کارنگ، رسانه اقتصاد نوآوری ایران
رسانه اقتصاد نوآوری ایران

رگولاتور خوب به جای سهم‌خواهی مطالبه‌گری می‌کند!/ گپی با سهیل نیکزاد

سهیل نیکزاد از قدیمی‌های حوزه رمزارز در ایران است. آشنایی زودهنگام او با بیت‌کوین و تلاشش برای تأکید بر اهمیت این رمزارز و آینده‌اش او را به یکی از چهره‌های فعال و صنفی این حوزه تبدیل کرده است. نیکزاد اگرچه دل خوشی از قانون‌گذار و تجربه‌های نظارتی و ورود دولتی‌ها به این حوزه ندارد، اما می‌گوید اگر مطالبه‌گری و توجه به منافع بخش خصوصی محور هر گونه تنظیم‌گری باشد، بخش خصوصی حتماً با آن همراه خواهد شد.

اگرچه به اعتقاد او سابقه اقدامات انجام‌شده توسط دولتی‌ها و شبه‌خصوصی‌ها در سال‌های گذشته او را به این نقطه رسانده که آنها بیشتر به‌دنبال سهم‌خواهی هستند تا توسعه این حوزه فناورانه اقتصاد.

کسب‌و‌کار خود را از کجا شروع کردید؟ لطفاً تاریخچه مختصری از نحوه و زمان شروع کار خود ارائه دهید؟
من از سال 2012 بیت‌کوین را شناختم و بعد در مورد آن تحقیق و مطالعه کردم. همکاری من با اکثر کسب‌وکارها در حوزه کریپتو به‌صورت مشارکتی بوده است، اما چند وقت پیش تصمیم گرفتم خودم کسب‌وکاری راه‌اندازی کنم. قرار بود یک صرافی P2Pباشد مشابه بایننس.

اما بعد که خواستیم آن را پیاده‌سازی کنیم، متوجه شدیم پلتفرم‌های خوبی از نظر فنی و امنیت وجود ندارد، اما چون تیم و همکاران خوبی داشتم به کمک هم یک پلتفرم نوشتیم. بعد از آن متوجه شدیم که پلتفرم بسیار خوبی ساخته‌ایم و شاید حیف باشد که فقط خودمان با آن کار کنیم. پس یک مدل کسب‌وکار B2B طراحی کردیم.

شرکت‌مان به تأمین‌کننده پلتفرم صرافی برای صرافی‌های مختلف تبدیل شد. البته فعلاً فروشی انجام نداده‌ایم. حدود یک ماه است که محصول‌مان تهیه شده و منتظر هستیم تا بتوانیم با مشتری مذاکره کنیم.

نکته جالب این است که ما تصمیم گرفتیم محصول‌مان را با لایسنس MIT، متن‌باز کنیم. به این صورت کسی که کدمان را در گیت‌هاب ببیند، به آن دسترسی پیدا کند و بتواند از آن برای خودش استفاده تجاری کند. یعنی کسی که بلد باشد از این کد استفاده و آن را پیاده‌سازی کند، لازم نیست به ما هزینه‌ای بپردازد. کار سختی هم نیست.

با این ایده کدمان را متن‌باز کردیم و امیدواریم همکاران و دوستانی پیدا کنیم که در رشد و ترویج و تبلیغ این پلتفرم به ما کمک کنند. البته ما از نظر بودجه‌بندی روی اینکه اشخاص دیگری این متن باز را توسعه بدهند، حساب نکرده‌ایم. اما اگر کسی بخواهد قسمت دیگری به آن اضافه کند، می‌تواند.

با توجه به اینکه شما چند سالی در این حوزه فعالیت و مطالعه داشته‌اید، اگر بخواهید امروز را با چند سال گذشته مقایسه کنید، چه تغییر و تحولات چشم‌گیری در این حوزه رخ داده است؟ بازیگران این حوزه در این چند سال چه تغییری کرده‌اند؟

به‌ نظر من بسیاری از بازیگران حوزه کریپتوی ایران از سوی نهادهای دولتی و نیمه‌دولتی حمایت می‌شوند. به خاطر اینکه دولت، هم می‌خواهد از این حوزه برای جبران نقطه‌ضعف‌های بین‌المللی استفاده کند و هم نگران است که کنترل خود را در بازارهای مالی و پولی از دست بدهد. کسانی هم که از طرف خصولتی‌ها وارد حوزه کریپتو می‌شوند، دو گروه هستند.

یک گروه کسانی هستند که هدف‌شان استفاده بین‌المللی از کریپتو برای پرداخت‌های مسدودشده است. گروه دیگر مثل همه دولت‌های دنیا هدف‌شان محدود کردن است.

این دو گروه به‌دلیل اوضاع اقتصادی ما و تنش‌های سیاسی تنه‌های زیادی به بخش خصوصی و البته به هم می‌زنند. من بخش خصوصی متحد و یکپارچه قدرتمندی در ایران نمی‌بینم. مفردهای خیلی قدرتمند می‌بینم. تک‌نفرهای خیلی خوب می‌بینم. برای مثال ما دِوِلوپر زی‌کش در ایران داشتیم که مهاجرت کرد. می‌دانید که دولوپر زی‌کش نخبه است، ولی ما نتوانستیم در جامعه پذیرای او باشیم.

شما گفتید که در این حوزه خلأ و فقدان‌هایی وجود دارد و نهادهایی که نباید ورود می‌کردند، ورود کردند و کارهایی را که باید می‌کردند، نکردند و در واقع به‌اشتباه ورود کردند. به نظر شما برای رگولاتوری این حوزه چه نهادهایی مناسب‌تر هستند و چه نهادهایی برای رگولاتوری این فضا مأموریت بهتری دارند؟

عده‌ای می‌گویند واقعیت این است که این حوزه قرار نیست رگوله بشود. آنها تأکید دارند یک چیزهایی در دنیای فناوری قرار نیست رگوله بشود. واقعاً هم اگر معنای رگولاتوری این باشد که بخشی از درآمدها را صرفاً به یک نهاد دولتی بدهیم، همان بهتر که رگولاتوری انجام نشود.

رگولاتور باید منافع بخش خصوصی را در نظر بگیرد و کسب‌وکار را برایش آسان کند، اما ما می‌بینیم که رگولاتور در ایران صرفاً به‌دنبال سهم‌گرفتن از منافع بخش خصوصی است. برای مثال رگولاتوری حوزه فین‌تک و پرداخت در ایران را بانک مرکزی انجام می‌دهد. صنعت پرداخت در سال دو هزار میلیارد تومان در سال درآمد دارد. از این مقدار 1000 میلیارد تومان به شرکت خدمات انفورماتیک که متعلق به بانک مرکزی است، می‌رسد.

شرکت خدمات انفورماتیک قبل از توسعه صنعت پرداخت، مسئولیت‌های زیادی نداشت، اما بعد از شکل‌گرفتن و توسعه خدمات پرداخت، بانک مرکزی به بهانه رگولاتوری این صنعت، ساختار شاپرک را بزرگ و بزرگ‌تر کرد. تا جایی که امروزه بیش از نیمی از درآمد صنعت پرداخت در اختیار اوست.

اگر قرار است معنای رگولاتوری این باشد که نصف درآمد صنعت کریپتو را به بانک مرکزی بدهند، باید کمی تأمل کرد. بانک مرکزی که طی سه سال ارزش پول شما را یک‌دهم کرده، چرا باید یک پرنده آزاد را در قفس کند و به دست کسی بدهد که تا الان نتوانسته این حوزه را درست مدیریت کند.

رگولاتور چه کار می‌خواهد بکند؟ آیا بانک مرکزی می‌خواهد این حوزه را رگوله و ما را در مکانیسم‌های خود گرفتار کند و پرداخت‌های جهانی ما را ببندد؟ نصف سود ما را بردارد و خرج کاری کند که هیچ‌وقت در موردش به کسی پاسخی نمی‌دهد؟ بهتر است رگولاتوری این کارها را نکند. فعالان این حوزه نگرانی‌هایی از این دست دارند؛ وگرنه کسی از نظارت و پاسخگو بودن ابایی ندارد.

پس شما معتقدید که رگولاتوری موانع بیشتری ایجاد می‌کند. راهکار شما برای از میان برداشتن موانع فعلی چیست؟

حقیقتاً من یک یا دو مانع جدید دیده‌ام. روس‌ها حرف خیلی خوبی در مورد رگولاتوری کریپتو زدند و احتمالاً به حرف خود نیز وفادار می‌مانند. گفتند ما تلاش می‌کنیم که کریپتو را در قوانین قبلی خود بگنجانیم. ما هم می‌توانیم در قوانین قبلی خود تمام کارهایی را که می‌توان با کریپتو انجام داد، انجام دهیم. اصولاً ما به قدری قانون داریم که برای هر کاری بخواهیم انجام دهیم، حتماً یک قانون پیدا می‌کنیم و به قانون‌گذاری جدید نیاز نداریم.

ما از کشورهای اوررگوله (OVER REGULATED) دنیا هستیم. به همین علت ما برای تمام حوزه‌های جدید حتی قانون داریم. اما موضوع این است که این حوزه بوی پول خیلی زیادی می‌دهد و هر کس تا امروز توانسته، مانع آن شده است. مثلاً شنیده‌ام که گفته‌اند یا فقط دستگاه من کار کریپتو می‌کند یا اگر دستگاه دیگری کار کریپتو بکند، آن را مختل می‌کنم.

اینها کسانی هستند که امنیت و اقتصاد کشور به آنها سپرده شده است. برای مثال چرا توانیر قیمت برق را برای ماینرهای داخلی 10برابر کرد؟ واقعاً باید گفت اگر نگران خروج ارز، گم‌شدن پول یا ضرر کردن کشور هستند، کریپتو را رها کنند و به بخش‌های دیگر اقتصاد بچسبند.

ما داریم به‌دنبال یک مکانیسم درست می‌کردیم. مکانیسم درست این است که سازمان‌ها دخالت نکنند و مردم و کسب‌وکارها را به قوانین قبلی بسپارند و قدرت را به دست یک نفر ندهند. کریپتو مثال سریعی از این جمله است که اگر قدرت یک جا تجمع پیدا کند، فساد می‌آورد.

آن آقایی که کارمند سازمان دولتی و امنیتی است، آمده که بفهمد چگونه مرا قانون‌گذاری کند؛ حال یا متوجه نمی‌شود و می‌رود و مانع‌زدایی می‌کند، یا متوجه می‌شود و می‌رود می‌گوید مرا حمایت کنید که من این کار را انجام بدهم تا دیگری نکند! چون من امن هستم و دیگری خطرناک.

آن کسی که رگولاتور است و قرار بوده من را رگوله کند، طی این سال‌ها برای من و همکارانم رقیب درست کرده است. این درست نیست. کار درست این بود کسی را برای این کار مأمور کنند که خودش مطالبه‌گر شود.

پیش‌بینی شما در کوتاه‌مدت و بلندمدت از بازار و این فضا چیست؟

هر بیت‌کوین برابر یک بیت‌کوین خواهد شد؛ یعنی اینکه نمی‌خواهم عدد بگویم و بگویم هر بیت‌کوین برابر با چقدر دلار می‌شود. یعنی اینکه بیت‌کوین کم‌کم به ابزاری برای شمارش تبدیل می‌شود. در سال 2008 بر اساس تخمین‌ها می‌گفتند میزان بدهی ایالات متحده 21 تریلیون دلار بوده و اگر هر بیت‌کوین یک میلیون دلار بشود، این بدهی با حجم بازار بیت‌کوین مساوی خواهد شد.

به این معنی که اگر بیت‌کوین روی کاغذ یک میلیون دلار شود، مارکت‌کپ آن آن‌قدر زیاد است که به اندازه دلارهایی خواهد شد که مردم تمام دنیا (خارج از آمریکا) با آن کار می‌کنند. یعنی بیت‌کوین می‌تواند جای دلار را بگیرد. این یعنی شاید بیت‌کوین به سمت یک میلیون دلار برود!

ولی من پیش‌بینی قیمت ندارم و این بر اساس حرف‌های گذشته است. در مورد قیمت، چیزی نمی‌توانم بگویم. برای مثال شخصی به من گفت یک کوین بسازم و او قیمت آن را با بامپ و دامپ بالا خواهد برد. در این بازار باید مراقب سودجویان و بامپ و دامپ بازار و دستکاری‌هایی از این دست بود. این مهم‌ترین توصیه من است و ترجیح می‌دهم به جای پیش‌بینی قیمت آن را مطرح کنم.

لینک کوتاه: https://karangweekly.ir/95jc
نظر شما درباره موضوع

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.