تعریف میشد تغییر یافته است. این مفهوم حتی معنای مهاجرت را نیز دستخوش تغییر کرده و مهاجرت لزوماً تغییر مکان فیزیکی تلقی نمیشود. ما امروز متخصصانی داریم که در یک نقطه جغرافیایی مستقرند و مهاجرت فیزیکی نکردهاند، ولی در عمل ارزشی که خلق میکنند برای موقعیت جغرافیایی دیگری غیر از کشوری است که در آن سکونت دارند.
فعالیت ریموت یا همان دورکاری در قالب اقتصاد گیگ موجب بازتعریف ماهیت و شکل نیروی انسانی شده است. این تغییرات را نمیتوان با قوانین نوشتهشده برای شکلهای سنتی روابط کار تفسیر کرد. برای شکلهای جدیدی از روابط افراد با سازمان نیازمند قوانین جدید یا بازنگری در قوانین قبلی؛ بهویژه قوانین بیمه تأمین اجتماعی هستیم.
مسئله مفاصاحساب بیمه برای کسبوکارها چه مشکلی به وجود آورده و آیا برای کسبوکار شما هم مشکل ایجاد میکند؟
پاسخ به این سؤال در اظهارات پیشین وجود داشت و دقیقاً مشکلاتی از همان نوع به وجود آورده است. راهحل نیز همان موضوعی است که پیش از این گفته شد؛ یعنی لزوم تفسیر صحیح از قوانین موجود یا در صورت لزوم تدوین قوانین بهروز و منطبق با ماهیت و نیازمندیهای کسبوکارهای جدید.
مرکز پژوهشهای مجلس پیشنهاد داده به جای سازمان تأمین اجتماعی، اداره مالیات حق بیمه را دریافت کند؛ در این صورت تغییری در روند کار شما به وجود خواهد آمد؟
این پیشنهاد یک تغییر الگوواره بزرگ است، زیرا سازمان تأمین اجتماعی اکنون یک سازمان دولتی نیست که ردیف بودجه داشته باشد و کاملاً براساس بیزینسپلن فعالیت میکند. معرفی مدلهای مختلف بیمه با نرخهای متفاوت از سوی سازمان تأمین اجتماعی براساس منافع آن است. این تغییر شکل یک پارادایمشیفت اساسی است که آیا قرار است ما به سازمان بیمه تأمین اجتماعی بهعنوان یک نهاد دولتی نگاه کنیم یا براساس وضعیت فعلی یک سازمان مستقل از دولت است؟
اکنون این سازمان براساس مدل درآمدی و سوددهی اداره میشود که موجب شده بتواند سرمایهگذاریهای مختلفی در قالب شرکت سرمایهگذاری تأمین اجتماعی یا همان شستا انجام بدهد تا به نوعی بتواند تداوم پرداخت به مستمریبگیران را تضمین کند. درآمدزایی و پرداخت مستمری بازنشستگان در این سازمان براساس یک بیزینسمدل انجام میشود. دولتی کردن این سازمان نیازمند کار کارشناسی بسیار حرفهای و تحقیق جامع درباره نمونههای موفق بینالمللی است.
این یک تغییر ماهیت اساسی در بحث بیمهگری تأمین اجتماعی است و میتواند تبعات مثبت و منفی بسیاری داشته باشد. باید دید چه چشمانداز و رسالتی برای این سازمان میتوان متصور بود. آنچه مهم است بهبود رویکردها و در نظر گرفتن مدلهای جدید کسبوکاری است و باید دید بهبودی در رویه فعلی ایجاد میشود یا خیر.